eitaa logo
آۅیــــ📚ـــݩآ
1.4هزار دنبال‌کننده
783 عکس
99 ویدیو
3 فایل
🌱اینجا دوستانی جمع شده‌اند که تار و پود دوستی‌شان را خواندن و نوشتن در هم تنیده است... رمان در حال انتشار: نقاب هیولا ادمین پاسخگو: @fresh_m_z ادمین تبادل: @Zahpoo1 ما را به دوستانتان معرفی کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/3611426957Cb2549f554b
مشاهده در ایتا
دانلود
.🖇. نفَس که سنگین می‌شود خیال می‌کنید راه رفت و آمدش را کسی درز گرفته! جان می‌کند در هر دم و بازدم! نفس که بار بغض زده باشد راهش تنگ می‌شود و بارش گیر می‌کند به در و دیوار و می‌شکند. صدای شکستنش درد دارد ولی آرام می‌کند، شبیه بارانی که امروز بارید. به گمانم آسمان بار بغض زده بود... ✍ https://eitaa.com/joinchat/3611426957Cb2549f554b @AaVINAa
.🖇. ٺمامݥ را ٺسـخیر ڪرده‌اے و نیـسٺے! ڪجـا پناه ببرݥ ڪه عطر تو خنجر زهرے نشـود به سیـنه‌ام؟ . ✍ ــــــــــــــ♡-------- https://eitaa.com/joinchat/3611426957Cb2549f554b @AaVINAa
___🍂______ بسم‌الله‌النور دقت کرده‌اید وقتی در کشوری غریب صدای یک هموطن را می‌شنوید ناخودآگاه تک تک سلول‌هایتان خبردار می‌شوند و با لبخندی که عنانش دست شما نیست، به دنبال صاحب صدا می‌گردند؟ حالا تصورش را بکنید این هموطن، همشهری هم باشد؛ نور علی نور می‌شود. بی دلیل می‌شوید رفیق شیش! فصل‌های سال هم همین حس و حال را دارند. شنیده‌اید می‌گویند:" پاییز فصل عشاق است؟" من بچه‌ی پاییزم! متولدین پاییز می‌شوند همشهری‌های من. شهری به وسعت یکرنگی و دلتنگی! تعجب نکنید، بله، گفتم یکرنگی. شاید بگویید پاییز که خدای هزار رنگیست، زرد، سبز، نارنجی، قرمز، ارغوانی و... ولی من که بچه‌ی این شهرم می‌دانم کجا چه خبر است! پاییز تاب هزار رنگی را ندارد. وقتی پاره‌های تنش بنا را بر رنگ عوض کردن می‌گذارند، تب می‌کند، به خود می‌لرزد و اشک می‌ریزد. دل می‌کند و دلتنگ می‌شود! و این دلتنگی‌اش سر می‌خورد در جان تمام همشهری‌هایش! و من در کوچه پس کوچه‌های شهرم به دنبال همشهری‌هایم هستم... ✍ با ما همراه باشید👇 https://eitaa.com/joinchat/3611426957Cb2549f554b @AaVINAa
یا رب النور همیشه از دیدن بچه‌های نق نقو لب و لوچه‌ام را در هم می‌کشیدم، پشت چشم نازک می‌کردم و هر چه تنفر از آنها داشتم توی صدایم می‌ریختم و می‌گفتم: -واای! خدا نصیب گرگ بیابون نکنه.. آخر سر هم نگاهی که صدتا "بی عرضه" از آن سَر می‌زد حواله‌ی مادر بچه می‌کردم که چرا نمی‌تواند بد قلقلی‌های بچه‌اش را جمع کند! مادر بزرگم همیشه می‌گفت: -منع کسی رو نکن مادر! سر خودت میاد! منم که جوان بودم و سر مست، گوشم به این حرف‌ها بدهکار نبود. تازه برایش بالای منبر می‌رفتم که اینها همه خرافات است و بریز دور مادر جان این حرف‌ها را... به سرم آمد! از گرگ بیابان بدتر! سر اندر پایش اندازه‌ی مشت بسته‌ی دست چپم هست ولی بد قلقلی‌هایش سر به فلک گذاشته! زبانش را نمی‌فهمم. هر سال بوی دی ماه که به مشامش می‌خورد بدتر می‌شود. تقلا می‌کند تا از جایش کنده شود و خودش را به دیار کریمان برساند و هر بار این من بودم که نگذاشتم از جایش تکان بخورد. راستی شما که دلتان برایش بد قلقلی می‌کند چکار می‌کنید؟ نق زدن‌های قلبتان را بلدید درمان کنید؟ ✍ با ما همراه باشید👇 ┏━🕊━━••••••••••━━━━┓ @AaVINAa ┗━━━━••••••••••━━🌸━┛
🔹️فی‌الواقع این کتاب مجموعه‌ای از کد‌های‌ تاریخی است که مخاطب با خواندن آن کلیت را می‌تواند درک کند و سوالاتی در ذهنش به وجود می‌آید که پاسخشان را تنها می‌تواند در دل تاریخ بیابد. 🌱 این کتاب می‌تواند یکی از بهترین گزینه‌ها برای مطالعه و هدیه دادن باشد. ✍ با ما همراه باشید👇 ┏━🕊━━••••••••••━━━━┓ @AaVINAa ┗━━━━••••••••••━━🌸━┛
این کتاب در ۱۶۷ صفحه نوشته شده و به قدری مخاطب را با خود همراه می‌کند که اگر عدد تندخوانی‌تان روی ۳۰۰ باشد می‌توانید لقمه‌ای که احسان رضایی برایتان گرفته را در یک نشست و نهایت دو نشست نوش جان کنید. با ما همراه باشید👇 ┏━🕊━━••••••••••━━━━┓ @AaVINAa ┗━━━━••••••••••━━🌸━┛