🍃🌹مجید وارد کلاس اول دبیرستان شده بود، در ایام محرم دسته های سینه زنی راه افتادند. یکی از اشرار محله در جلوی این دسته ها سینه می زند. سید مصطفی به مجید می گوید : حیف! آقا خونشان ریخته شده، اما چه کسی آمده و جلوی این دسته دارد سینه می زند. مجید با وجود آن که سن کمی داشت، گفته بود که : تو برو و عظمت این خون ریخته شده را ببین که بعد از هزار و اندی سال در چنین روزی، شرورترین آدم ها هم دیگر کار خلاف نمی کنند و می آیند عزاداری می کنند.
🍃🌹وی در دوران تحصیل دانشگاهی نیز از نظر اخلاقی و مذهبی شاخص بود؛ بااستعداد، متواضع، کم حرف و واقعاً مومن و معتقد به اسلام. و یک جوینده و جستجوگر حقیقی در راه اسلام و تعالیم اسلامی. در خوابگاه دانشگاه صنعتی، جلسات قرائت و تفسیر قرآن توسط مجید برپا شد که در آن جلسات آقایان خلیفه سلطانی، چیت ساز و مهندس ذوالعلم حضور داشتند.
🍃🌹ایشان در سال ۴۲ به دنبال قیام مردم قم به رهبری سید روحالله خمینی (ره) در ردیف کفنپوشان به پشتیبانی از خمینی راهپیمایی کرد. با وجود شرایط خفقان در آن زمان عکسها و اعلامیههای روحالله خمینی(ره) را در کوچه و بازار نصب میکرد. وی پس از ورود به دانشگاه، همراه با دوستان خود انجمن اسلامی آن دانشگاه را بنیان نهاد. سپس برای مبارزه علیه شاه به سازمان مجاهدین خلق پیوست و با صعود در سلسله مراتب آن به یکی از رهبران سازمان تبدیل شد. پس از مدتی بعضی از سران این گروه تصمیم گرفتند ایدئولوژی سازمان را از اسلام به #مارکسیسم تغییر دهند. ایشان به شدت با این تصمیم به مخالفت پرداخت؛ که این مخالفت باعث اخراج وی از شورای مرکزی شد.
🍃🌹لیلا زمردیان همسر سازمانی وی به مرکزیت سازمان خبر داد که مجید قصد تأسیس شاخه اسلامی مجاهدین خلق را دارد و در حال عضوگیری از اعضایی است که هنوز به اسلام وفادارند. به دنبال آن با ابلاغ سازمان قراری بین وحید افراخته با مجید در ساعت ۴ بعد از ظهر روز ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۳۵۴ در سه راه بوذرجمهری نو (۱۵ خرداد شرقی) گذاشته میشود. هنگامی که وی بر سر قرار حاضر میشود توسط وحید افراخته و محسن سید خاموشی کشته شده و سپس برای جلوگیری از هویت یابی، جسدش توسط حسین سیاهکلاه و محسن سید خاموشی سوزانده میشود و آن را در محل دفن زبالهها در خارج از تهران میاندازند. اما بعد از دستگیری وحید افراخته و محسن سید خاموشی، جسد توسط ساواک کشف و شناسایی میشود.
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI