🍃🌹 مثل یکی از سربازان پیامبر(ص)؛ #غسیل_الملائکه بوده است و به همین علت مزار او همیشه خوشبو و عطرآگین است.
🍃🌹 به عنوان یک سرباز معمولی همیشه مشغول #نظافت_توالت های آن پایگاه بود، به طوری که بوی بدی بدن او را فرا می گرفت. تا اینکه در سال 66 در یک حمله هوایی هنگامی که او به مانند سایر روزها در حال نظافت بود، موشکی به آنجا برخورد کرده و او شهید و در زیر آوار مدفون می شود. پس از این اتفاق هنگامی که امدادگران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند، متوجه بوی شدید گلاب از زیر آوار می شوند، پس آوار را کنار زده و با پیکر پاک این شهید که غرق در بوی گلاب بود؛ مواجه می شوند. پیکر پاک شهید پلارک در بهشت زهرای تهران (قطعه 26، ردیف 32، شماره 22) به خاک سپرده شده است، اما نکته قابل توجه درباره این شهید که آن را از سایر شهدا متمایز می کند، بوی گلابی ست که از مزار مطهرش به مشام می رسد. همچنین سنگ قبر این شهید همواره نمناک بوده، به طوری که اگر سنگ قبر وی را خشک کنیم، از سمت دیگر خیس شده و از گلاب سرشار خواهد شد.
🍃🌹 یکی از آشنایان خواب را میبیند. او از شهید تقاضای شفاعت میکند. که شهید به او میگوید: من نمیتوانم شما را شفاعت کنم. تنها وقتی میتوانم شما را شفاعت کنم که شما #نماز_بخوانید و به آن توجه وعنایت داشته باشید. همچنین #زبانهایتان_را_نگه_دارید. در غیر اینصورت هیچ کاری از دست من برنمیآید.
🍃🌹 آخرین مسئولیت شهید فرماندگی دسته بود. در #والفجر_8 از ناحیه دست و شکم مجروح شد، اما کمتر کسی میدانست که او مجروح شده است. اگر کسی درباره حضورش در جبهه سوال میکرد؛ طفره میرفت و چیزی نمیگفت. یکدفعه در منطقه خواستیم از یک رودخانه رد شویم، زمستان بود و هوا به شدت سرد. شهید رو به بقیه کرد و گفت: اگر یک نفر مریض بشود، بهتر از این است که همه مریض شوند. یکی یکی بچهها را به دوش کشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده و پاهایش خونی شده بود.
🍃🌹از زبان خواهر شهید ⬇️
وقتی بر اثر مجروحیت در بیمارستان بستری شده بود، رفتم کنارش و به او گفتم: «احمدً آخر به ما حلوا ندادی.» در جوابم گفت: «آن قدر می روم و می آیم که یک آدم حسابی بشم.» هم رزمانش تعریف می کردند: قبل از محرم، بیرق ها را می شست، تمیز می کرد، بعد پاهایش را روی سنگ های داغ می گذاشت و می گفت: «لذت می برم! می خواهم این عذاب را تحمل کنم تا بفهمم مسئولیت چیه، نمی توانم جواب خدا را بدهم اگر کوتاهی کنم، میخواهم بفهمم یک ذره از عذاب جهنم را!»
🍃🌹 سید احمد رفت اما به دلیل #اخلاص، #اخلاق و #عباداتش ماندنی شد.
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🌹🍃 از زبان همسر شهید ⬇️
🌷 بی پروا بودن در مقابله با انحراف و دارا بودن روحیه انقلابی و شجاعت بی نظیر علی آقا موجب شده بود، ایشان به عنوان یک شخصیت جریان ساز و خط شکن معرفی شود .
🌷 ایشان بعد از شهادت به نماد #اخلاص و #بصیرت شهرت یافتند، چرا اخلاص ایشان از خداشناسی و توحیدش نشات می گرفت. وی موحد و بنده خالص خدا بود.خدا را خوب شناخته بود و تمام کارها را برای رضای خدا انجام دادن همان اخلاص بدون هیچ چشم داشت مادی از بندگان خدا ، فقط برای رضای خدا ، خیلی جاها ایشان فعالیتهای فرهنگی مختلفی داشتند . همیشه می گفتند : اگر کار برای #خدا باشد خداوند برکتش را در تمام لحظات زندگی جاری می کند .
#توکلش_به_خدا، #عبادت_خالصانه اش، #نمازهای_اول_وقت ایشان، #شب_زنده_داریش، #سجده های_طولانی بعد از هر نمازش از خصوصیات برجسته ایشان بود .
🌷 با سربند #یا_زهرا(س) از ناحیه پهلو تیر خورد و به شهادت رسید. در معراج شهدا که دیدماش، صورتش نیلی بود. این موارد برای من جالب بود چون معمولاً شهدا به هر معصومی که ارادت داشته باشند، مثل او شهید میشوند .
🌹🍃 مستاجر بود . بای تامین زندگی زیر بار خیلی از شغل ها که موجب گرفته شدن حریتش میشد نرفت! وقتی هم دستش خالی بود به میدان کارگران شهر میرفت و بعنوان کارگر بنایی سرکار میرفت! گاهی لباس روحانیت به تن داشت و دستهایش اثر کچ کاری!!
جمله سردار ذوالنور در مراسم وداع با پیکر شهید علی تمام زاده تعبیر زیبایی بود :
"گردی از دنیا بر دامن این شهید ننشسته بود"
💠ایشان از جانبازان دوران دفاع مقدس، برادر دو شهید و روحانی جهادی فعال و از فعالان جهادی حاشیه شهر مشهد بود.
💠همسر شهید: من و حاجآقا اول از همه #همسنگر بودیم، بعد همسر.
💠همسر شهید: همسرم به سبک زندگی #ساده علاقه داشت و میگفت باید پیرو توصیههای رهبر معظم باشیم. من هم هیچ وقت از این زندگی شکایتی نداشتم، زیرا معتقدم باید سبک زندگی یک طلبه الگویی برای دیگران باشد و دیگران هیچ وقت حسرتی به زندگی یک روحانی نداشته باشند. او یک روحانی بود که درد مردم درد او بود و دغدغههای اجتماعی و فرهنگی داشت و همه کارهایش #مردممحور بود. دنبال منیت نبود و میخواست که گرهی از کار مردم باز کند. همین #گمنامی و #اخلاص او بود که باعث شد به خواستهاش که شهادت بود برسد.
💠همسر شهید: همیشه با هم منزل #شهدا میرفتیم و با آنها دیدار میکردیم. برایش شیعه و سنی فرقی نداشت و دغدغهاش خدمت به خلق بود. با هم به دیدار خانواده تیپ #فاطمیون میرفتیم، میگفتند که این خانوادهها خیلی غریب هستند. دردش این بود که همه مردم جامعه باید #هم_سطح هم باشند. میگفت که نباید اختلاف طبقاتی وجود داشته باشد.
💠همسر شهید: فضای جامعه او را اذیت میکرد و دغدغه #امر_به_معروف زیاد داشت. میگفت خیلی از رفتارها زیبنده جامعه اسلامی و انقلاب اسلامی ما نیست. حجاب برایش درد بود و میگفت خوشا به سعادت شهدا که نیستند این رفتارها را ببینند.
#برایمان_دعا_کن😭
هرجا که توی دفاع مقدس کار خیلی سخت بود و خیلی گیر بود و ما زدیم خط شکست، اونجایی بود که خیلی مخلصانه عمل کردیم؛ خلاص! هرجا خیلی مخلصانه عمل کردیم خط شکست.
اما هرجا خیلی صغری کبری کردیم، هرجا من و تو و ما و شما و ایشان کردیم، هرجا آرم من و اسم من و لشکر من و تیپ من و یگان من کردیم، هرجا گفتیم تا اینجاش با ما، از اینجا به بعدشم ایشالا خدا کمک میکنه(!) همونجا شب اول کُپ کردیم.
یعنی اینکه ما توی اون جنگ فقط نونِ نیت خوردیم. اونجا نیتها خیلی خدایی بود.
#حسین_یکتا
#نیت
#اخلاص