eitaa logo
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
6.3هزار دنبال‌کننده
41.8هزار عکس
11.9هزار ویدیو
344 فایل
🆔گروهِ ما « تلخند » https://eitaa.com/joinchat/2981756958Cd8dc470671 عکسنوشته‌شهدا @AXNEVESHTESHOHADA عکسنوشته‌‌ فرهنگ و حجاب @AXNEVESHTEHEJAB 💡پاسخگویی به شبهات @n_bande @hg1413 @sjd_k1401 📨 ارتباط با ما @KavoshGar12
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
محسن با استکان چای که دستش بود اومد تو اتاق پشت در ونگاه کردم که مامان نباشه محسن:بفرما چای 🍺 زینب:خ
فقط مامان وبابا و سمیه از کار کردن من تو بهزیستی خبر داشتن به محسن گفتم یکی از دوستام سرطان داره منم به خاطر اینکه باهاش همدل شم موهامو زدم محسن : ای ول . باباااا رفاقت.دمت گرم باشه من الان میرم زمینه رو جور میکنم بعد از نیم ساعت تو بیا تو آشپز خونه که مامان ببینتت .خیالت تخت همچی ماجرا روبه مامان بگم که آب ا تو دلش تکون نخوره زینب:وای محسن چقد خوبه که تو هستی ! محسن:خیل خوب من رفتم نیم ساعت دیگه بیا زینب:باشه _هنوز یه ربع از رفتن محسن نگذشته بودکه یکدفعه در اتاق باز شد مامان :ور پریده تو چی کار کردی😱 ⁉موهاتو ببینم _یه نگاه به محسن 👀و یه نگاه 👀به مامان زینب:محسن مگه قرار نبود... محسن: هر چی فکر کردم نتونستم زمینه سازی کنم یه راست زدم وسط خال به مامان گفتم مامان: چرا اینجوری کردی دختر ؟چرا از من اجازه نگرفتی؟ حالا خواستگاراتو چی کارکنم که یکیشون میخواد فردا بیاد ؟ _کی سرطان داره دختر
رنگ صورت مامان مثه گچ سفید شده بود زینب:محسن بدو برو یه لیوان آب بیار مامانو نشوندم رو تختو شونه هاشو مالش دادم _مامانم هی میگفت خدایا چی کارکنم از دست این دختر .خدایا چی کار کنم جواب خواستگاراشو چی بدم محسن با لیوان آب اومد زینب: مامان این لیوان آب وبخور مامان : نمیخوام، بگو ببینم کی سرطان داره که تو به خاطرش از این موهات که چند ساله زحمتشو کشیدی بلند شدن گذشتی؟ زود بگو زینب:خیل خوب میگم ،فقط شما آروم باشین ،__ محسن خدا بگم چی کارت کنه بااین زمینه سازیت رنگ مامانو ببین محسن سرشو انداخت پایین وگفت :شرمندتم آبجی نتونستم زینب: خوب حالا از اتاق برو بیرون میخوام با مامان تنها باشم محسن:نمیشه منم باشم زینب: تا نکشتمت از اتاق برو بییییرون❗ محسن:باشه باشه عصبانی نشو _محسن از اتاق رفت بیرون مامان:خوب بگو دیگه جون به لبم کردی _جریانو برا مامان تعریف کردم .مامانم اشکاش یه قل دوقل می ریخت در مونده شده بودم خودم احتیاج داشتم که با یکی راحت دردو دل کنم
زینب:خوب مامان تو اگه جای من بودی چیکار میکردی ؟ مامان:هیچی دخترم شاید مثه کار تو انجام میدادم _ولی جواب محترم خانم و که فردا میخواد با پسرش بیان خواستگاری چی بدم زینب:مادر گلم هزار بار گفتم بدون هماهنگی بامن خواستگار دعوت نکنین! مامان:دم عیده همه دوست دارن بچه هاشونو عروس داماد کنن این بنده خدا هم همینطور _زینب:نمی دونم دیگه با این وضعیت حالا حالا ها خواستگاری تعطیییل! مامان:پاشم پاشم برم یه زنگ به محترم خانم بزنم و یه بهونه بیارم که فردا نیان _الان پدرت میاد اینجوری جلوش نیای ها_برا شامم نمیخواد بیای پایین خودم شامتو میارم بالا زینب:باشه مامان _مامان از اتاق بیرون رفت منم شروع کردم به جمع و جور کردن گلسرای خوشگلم♣🌹👑🎀
اونقدر سرگرم گلسرا بودم که از ساعت غافل شدم –صدای دراومد _بابا بود با سینی غذا زینب:سلام باباجون بابا :سلام دختر کچل خودم وای یادم اومد که روسریمو برداشته بودم باباهم کله کچلمو دید سرمو از خجالت انداختم پایین 😔 بابا:مامانت گفت آزمایشای سپیده رو آوردی امکانش هست منم ببینم ؟ زینب:بله بابا حتما اصلا آوردم که اول به شما نشون بدم _آزمایشا رو از توی پاکت در آوردم بابا یه نگاهی کردو اخماش رفت توهم😔 _زینب:بابا نظرتون چیه؟ _بابا:بذار دخترم به چند تا از همکارا نشون بدم بعد جواب قطعی رو میگم _زینب:پس اینا دست شما باشه بابا:باشه دخترم . راستی کلک خوشگلتر از قدیم شدی ها 😉 زینب:باباااااا یعنی الان که زشتم از قدیم....😍 _میدونم بابا میخواست با حرفاش منو دلداری بره بابا:حالا بیا غذاتو زودتر بخور تا از دهن نیوفتاده بابا:بهت بگم پسر آقای شریفی هم پس فردا عقدشه زینب:ع .چی زووووود حالا کی هست این خانم بدبخت؟ بابا:نگو دختر اینجوری زینب:آخه با اون مامان عصبانی که اون داره ه عروسشون چی بشه بابا:دختر همسایشونو براش گرفتن زینب:خدا رو شکر خوشبخت بشن ولی اگه عروسشون میشدم موهامو کچل می کردم یه روزه مامانش طلاقمون میداد😂 بابا:دختره بی ادب غذاتو بخور دیگه هیچی نگو محسن درو باز کرد وگفت:زینب زینب محترم خانم اومده دم در داره بامامان براتو بحث میکنه😱 زینب:برا من ! ای خدااا قوز بالا قوز شده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا