کالاف دیوتی وطنی بازی جدید AVANGARD با کارگردانی: فرهاد عظیما این بازی تا پایان امسال ساخته خواهد شد. ✅ @A_purm

عید و ماه رمضون و شب هاي قدر و سال نو و روز قدس و ... تموم شد هنوز فروردینیم :)) ✍🏼fandogh #توییت_گشت ✅ @A_purm

آیا تطبیق های فیلم #برادران_لیلا حاصل ذهن بیمار مخاطبین است؟ 👤 #علیرضا_پورمسعود #کوتاه ✅ @A_purm

کیوان صمیمی بازداشت شد 🔹کیوان صمیمی از عناصر مرتبط با سازمان منافقین به علت ارتباط دوباره با گروهک‌های ضد انقلاب خارج کشور بازداشت شد. 🔹وی اخیرا با یکی از فرقه‌های ضاله تحت حمایت رژیم صهیونیستی جلساتی را برگزار کرده بود. 🔹صمیمی پس از عفو رهبر انقلاب از زندان آزاد شده بود. ✅ @A_purm

⭕️فیلم فوق، حوالی مکه عربستان است که تبدیل به جنگل شده است! 🔹‌ به نوشته‌ی منابع خبری عربستان، بارندگی‌های اخیر طی هزار سال گذشته در عربستان بی‌سابقه بوده است! ✅ @A_purm

اظهارات عجیب نماینده مجلس: باید دلار های مردم را جمع آوری کنیم و به جای آن ریال بدهیم! حسینی کیا عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس: دولت باید اعتماد مردم را جلب کند و دلار های خانگی را جمع آوری کند و به جای دلار به آن ها ریال بدهد.متاسفانه دولت نتوانسته است اعتماد مردم را جلب کند. مردم می توانند هر وقت که به دلار شان احتیاج داشتند آن را از دولت پس بگیرند برای طلا هم میتوانیم این امر را پیاده سازی کنیم. ✅ @A_purm

پدرم هرگز ما را کتک نزد و همواره تنبیهِ خلاقانه‌ای در کف داشت. مثلاً اگر فحشِ بد می‌داديم، باید می‌رفتیم و دهان‌ِمان را سه بار زير شير آشپزخانه می‌شستيم و اگر فحش خوب می‌دادیم، یک بار. من روزهای پرفحش کودکی‌ام را یادم است که هر چند دقیقه یک بار بالای روشویی توالت ایستاده‌ام و دارم آب می‌گردانم توی دهانم. هم‌زمان، نبردهای مرگباری را هم یادم است که بین خواهران و برادرانم به راه می‌افتاد و میادینی که کم از رینگ خونین نداشت. تنبیه پدرم در این مورد، بستن طرفین دعوا به همدیگر بود. البته سفت نمی‌بست اما شُل هم نمی‌بست. طنابِ زردی داشت كه از بالای كمد مي‌آورد و دو طرف متنفر از هم را به هم می‌بست. زجرِ این تنبیه به این صورت است که شما حالاتی از آزار روانی تدریجی و مدام را تجربه می‌کنید، چون طناب‌پیچ شده‌اید دقيقا به كسی كه چند ثانيه پيش با او كتک‌كاری كرده‌ايد. یک بار هم که در خانه فوتبال بازی می‌کردم و پنجره را با ضربه‌ای كات‌دار، خاکشیر کردم، پدرم چیزی نگفت. نگاهش کردم که آرام و با طمأنینه قندشکن را از داخل کابینت آشپزخانه برمی‌دارد و می‌رود به اتاق. داخل پذیرایی ایستادم و چند دقیقه بعد صدای ضربه‌هایی را شنیدم که از اتاق می‌آمد. آهسته سمت اتاق رفتم و پدرم را دیدم که مشغول شکستن قلّک‌م است. اسکناس‌های قلّکی را که یک سال برای جمع آوری پول‌هایش دندان روی جگر گذاشته بودم، می‌شمرد. وقتی آن‌ها را گرفته بود و دسته می‌کرد، پوزخند به لب داشت. فردا هم شیشه‌بُر آورد و همان پول‌ها را هزینه‌ی ساخت و ساز شیشه‌ی پنجره کرد. تنبیه والدینِ دیگر در چنین مواردی، سیلی و چَک‌های افسری بود اما پدرم در مقابل این سنّت ایستاد و دست به ابداعات بدیع زد. خاطرم هست در ایام سیزده یا چهارده سالگی یک باری که کیف پولش را گذاشته بود روی طاقچه، دستم لغزید و دویست تومانی کش رفتم. اما فردای آن روز در کمال ناباوری دیدم که برخی وسائل کیف مدرسه‌ام نیست. پدرم در اقدامی مشابه، از غفلتم استفاده کرده بود و دقیقا مثل خودم به اموالم دست‌بُرد زده بود. البته تمام اين‌ها به خاطر هيبتي بود كه در آن سال‌ها از «بزرگ تر» در ذهن‌ِمان می‌ساختند و به خاطر احترامی كه ناخواسته در چشم‌مان داشتند. در عوض، ديروز وقتی به بچه‌ام گوشزد كردم نبايد دوستان مدرسه‌اش را به القاب زشت بخواند، چیزی نگفت. سرش توی تَبلِت بود و مشغول بازی‌های خونبار. با لحن محکم‌تری گفتم: «هیچ خوشم نمیاد پسرم از این حرف‌ها بزنه!» اما دیدم همان القاب را دارد حواله می‌دهد به یکی از شخصیت‌های بازی. باخته بود و از دست آدمکش‌های رایانه دمق بود. رفتم بالای سرش ایستادم و گفتم: «اگه یه بار دیگه حرف زشت بزنی، باید بری دهنت رو آب بکشی!» سرش را از روی تبلت بلند کرد و با تعجب گفت: «هان؟!» نگاهم می‌کرد. حرفم را دوباره تکرار کردم و دیدمش که تبلت را رها کرده روی مبل. روی پا می‌زد و بلند بلند قهقهه می‌زد. در نفس نفس زدن‌های بین خنده‌هایش گفت: «یعنی این حرفت صد تا لایک داشت بابا» 👤مهندس فروزان نسب ✅ @A_purm

علت مهاجرت: پپسی های اصل ✅ @A_purm

باغ کتاب در تسخیر روزه اولی‌ها 🔹️تصاویر هوایی از جشن روزه‌ اولی‌ها در گذر فرهنگ اراضی عباس آباد تهران ✅ @A_purm

این سه تا قانون ساده رو یادت نره: دعوت نشدی= نرو بهت نگفتن= نپرس ازت نپرسیدن= نظرت رو نگو ✅ @A_purm

وزارت ارشاد جرات نداره به پانته آ بهرام چیزی بگه فقط مدیر سینما رو اخراج میکنه.. مدیریت فرهنگی تخیلی ✅ @A_purm

‏بعضی وقتا تنها راه فراموش کردن یه آدم دوباره دیدنشه؛ وقتی میفهمی کسی که جلوت نشسته هیچ شباهتی با کسی که زمانی میشناختی نداره. ✍🏼radmehr #توییت_گشت ✅ @A_purm