♦️کوه باشی، سیل، یا باران، چه فرقی میکند
♦️سرو باشی، باد، یا توفان، چه فرقی میکند
♦️مرزها سهم زمیناند و تو سهم آسمان
آسمان شام یا ایران، چه فرقی میکند
♦️مرز ما عشق است، هر جا اوست، آنجا خاک ماست
♦️سامرا، غزّه، حلب، تهران، چه فرقی میکند
♦️قفل باید بشکند، باید قفس را بشکنیم
حصر الزهرا و آبادان، چه فرقی میکند
#سوریه
#حلب
#حاج_قاسم
https://eitaa.com/AZV313
♦️یاقوت سرخ قدمگاه♦️
🕊🌷چرا حاج قاسم میگفت از نوههایم میترسم؟!
♦️ به راستی دلکندن از عزیزان برای رفتن به جهاد، چقدر سخت و طاقت فرساست!
#شهید_القدس
🔺 ۸ روز دیگر تا سالروز شهادت #حاج_قاسم
📚 منبع: کتاب «از ظهر عاشورا تا شام بغداد» اثر #حجت_الاسلام_راجی، صفحه ۵۷ و ۵۸
🌹 نثار ارواح مطهر شهدا #صلوات
https://eitaa.com/AZV313
♦️یاقوت سرخ قدمگاه♦️
🕊🌷شهید محمد حسین یوسف الهی
🔺شهیدی که قاسم سلیمانی وصیت کرده بود کنار او دفن شود....
همسایه همیشگی #حاج_قاسم عزیز
🔺خاطره ای کوتاه: به واسطه بارندگی زیاد، ماشین لندکروز وسط یک متر آب و گل گیر کرده بود هر چه هل می دادند،نمی توانستند آن را بیرون بیاورند .
🔺شاید حدود ۱۰ نفر از بچه ها با هم تلاش کردند اما موفق نشدند، حسین از راه رسید و گفت: این کار من است ، زحمت نکشید.
🔺همه ایستادند و نگاه کردند حسین با آرامی ماشین را از آن همه آب و گل بیرون کشید. گفتم: تو دعا خواندی ! وگرنه امکان نداشت که ماشین بیرون بیاید.
🔺گفت: نه ،من فقط به ماشین گفتم برو بیرون شهید حسین یوسف الهی مسلط به خیلی چیزها بود که بروز نمی داد و فقط گاهی اوقات چشمه ای از آن اقیانوس عظیم را جلوه می کرد ، آن هم جهت قوی شدن ایمان بچه ها . هر مشکلی به نظر می رسید، آن را حل می نمود، چهره بسیار باصفا ، نورانی و زیبایی داشت
🔺کارهایی که باعث شد در سن کم به درجه عرفانی والا برسد:
🌺 از ۱۹ سالگی تا ۲۴ سالگی که شهید شد تمام سالها بغیر از ۴ روز حرام را روزه بود
🌺 نماز شب خوان بود و دائما ذکر خدا میگفت
🌺 قبل از جبهه تمام هم و غمش کمک به فقرای محل بود
🌺 هیچگاه دل کسی را نشکست و بسیار مهربان بود
🔺چشمان برزخی ایشان سالهای سال باز شده بود و به هیچکس نمی گفت خبرهای غیبی را فقط به حاج قاسم و برای پیروزی در عملیات ها میگفت روزهای آخر عمرش به بعضی بسیجی ها و پاسدارها عاقبت کارشان را گفته بود.
🌹 نثار ارواح مطهر شهدا #صلوات
https://eitaa.com/AZV313
♦️یاقوت سرخ قدمگاه♦️
🥀«سوگ سلیمانی»
🥀ز خونت میخروشد خشم در رگهای ملتها
به لرزش آمده بنیان طاغوتی دولتها
🥀همه آزادگان چون خوشههای قهر، آماده
به پایان میرسد عصر حکومتهای آلتها
🥀سپاه قدس بالیدن گرفت از صدق رفتارت
و مؤمن گشته عالم بر طریق نصر قلتها
🥀کشیدی خط بطلان بر سیاق سازش و تسلیم
به جان ترسیم کردی راه رَستن زین مَذلتها
🥀نشان دادی طریقالقدس راه عزت ایران
شهادت راه جَستن از میان دام ذلتها
🥀شده سرخط اخبار جهان سوگ سلیمانی
که بر کینخواهی سخت خدا دارد دلالتها
🥀طنین ذکر یا زهرا چونان سیلی به گوش دَد
نوازد ضربهای کز آن فرو ریزد ایالتها
پ.ن:
۱. قهر: غضب، خشم
۲. آلت: واسطه بین فاعل و مفعول در انتقال اثر، در اینجا اختصار مفهوم آلت دست و بازیچه
۳. بالیدن: رشد کردن، مباهات و افتخار کردن
۴. نصر قلتها: تلمیح به آیه «کَم مِن فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کَثیرَةً بِاِذنِ الله»؛ چه بسیار گروههای کوچکی که به فرمان خدا، بر گروههای عظیمی پیروز شدند.
۵. سیاق: اسلوب و روش
۶. مذلت: خواری و پستی
۷. کینخواهی: انتقام، خونخواهی
۸.دَد: جانور درنده
♦️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
♦️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#حاج_قاسم
#شهید_سلیمانی
#مرد_میدان
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
✍ سجاد رستمعلی (تهمتن)
https://eitaa.com/AZV313
♦️یاقوت سرخ قدمگاه♦️
4.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀شهیدان را #شهیدان می شناسند..
🕊🌷او #قدس را دوست دارد...
روایت #شهید_سنوار از حمایتهای بدون چشمداشت #حاج_قاسم از مقاومت فلسطین...
https://eitaa.com/AZV313
♦️یاقوت سرخ قدمگاه♦️
3.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 هرگز نتوان یافت همانندش را...
🥀 #شهید_القدس؛ مجموعه آثار منتخب با موضوع #حاج_قاسم، شناخت بهتر این ابَرقهرمان که سالها امنیت یک کشور به دست پرتوان و جهاد خالصانه او برقرار شده و تا بود کسی را یارای نزدیک شدن به ایران نبود 💔
🔸 مستند کان معنا
🔹 مستند خاطرات تکه تکه
🔸 مستند قاسم
🔹 مستند پرواز یک و بیست دقیقه
🔸 مستند از حبیب
🔹 مستند 72 ساعت
🔸 مستند حبیب نخلستان
🔹 مستند چند قدم آن طرفتر
🔸 مستند شهید زنده
🔹 مستند کهکشان
🔸 مستند مدافعان آمرلی
🔹 داستانی توکل
🔸 داستانی نامه
🔹 داستانی صلاحیت
https://eitaa.com/AZV313
♦️یاقوت سرخ قدمگاه♦️
🆘 ناگفته های شنیدنی از #حاج_قاسم
🔺حجت الاسلام شیرازی نماینده سابق ولی فقیه در نیروی قدس:
🔺 جلسهای بود، جلسه شورا که دقیقا یادم نیست سال چند بود. ۹۶ یا ۹۷ بود. یکی از معاونت های نیروی قدس در جلسه این خبر را بیان کرد که در وزارت امور خارجه، جلسهای بوده که در آن یکی از آقایان به رهبر معظم انقلاب اهانت کرده است. حاج قاسم گفت تو چکار کردی؟ گفت من دیدم که اگر بخواهم موضع بگیرم ممکن است سر و صدا شود، بنابراین سکوت کردم. حاجی با عصبانیت گفت: من اگر به جای تو بودم، لیوان را برمیداشتم، پرت میکردم در صورت آن فرد که صورتش خورد شود. تو نشستی نگاه کردی؟! به آقا اهانت کرده و تو سکوت کردی؟! در جایی که ولایت مطرح بود، حاج قاسم با تمام وجود وارد میشد.
🔺 آخرین باری که با هم رفتیم قم برای دیدن مراجعی چون آیت الله مکارم، آیت الله نوری همدانی، آیت الله جوادی آملی، آیت الله سبحانی و... آن روز شش نفر از مراجع را زیارت کردیم. اول به من گفت که هرچه من میگویم، یادداشت کن. من تمام مطالب را یادداشت کردم و نگه داشتم. خدمت تکتک مراجع که میرفتیم، میگفت اگر میخواهید اسلام بماند، باید جمهوری اسلامی بماند. اگر میخواهید جمهوری اسلامی بماند، باید ولایت فقیه بماند. اگر میخواهید ولایت فقیه بماند، تمامی شما باید بیایید پشت سر رهبر انقلاب و از ایشان حمایت کنید.
🔺 شما میدانید که معمولا کسی پیش مراجع این طور صریح حرف نمیزند. حاج قاسم برای خودش یک تکلیف میدانست که بیاید ولایت را تقویت کند برای بقای اسلام. چون او با علمای جهان اسلام ارتباط دارد. با علمای یمن، با علمای بحرین، با علمای عراق، افغانستان، پاکستان، سوریه، لبنان. با خیلی از کشورها مراوده دارد. با علمای این کشورها جلسه دارد. وضعیت جهان اسلام را میبیند. رهبری مقام معظم رهبری را هم میبیند.
🔺 حاج قاسم میگفت: والله من همه علمای جهان اسلام را میشناسم. با تکتک علمای جهان اسلام جلسه داشتم، آنها را دیدم، با آنها حرف زدم، هیچ کس را مثل رهبر انقلاب نمیدانم.
🔺 یک بار از ایشان سؤال کردم. من میدانم؛ اما میخواهم جواب کسانی را بدهم و از زبان شما بگویم، میخواهم نگاه شما را به حضرت آقا و آقای هاشمی بدانم. گفت: فاصله آقا تا آقای هاشمی زمین تا آسمان است. من از آقا چیزی دیدم که نمیتوانم از آقا جدا شوم. این عشق به ولایت است.
🔺حاج قاسم نه متعلق به جناح چپ بود، نه متعلق به جناح راست بود. نه اعتقادی به این حزب، آن حزب، این گروه و آن گروه داشت؛ اما حاج قاسم خط داشت. حاج قاسم، فکرش مرز داشت. مرز حاج قاسم ولایت فقیه بود. اگر ولی فقیه حکمی را صادر میکرد، تدبیری بیان میکرد و دستوری میداد، امکان نداشت که حاج قاسم این دستور را اجرایی نکند. هر دستوری و با هر قیمتی
🔺این روزها این نکته را مخصوصا کسانی که خیلی نسبت به حجاب محکم نیستند، مطرح میکنند. میگویند حاج قاسم گفته که آن دختر کم حجاب و بیحجاب هم دختر ماست. بله. حاج قاسم فرموده دختر ماست؛ اما تبیین موضوع این است: حاج قاسم میگوید اگر دختر ما اشتباه برود، چه میکنیم؟ وارد میدان میشویم و او را از مسیری که میرود، با صبر و حوصله و متانت برمیگردانیم در این مسیر؛ همان محبتی را که به دختر خودم دارم، به دختر دیگران هم دارم. همه را دختر خودم میدانم و باید دستشان را بگیرم و همه را بیاورم در مسیر اسلام و ولایت.
🔺 اگر دختر حاج قاسم صحبت میکرد و در حال صحبت حواسش نبود و چادرش مقداری کنار میرفت، حاج قاسم به او تذکر میداد.
حاج قاسم یک انسان غیرتی بود. اینکه میبینید در سوریه و عراق نمیتواند ببیند یک زن مسلمان زیر دست داعش آسیب ببیند، با تمام توان حرکت میکند. همه توانش را میگذارد تا زنان نُبل و الزهرا را نجات دهد، از روی غیرت اوست. پس کسی که با تمام وجود غیرتمند است، هرگز کم حجابی را تبلیغ نمیکند، این موضوع باید درست تبیین شود.
🔺قطعا اگر امروز حاج قاسم بود در مقابل این بیحجابیهایی که میخواهند راه بیندازند و مباحثی که امروز پر رنگ کردند که زن ایرانی را از مسیر اسلام و انقلاب جدا کنند، میایستاد. صف حاج قاسم مشخص است. حاج قاسم در صف اسلام بود. حاج قاسم در صف انقلاب و ولایت بود.
🔺 یک بار داشتیم با هم از کرمان میآمدیم. خانواده ایشان بود. خانواده من هم بود. میخواستیم از پله هواپیما بالا برویم. گفت اول خانمها بروند. شما پشت سر خانمها برو تا وقتی از پله بالا میرود، اندامشان را نامحرم نبیند. این قدر حساس بود. حاج قاسم یک انسان غیرتی بود. اینکه میبینید در سوریه و عراق نمیتوانست ببیند یک زن مسلمان زیردست داعش آسیب ببیند، با تمام توان حرکت میکند. همه توانش را میگذارد تا زنان نُبل و الزهرا را نجات دهد،از روی غیرت اوست.
https://eitaa.com/AZV313
♦️یاقوت سرخ قدمگاه♦️
#دام_عشق_حاج_قاسم به روایت #فرمانده_تخریبچی در عراق و سوریه
حاج مهدی زمردیان
🆘برای #شهادت_حضرت_رقیه سلام الله علیها با جمعی از بچه های هیاتی برای پخت غذا به سوریه رفته بودیم سه روز پخت و پز کردیم و طبق برنامه باید به ایران برمیگشتیم . اون روزها تازه در سوریه تکفیری ها فعال شده بودند و خیلی جاها رو گرفته بودند و جاده فرودگاه بین المللی دمشق در تیررس تک تیر اندازها بود و حتی اطراف جاده رو تله گذاری کرده بودند .
♦️قرار بود با هواپیما برگردیم ایران وارد فرودگاه شدیم و ساکم رو هم تحویل دادم و سوار هواپیما شدیم و روی صندلی هواپیما نشسته بودم و هواپیما آماده پرواز بود که اعلام کردند هواپیما با تاخیر حرکت میکنه به دوستانم که همراهم بودند گفتم فکر کنم علت تاخیر من باشم ، چون این چند روز که اینجا هستیم دوستان قدیمی پیغام میدهند که حاج قاسم سوریه است و باهات کار داره. و من هم پیغام میدادم من بازنشسته شدم و حال و حوصله ندارم احتمال میدادم حاج قاسم به خاطر تخصصی که در امور #انفجارات_و_تخریب دارم اصرار داره من رو ببینه..
حدسم درست بود از پشت پنجره هواپیما به بیرون نگاه میکردم که دیدم همکاران قدیمی من که در سوریه بودند با چند ماشین بنز و تویوتا وارد باند شده اند و با خنده به سمت هواپیما میآیند. داخل هواپیما شدند و گفتند #حاج_قاسم گفته از هواپیما پیاده شو و تا شما پیاده نشی هواپیما پرواز نمیکند، من برای سردار جانم را هم میدادم اما آمادگی روحی حضور در جبهه ی مقابله با داعش نداشتم چاره ای نبود ساکم رو که بیشتر داروهایم داخلش بود تحویل گرفتم و با بچه ها همراه شدم. اطراف فرودگاه وارد ساختمانی شدیم که حاج قاسم اونجا بود و خدمت ایشون رسیدم حاجی تا من رو دید گفت: به به حاج آقا مهدی !! تیپ زدی. آخه من اولین بار بود که با کت و شلوار سفر میرفتم به حاج آقا گفتم اومده بودم زیارت و میخواستم برگردم که شما احضارم کردید حاج قاسم گفت: من جلسه دارم با بچه ها برو خط رو ببین و برگرد و با هم صحبت کنیم و گفت که به هواپیما گفتم برگرده ایران و سه روز دیگه با هم برمیگردیم .. من زبونم بند اومده بود ابهت حاج قاسم حرفی برای گفتن نگذاشت بچه ها که حال من رو دیدند زدند زیر خنده و ماشین اومد و ما سوار شدیم و از فرودگاه به سمت خط مقدم حرکت کردیم.
توی مسیر و کنار جاده توجهم جلب شد به بمب هایی که به شکل »کلم« کنار جاده ماهرانه کار گذاشته بودند اونها رو شمردم نزدیک 50 بمب قوی بود که هرکدام یک تانک رو از کار می انداخت به دوستان همراهم گفتم اینهمه بمب کنار جاده است و شما توی این مسیر با این همه خطر رفت اومد میکنید و اونها با تعجب گفتند ما که تخصصی نداریم که تشخیص بدهیم این ها بمب است. و جالب این بود که این همه بمب در جاده منتهی به #فرودگاه_بین المللی_دمشق توسط تکفیری ها کار گذاشته شده بود. من با این تله ها و بمب ها و طرز خنثی سازی اون ها آشنا بودم و از بچه ها یک سیم چین گرفتم و رفتم سر وقت بمب ها و تعداد زیادی از اونها رو خنثی کردم و رفتیم خط درگیری با تکفیری ها رو دیدیم و تقریبا هوا تاریک شده بود که به مقر برگشتیم و من همه ی لباس ها و کفشم گلی شده بود و مشغول شستشو بودم که حاج قاسم هم از جلسه اومد و تا من رو دید زد زیر خنده و من هم گفتم #حاج_آقا_تسلیم_هستم و شما دستور بدهید لا اقل یک دست لباس به من بدهند که من با کت و شلوار بمب خنثی نکنم که به این حال و روز بیفتم و از ایشون سوال کردم که شما چه زمانی تهران میروید که من هم کارهام رو سرو سامان بدهم و برگردم و همراه شما بشوم و اینگونه در دام عشق حاج قاسم اسیر شدم.
https://eitaa.com/AZV313
♦️یاقوت سرخ قدمگاه♦️
#خدا_خیلی_رحم_کرد
حکایت نجات #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی از دست داعشی ها
به روایت: حاج مهدی زمردیان
#فرمانده_تخریب_عراق_و_سوریه
✅در #محور_سامرا و در خط مقدم جلو میرفتیم من با معاون #حاج_قاسم داخل خودرو بودم که البته ضد گلوله بود و حاج قاسم هم پشت سر ما با موتور می آمد. به معاون حاجی گفتم کجا داریم میریم او گفت: داریم میریم جلو به بچه هامون که توی خط هستند سر بزنیم.. من با تعجب گفتم ما اینجا نیرو نداریم و این ها بچه های ما نیستند و داعشی ها هستند که لباس نظامی پوشیدند. گفت نه داعشی نیستند. من به راننده عرب زبانمانان اشاره کردم که برگرد. اون هم به حاجی که پشت سر ما می آمد با دست اشاره کرد که برگردد ، اما گفت حاجی از پشت سر میگه برو... اما من اصرار کردم که ماشین رو برگردون این ها داعشی هستند و اون هم فرمون رو چرخوند و ماشین دور زد به طوریکه کامل مقابل حاج قاسم قرار گرفت و تا سر ماشین برگشت تیراندازی شدیدی به سمت ماشین شروع شد و خدا رو شکر که هم ماشین ضد گلوله بود و هم حاج قاسم در پناه ماشین بود و صدمه ندید و خدا خیلی رحم کرد و نجات پیدا کردیم .
https://eitaa.com/AZV313
♦️یاقوت سرخ قدمگاه♦️
♦️سال ۹۸ می گفتیم
🔺ای تمام وصیت #حاج_قاسم، دوستت دارم
♦️اول سال می گفتیم
🔺ای تمام وصیت #آقای_رئیسی، دوستت دارم
♦️الان هم می گوییم
🔺ای تمام وصیت #سید_حسن، دوستتدارم
♦️ای عشق دل افروز، دل من به تو گرم است❤️
اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای
🌹به یاد فرماندهان شهید جبهه مقاومت و شهدا #صلوات
https://eitaa.com/AZV313
♦️یاقوت سرخ قدمگاه♦️