eitaa logo
˼شهید‌آرمان‌علی‌وردی🇵🇸˹
1.7هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
55 فایل
. ﷽ ‌ طلبه‌‌ی‌شهید‌آرمان‌علی‌وردی🤍 ولادت؛ ۱۳۸۰/۴/۱۳ شهادت؛ ۱۴۰۱/۸/۶ شهید‌آرمان‌یک‌بسیجیِ‌فدایی‌رهبر‌بود(: حرف،نقد،پیشنهاد؛ https://harfeto.timefriend.net/17167416487090 کپی؟‌‌اینجا‌همه‌‌چیز‌‌نذر‌‌شهید‌آرمان‌‌هست(: حلال‌ِمومن‌!
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 پدر شهید: این کتاب ها دست آرمان مونده بود؛ این یادداشت ها رو هم خودش نوشته بود و روشون چسبونده بود که یه وقت حق الناس روی گردنش نمونه... ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
🕊 (واقعا بی‌ریا کار می‌کرد. دنبال این نبود که همه بفهمند چه کارهایی می‌کند؛ با این که در کانون تربیتی خیلی به من کمک می‌کرد. خیلی‌ها حتی نمی‌دانستند آرمان در کانون تربیتی بوده! بی‌سر و صدا کارش را می‌کرد...) 📍• به روایت از دوست شهید آرمــٰان‌ علـی‌وردی
با آرمان رفته بودیم یه مسجدی، وقتی اومدیم بیرون به کسی اشاره کرد و گفت: اون رفیق منه. اومد که به سمتش بره یک دفعه برگشت؛ گفتم: آرمان چرا نرفتی حال‌‌ و‌ احوال بپرسی؟ گفت: متوجه شدم که همسرش پیشش هست، هم خودم خجالت می‌کشم هم نمی‌خوام خانواده‌اش معذب بشه. 🌿| به روایت از پدر بزرگوار شهید
📝 مرور(۳) خاطراتی از شهید آرمـٰان علی‌وردی ---------- 📣 کانال رسمی شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
🇮🇷 خاطر‌ه‌ای از شهید امنیت آرمان علی‌وردی از مشارکت در انتخابات ✍🏻 منبع: کتاب «اثرانگشت» انتشارات حماسه ایران
آرمانم‌هست؟! هر کس میخواست بیاد خونه‌ی خواهرم یا جایی میرفتن‌ ، میپرسیدن 《آرمانم هست؟》 از بس خوش‌اخلاق و شوخ بود به همه بیشتر خوش می‌گذشت ... _به‌روایت‌از‌خاله‌ی‌بزرگوارِ‌شهید ⟬شهید‌آرمان‌علی‌وردی⟭
| غیـر قـابل بخشش 🥀 | آرمان از غیبت‌کردن و دروغ‌گفتن بسیار متنفر بود. اگر جایی، غیبت می‌کردند اول از عواقب آن مفصل توضیح می‌داد... او اشاره می‌کرد که غیبت چقدر گناه بزرگی نزد خدا محسوب و به چه اندازه غیر قابل بخشش است! او می‌گفت: هر چیزی که برای خودت نمی‌پسندی برای دیگران هم نپسند.‌.. اگر ادامه می‌دادند، آرمان آن جمع را ترک می‌کرد. • به روایت مـادر شهیــد 🕊
| غیـر قـابل بخشش 🥀 | آرمان از غیبت‌کردن و دروغ‌گفتن بسیار متنفر بود. اگر جایی، غیبت می‌کردند اول از عواقب آن مفصل توضیح می‌داد... او اشاره می‌کرد که غیبت چقدر گناه بزرگی نزد خدا محسوب و به چه اندازه غیر قابل بخشش است! او می‌گفت: هر چیزی که برای خودت نمی‌پسندی برای دیگران هم نپسند.‌.. اگر ادامه می‌دادند، آرمان آن جمع را ترک می‌کرد. • به روایت مـادر شهیــد 🕊 ⟬شهید‌آرمان‌علی‌وردی⟭
|علاقه‌به‌حضرت‌رقیه(س)| اولین باری که با هم بیرون رفتیم، گلزار شهدا بود، پنج نفر بودیم، همانطور که به قبور مطهر شهدا سر می‌زدیم، به مزار شهید نیری رسیدیم. یکی از ما گفت: کی روضه می‌خونه؟ همه ما بهانه آوردیم که روضه نخونیم. امّا آرمان داوطلب شد. از او پرسیدم چه روضه‌ای می‌خونی؟ گفت: روضه خانم حضرت رقیه(سلا‌م‌الله‌علیها). خیلی حضرت رقیه(س) را دوست داشت. _به‌روایت‌از‌رفیقِ‌شهید 🌱 🕊 ⟬شهید‌آرمان‌علی‌وردی⟭
مےگفت‌یہ‌رفیق‌گیر‌بیـارید ڪه‌باهـٰاش‌خودسـٰازی ڪنید تَرك‌ گنـٰاھ‌ ڪنید دَرس‌بخونید‌و‌مبـٰاحثه‌ڪنید(: اگہ‌پیدا‌ڪردید ولش‌نڪنیدتـٰااااا‌ شھـٰادت‌! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⟬شهید‌آرمان‌علی‌وردی⟭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ـــــ ـ می‌گفت: تا وقتی که کربلا نرفتی خوبه... ولی وقتی که یه بار بری کربلا، دیگه نمی‌تونی بمونی و دلت همش کربلاست و دوست داری که باز زیارت بری ...!🤍 | به روایت مادر شهید آرمان علی‌‌وردی | ⟬شهید‌آرمان‌علی‌وردی⟭
عصر همان روزی که آرمان به شهادت رسید، داشتم روی بالکن مسجد راه می‌رفتم که دیدم آرمان دارد وسایل‌اش را جمع می‌کند. به او گفتم: آرمان داری کجا میری؟ گفت: احتمالاً امشب خیابونا شلوغ می‌شه. تو هم بیا تا امشب با هم بریم. گفتم: آرمان بشین دَرست رو بخون. گفت: آدم نباید سیب‌زمینی باشه! گفتم: خب حداقل از این به بعد کمتر برو. گفت: باشه؛ ولی امشب می‌رم... رفتی و دیگر نیامدی رفیق... 🌹 به روایت دوست شهید علی‌وردی
مهم‌ترین دلیلی که آرمان دانشگاه را رها کرد و وارد حوزه شد، همین بود که می‌گفت: می‌بینم این(دین‌داری و دین‌فهمی) فعلی را که در جامعه ی ما سطحی است، من باید بروم دین را خوب و عمیق بفهمم و درک کنم و برای دیگران توضیح بدهم. سال‌های آخر به جهت سوالی که چند دانش آموز راهنمایی از او پرسیده بودند و پاسخ خوبی برای آن‌ها نداشت، با پیگیری و مطالعه ی مفصل در آن زمینه، مقاله‌ای نوشت و به خوبی به آن شبهه پاسخ داد. • به روایت پدر بزرگوار شهید |
داشتم از مجلس بیرون می امدم... یه مادری گوشه‌ی چادرم را گرفت دستانم را گرفت و باصدای مادرانه اش گفت دخترم یه لحظه. میشه‌صبر کنی؟ گفت این چادرت را حفظ کن! وصیت پسرمه پسرم برای حفظ این چادر شهید شده لبخند ملیحی زدم واومدم بیرون حال این شهید مادرو پدرش کجا هستند؟ مادری که شاید هنوز چشم به راهه...! ⟬شهید‌آرمان‌علی‌وردی⟭