به وقت چای😁🌱
♥️
با چایی لب سوز بیا و دو سه تا قند
تا باز شود بر لب من،غنچه ی لبخند
#نگین_نقیبی
۱۸ اردیبهشت۱۴۰۲
✒️ ͜͡❥᭄ @najvayebaran
♥️
https://eitaa.com/A_karimi_67
هدایت شده از اشعار بانو نقیـبی
🏴
#شهادت_امام_حسن_عسکری
علیه السلام تسلیت
بقول #محمد_سهرابی
یاغی نی ام، ترحمی ای پادشاه حُسن
گردن کشیده ام که تماشا کنم تو را..
✒️ ͜͡❥᭄@najvayebaran
🏴
واى به حال ملتى که امر به معروف و نهى از منکر را روش دینى خود قرار نمى دهد و در اعتقاد به این دو تسلیم خدا نمى شود.»
https://eitaa.com/A_karimi_67
هدایت شده از دل نوشت|محب علی
10.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با زبانت اوج میگیری، تحقیر میکنی، احترام میکنی، پس هر چه میخواهی انتخاب کن... 🍃
https://eitaa.com/A_karimi_67
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدرم را خدا بیامرزد، مردِ سنگ و زغال و آهن بود 🌹 سالهای دراز عمرش را، کارگر بود، اهل معدن بود
از میان زغال ها در کوه، عصرها رو سفید برمیگشت🌹 سربلند از نبرد با صخره، او که خود قله ای فروتن بود
پا به پای زغال ها میسوخت! سرخ می شد، دوباره کُک میشد🌹 کورهای بود شعلهور در خود،کورهای که همیشه روشن بود
بارهایی که نانش آجر شد، از زمین و زمان گلایه نکرد 🌹 دردهایش، یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود
از دل کوه های پابرجا، از درون مخوف تونل ها 🌹 هفت خوان را گذشت و نان آورد، پدرم که خودش تهمتن بود
پدرم مثل واگنی خسته، از سرازیر ریل خارج شد🌹 بی خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود
مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آوازهای کوهستان 🌹 پدرم را خدا بیامرزد، کارگر بود، اهل معدن بود
#طبس
#معدن
#کارگر