eitaa logo
فرهنگی و اجتماعی
83 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
7 فایل
*"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،* *جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"* حضرت علی (ع) *#لشگر_سایبری
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🍃🍃🌺🍃🍃🌺🍃🍃🌺 ❤️امام زمان را خیلی دوست دارم ، می خواهم بدانم او چقدر مرا دوست دارد ؟ «محبت» واژه اي زيبا است و ابراز محبت، بين دو محبوب پيوند عاطفي عميق بين آنها برقرار مي كند. محبت يك ويژگي اخلاقي دو سويه است كه از چشمه سار عشق دروني مي جوشد. محبت امام زمان(علیه السلام) به دوستان و شيعيان خود، شعبه اي از چشمه سار محبت خدا و ندا است و درخت زندگي را آبياري مي كند اگر پيوند ما با امام زمان(علیه السلام) محكم، استوار و دائمي باشد، پيوند آن امام همام با ما نيز همين گونه خواهد بود. بلكه بندگان الهي در هر صف كه باشند حتي در جرگه گناهكاران ـ با فرض پشيماني از گناه ـ محبوب خدا خواهند بود و محبوب خدا هميشه مورد عنايت و لطف و نظر خواصان درگاه معبود به ويژه آخرين وصي حتي و ذخيره الهي در زمين، حضرت مهدي(علیه السلام) ـ خواهند گرفت. امام رضا(علیه السلام) مي فرمايند: «از نشانه هاي امام .... ولايت او بر مردم، از ولايت آنها بر خودشان بالاتر، از پدر و مادر بر آنها مهربان تر و دلسوز تر است».(من لا يحضر الفقيه ـ ج4/ص419). حال اگر در اين سخن نيك بنگريم، خواهيم فهميد توجه اما به شيعيان چقدر زياد است كه از توجه و علاقه پدر و مادرشان (بيشتر است). فرزند هر چه در حق پدر و مادر خود نامهرباني و جفا كند، باز هم آنان او را فرزند خود مي دانند و او را دوست خواهند داشت. علاقه و دوستي امام(علیه السلام) از اين هم بالاتر است. زيرا امام خليفه خدا در بين مردم است و صفات خدا را در مرتبه اعلا جلوه گر مي سازد از اين رو بايد رئوف ترين باشد و صفت رحمانيت و رحيميت الهي را به آنها منتقل كند. ائمه(علیهم السلام) خود به ياران مي فرمودند: «اگر شما بيمار شويد ما نگران و بيمار مي شويم و اگر شما در صحت و شادي باشيد ما نيز خوشحال هستيم». خود آن حضرت در نامه براي عالم بزرگ شيعه شيخ مفيد، مي نويسند: «فانا نحيط علماً بأبنائكم و لايعزب عنا شيء من اخباركم»؛ «ما بر اخبار و احوال شما آگاهيم و هيچ چيز از اوضاع شما بر ما پوشيده و مخفي نمي ماند». و اضافه مي فرمايند: «ان غير مهملين لمراعاتكم و لا ناسين لذكركم و لولا ذلك بكم الاواء و اصطلمكم الاعداء»؛ « ما در رسيدگي و سرپرستي شما كوتاهي نكرده و ياد شما را از خاطر نبرده ايم. اگر جز اين بود، دشواري ها و مصيبت ها بر شما فرود مي آمد و دشمن شما را ريشه كن مي ساخت». (احتجاج طبرسي، ج2، ص596). نشانه دوستي واقعي، خير خواهي و هدايت به خوبي ها نجات دادن از خطرات و دور كردن از دام هاي شيطان است. در زندگي ما بسيار اتفاق مي افتد كه گاهي دچار ترديد در انتخاب خوب و بد مي شويم و سر انجام راه صحيح را انتخاب مي كنيم. اين هدايت از ناصيه والي و سرپرست ما امام زمان(علیه السلام) است. گاهي در مشكلات سخت گرفتار مي آييم و ناگهان به طريقي مشكل ما حل مي شود. اين نجات از ناحيه آن يوسف زهرا(علیه السلام) است. ممكن است دام شيطان ما را گرفتار سازد و سرانجام از آن رهايي پيدا كنيم؛ اين رهايي از دعاي امام زمان(علیه السلام) درباره ما است. بايد به اين شهود برسيم كه دائما در زندگي مورد عنايت و لطف آن حضرت هستيم تا پي دوستي واقعي او ببريم. همه اينها نشانه دوستي واقعي يوسف فاطمه در حد اعلاي محبت، نسبت به شيعيان و دوستداران، بلكه نسبت به تمامي انسان هاي موحد و خداپرست است. 🌺🍃🍃🌺🍃🍃🌺🍃🍃🌺
🔴🔴خطر، خطر، خطر🔴🔴 شکست خوردگان آشوبهای پاییز برای شب چهارشنبه‌سوری نقشه های کثیفی کشیده اند. بیش از پیش مراقب فرزندان و عزیزانمان باشیم 🔴 کشف شبکه‌ها و تجهیزات خرابکاری توسط وزارت اطلاعات 🔹وزارت اطلاعات: درپی دریافت اطلاعات معتبر درخصوص وجود توطئه‌های چندگانه برای انجام اقدامات تروریستی و خرابکارانه در شب‌های منتهی به چهارشنبه‌سوری، سربازان گمنام امام زمان موفق به شناسایی و بازداشت چند تیم تروریستی و کشف انواع مواد و ابزارهای انفجاری، نارنجک‌های دستی و خمپاره‌های دست‌ساز شدند. جزئیات بازداشتی‌ها به شرح زیر است: 🔸۱. شناسایی و بازداشت تیم ۲۱ نفره از عناصر گروهک تروریستی منافقین در تهران. متهمان اقدامات خرابکارانه‌ای همچون آتش زدن اموال عمومی، به ویژه اتوبوس‌ها در چهارراه‌های شلوغ و تخریب اموال خصوصی و پرتاب خمپاره‌های دست‌ساز را در برنامه داشتند. 🔸۲. شناسایی و بازداشت یک هسته وابسته به گروهک تروریستی منافقین و شبکه‌ی همکار آن در مشهد و کشف ۳۰۰ نارنجک دست‌ساز. همه عناصر دستگیر شده دارای سابقه‌ی حضور مؤثر در اغتشاشات خیابانی پاییز هستند و تعداد فراوانی کوکتل مولوتف تولید و انبار کرده بودند و برنامه‌هایی برای ایجاد راه‌بندان‌های مصنوعی، حمله به مراکز خاص و انجام خرابکاری طراحی کرده بودند. 🔸۳. کشف ۱۶۲ نارنجک دست‌ساز، بیسیم و مقادیر فراوانی مواد اولیه تولید نارنجک در یکی از شهرهای غرب کشور و دستگیری عوامل اصلی تهیه مواد پیشساز بمب. 🔸۴. شناسایی کارگاه دیگری در یکی از شهرهای غرب کشور که علاوه بر تهیه، انبار نمودن و فروش غیرقانونی مواد منفجره، به تولید انبوه برخی مواد انفجاری می‌پرداخت. 🔸۵. کشف دو کارگاه تولید بمب‌های دستیِ دارای ترکش در یکی از استان‌های شمالغرب کشور و بازداشت عامل اصلی و تعدادی از همکاران آن‌ها. 🔸۶. گروهک تروریستی دموکرات تیمی با هدفِ خرابکاری در شب چهارشنبه‌سوری فرستاده بود که بلافاصله اعضای آن پیش از هر اقدامی بازداشت شدند. ۱۰ محموله نظامی شامل سلاح‌های کمری، نارنجک، مقدار زیادی فشنگ و خشاب و… کشف و ضبط گردید.
🔅 ✍ روزگار چه خوب چه بد می‌گذره 🔹به پاهای خودت موقع راه‌رفتن نگاه کن؛ دائما یکی جلو هست و یکی عقب. 🔸نه جلویی به‌خاطر جلوبودن مغرور می‌شه، نه عقبی چون عقب هست شرمنده و ناراحت. چون می‌دونن شرایطشون مدام عوض می‌شه. 🔹روزهای زندگی ما هم دقیقا همین حالته. 🔸دنیا دو روزه؛ روزی با تو و روزی علیه تو. روزی که با توست، مغرور نشو و روزی که علیه توست، ناامید نشو. 🔹هر دو می‌گذرن. 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ
🔅 ✍ روزگار چه خوب چه بد می‌گذره 🔹به پاهای خودت موقع راه‌رفتن نگاه کن؛ دائما یکی جلو هست و یکی عقب. 🔸نه جلویی به‌خاطر جلوبودن مغرور می‌شه، نه عقبی چون عقب هست شرمنده و ناراحت. چون می‌دونن شرایطشون مدام عوض می‌شه. 🔹روزهای زندگی ما هم دقیقا همین حالته. 🔸دنیا دو روزه؛ روزی با تو و روزی علیه تو. روزی که با توست، مغرور نشو و روزی که علیه توست، ناامید نشو. 🔹هر دو می‌گذرن. 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عظیم ترین آیه در قرآن است برای حفظ ایمان و مال و جان هرروز بخوان‼️ 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 🍃💐🍃
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🌷 🌷 !! 🌷اوایل جنگ، دقیقاً آبان سال ٦٠ به عنوان بسیجی در معییت برادران سپاه رودسر رفتیم جبهه، ما را به پادگان تیپ زرهی ارتش در کرمانشاه بردند. سن و سالم خیلی كم بود. تشت بزرگ پلاستیکی قرمز رنگى داشتیم که هم لباسهایمان را در آن می‌شستیم و هم ظهرها برای گرفتن ناهار می‌بردیم و غذا می‌گرفتيم. همیشه هم غذا یا استانبولی بود و یا عدس پلو یعنی خورشت و غذا با هم قاطی بود! 🌷يك روز که نوبت من و برادر حسن عاقلی بود، رفتیم که ناهار بگیریم و بچه ها هم کنار سوله مشغول نماز ظهر بودند، وقتی ما به آشپزخانه رسیدیم، دیديم که جلوی سوله‌ی آشپزخانه حاج آقایی نورانی روی یک صندلی نشسته، برادر عاقلی دست حاج آقا را بوسید، من هم می‌خواستم همين كار را بکنم که ایشان پیشانی مرا بوسید.۷ از برادر عاقلی پرسیدم که ایشان چه کسى هستند؟ گفت: حضرت آیت الله اشرفی اصفهانی. (ايشان دو ماه بعد به شهادت رسیدند.) 🌷ماشین غذا که آمد، دیدیم، برخلاف روزهای گذشته امروز ناهار خورشت قیمه و برنج است و ما چون یک ظرف برای غذا داشتیم به آقای بهمنش که مسئول تقسیم غذا بود، گفتم: ما یک ظرف بیشتر نداریم، ایشان گفتند: برو داخل این انبار ببین ظرف هست یا نه. رفتم، دیدم داخل انبار فقط آفتابه هست! به ایشان گفتم: حاج آقا اینجا فقط آفتابه هست. با عصبانیت گفت كه: این آفتابه ها تا حالا توی دستشویی نرفته یکی رو بردار، ما هم دو تا آفتابه برداشتیم و قیمه را در آفتابه ها ریختیم! من آفتابه ها را برداشتم و برادر عاقلی هم ظرف برنج را برداشت و راه افتادیم. 🌷وقتی رسیدیم کنار سوله، بین نماز ظهر و عصر بود و حاج آقا در حال صحبت بود که بچه ها با دیدن این آفتابه های پر از قیمه..... رسم بر اين بود که هر كس غذا را تحویل مى گرفت، خودش هم تقسیم می‌كرد. برادر عاقلی برنج می‌ريخت و من دسته آفتابه را گرفتم و از لوله‌ی آن خورشت می‌ريختم روی برنج. از لوله آفتابه فقط آبِ خورشت می‌آمد و مقداری لپه و گوشت را از بالای آفتابه با دست برمی‌داشتم و روی برنج می‌ريختم. آن روز یک نهار به ياد ماندنى داشتیم! : رزمنده دلاور حسین قنبری املشی، جانباز ۴۲ درصد ♥️اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌ لِوَلیــِـــڪَ الفَـرَجــــ 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🔆 اگر پيش از ملاقات قائم (عج ) بميرم !  عبدالحميد واسطى نقل مى كند، به امام محمد باقر عليه السلام عرض ‍ كردم : 🌾به خدا قسم دكان هاى خود را به انتظار ظهور امام زمان (عج ) رها كرديم ، تا جايى كه اكنون چيزى نمانده از فقر و بيچارگى ، دست گدايى پيش مردم دراز كنيم ! 🌾فرمود: - اين عبدالحميد! آيا گمان مى كنى اگر كسى خود را وقف راه خدا كند، خداوند راه روزى را به روى او نمى گشايد؟ والله ! خداوند در رحمت خود را به روى او خواهد گشود. رحمت خدا بر كسى كه خود را در اختيار ما گذاشته و ما را و امر ما را زنده نگه مى دارد. 🌾عرض كردم : - اگر من پيش از آنكه به ملاقات قائم شما مشرف گردم ، بميرم ، چگونه خواهم بود؟ 🌾فرمود: - هر كدام از شما كه مى گويد: اگر قائم آل محمد (عج ) را ببينم به يارى او بر مى خيزم ، مانند كسى است كه در ركاب او شمشير بزند و كسى كه در ركاب وى شهيد گردد، مثل اين است كه دوبار شهيد شده است . 🌾(در روايت ديگرى نقل شده : مثل كسى است كه در ركاب او شمشير زند؛ بلكه مثل كسى است كه با وى شهيد شود.) 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶آه امام زمان(عجل الله) برای دیدن شیعیانش... 🌟🌟🌟🌟🌟
حق الناس ما را بدبخت میکند❗️ 🔸شخصی از حضرت آیت الله العظمی بهجت درخواست دستوری فرمودند. آقا که همیشه مشغول ذکر بودند، سر بلند کردند و فرمودند :«تا می‌توانید گناه نکنید» سپس سر به زیر انداختند و مجدّداً مشغول ذکر شدند. 🔸 بعد از چند لحظه سر بلند کردند و فرمودند: «اگر احیاناً گاهی مرتکب شدید سعی کنید گناهی که در آن حقّ‌الناس است نباشد». باز سر به زیر انداخته و مشغول ذکر شدند. 🔸 و بعد از چند لحظه باز سر بلند کردند و برای سومین بار فرمودند: «اگر گناه مرتکب شدید که در آن حقّ‌الناس است سعی کنید در همین دنیا آن را تسویه کنید و برای آخرت نگذارید که آن جا مشکل است.» 📚 برگرفته از کتاب فریادگر توحید، ص ٢ 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🌸🌸🌸 🕌 پیامبر من 🕌 🔹قدم به قدم با رسول مکرم در ✨هرگناهی را توبه‌ای هست، مگر بدخلق۱✨ 💠قدم ششم: اخلاقش... 🔸همیشه به خوش اخلاقی سفارش می‌کرد؛ حتی اگر طرف مقابلت آدم خوبی نباشد. 🔸مردی بدخلق، به دیدنش آمده بود. گفت: «اجازه‌اش دهید. که بد مردی است!» وقتی آمد، او خیلی احترامش کرد. وقتی هم رفت، پرسیدند: "مگر نگفتید بدمردی است؟ او لایق برخورد شما نبود!" فرمود: «بدترین مردم روز قیامت کسی است که دیگران به خاطر شرّش او را احترام کنند.» 🔸معتقد بود خوش اخلاقی انسان را بهشتی می‌کند؛ حتی اگر یهودی بوده باشی! همین هم شد. حکم اعدام یهودی را که صادر کرد، فرشته نازل شد:«به خاطر اخلاق خوبش، از او گذشتیم.» یهودی در دم، مسلمان شد. پیامبر فرمود: «اخلاق خوب، عاقبت بخیرش کرد.۲» -------------- 📝پانوشت: ۱. «لکلّ ذنب توبة الاّ سوء الخلق»؛ وسائل الشیعه، ج 16، ص 28. ۲. روضه الواعظین، مجلس 59 🌸🌸🌸🌸🌸
🌙🌙🌙🌙🌙🌙 هلال ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ شامگاه دوم فروردین با چشم غیرمسلح قابل رویت است ♦️کاظم منجم، رصدگر هلال ماه:هلال ماه رمضان ۱۴۴۴ قمری در شامگاه ۲۹ شعبان (دوم فروردین ۱۴۰۲) با چشم غیرمسلح در ایران و کل منطقه غرب آسیا به احتمال قریب به یقین، دیده می‌شود. 🌙🌙🌙🌙🌙🌙
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🔆راه نجات 🌺پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله وسلم فرمود: سه نفر از بنى اسرائيل با هم به مسافرت رفتند در ضمن سير و سفر در غارى به عبادت خدا پرداختند، ناگهان ! سنگ بزرگى از قله كوه فرود آمد و بر در غار افتاد و دهانه غار به كلّى بسته شد. و مرگ خود را حتمى دانستند. پس از گفتگو و چاره انديشى زياد به يكديگر گفتند: به خدا سوگند! از اين مرحله خطر راه رهايى نيست مگر اينكه از روى راستى و درستى با خدا سخن بگوييم . اكنون هر كدام از ما عملى را كه فقط براى رضاى خدا انجام داده ايم به خدا عرضه كنيم ، تا خداوند ما را از گرفتارى نجات بخشد. 🌺يكى از آنها گفت : خدايا! تو خود مى دانى كه من عاشق زنى شدم كه داراى جمال و زيبايى بود و در راه جلب رضاى او مال زيادى خرج كردم ، تا اينكه به وصال او رسيدم و چون با او خلوت كردم و خود را براى عمل خلاف آماده نمودم ، ناگاه در آن حال به ياد آتش جهنم افتادم . از برابر آن زن برخواسته بيرون رفتم . خدايا! اگر اين كار من به خاطر ترس از تو بوده و مورد رضايت واقع شده ، اين سنگ را از جلوى غار بردار! در اين وقت سنگ كمى كنار رفت به طورى كه روشنايى را ديدند. 🌺دومى گفت : خدايا! تو خود آگاهى كه من عده اى را اجير كردم كه برايم كار كنند و قرار بود هنگامى كه كار تمام شد. به هر يك از آنان مبلغ نيم درهم بدهم ، چون كار خود را انجام دادند من مزد هر يك از آنها را دادم ولى يكى از ايشان از گرفتن نيم درهم خوددارى كرده و اظهار داشت : اجرت من بيشتر از اين مقدار است ، زيرا من به اندازه دو نفر كار كرده ام ، به خدا قسم كمتر از يك درهم قبول نمى كنم در نتيجه مزدش را نگرفته رفت و من با آن نيم درهم بذر خريده كاشتم خداوند هم بركت داد و حاصل زياد بر داشتم پس از مدتى همان اجير پيش من آمده و مزد خود را مطالبه نمود. من به جاى نيم درهم ، هيجده هزار درهم (اصل سرمايه و سود آن ) به او دادم خداوندا! اگر اين كار را من تنها به خاطر ترس از تو انجام داده ام اين سنگ را از سر راه ما دور كن ! در آن لحظه سنگ تكان خورد، كمى كنار رفت به طورى كه در اثر روشنايى همديگر را مى ديدند، ولى نمى توانستند بيرون بيايند. 🌺سومى گفت : خدايا! تو خود مى دانى كه من پدر و مادرى داشتم كه هر شب شير برايشان مى آوردم تا بنوشند، يك شب دير به خانه آمدم و ديدم به خواب رفته اند خواستم ظرف شير را كنارشان گذاشته و بروم ، ترسيدم جانورى در آن شير بيفتد، خواستم بيدارشان كنم ، ترسيدم ناراحت شوند، بدين جهت بالاى سر آنها نشستم تا بيدار شدند و من شير را به آنها دادم ! بار خدايا! اگر من اين كار را به خاطر جلب رضاى تو انجام داده ام اين سنگ را از ما دور كن ! ناگهان ! سنگ حركت كرد و شكاف بزرگى به وجود آمد و توانستند از آن غار بيرون آمده و نجات پيدا كنند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂