💠 رهبر انقلاب خطاب به طرفهای برجام :
ما حرف و وعده های خوب خیلی شنیدیم اما در عمل اتفاقی صورت نگرفته؛
با حرف و وعده، جمهوری اسلامی قانع نخواهد شد.
#حرف
#عمل
#برجام
*═══✼🍃🌹🍃✼══*
*لشکر__ سایبری سربازان ولایت*
واتساپ
🥇
https://chat.whatsapp.com/IA2cbzvIcF847az6KjpAGW
🥈
https://chat.whatsapp.com/FwSDuqzraZp7BhdOXWTqPW
*ایتا*
https://eitaa.com/joinchat/4119855201Cdbad40b388
*🌐BOLBOLE*
*🇮🇷🥈فرهنگی اجتماعی مالک اشتر*
✍چه در رکوع، قنوت یا وقتی نمازت تمام شد،
بنشین برای تعقیبات و به #حرف زدن با خدا مشغول باش!
💚وقتی حضرت(محمد- ص-) می فرماید:
«در سجده سرت روی #پای خداست.»
یعنی وقتی سجده کردی، حواست باشد و بدان که خدا دست انداخته سرت را کشانده و روی پای خودش گذاشته.
پس دست خدا را پس نزنید!.
خدا دوست دارد سر تو روی پایش بماند؛ پس #نگهش دار.
خودش سرت را گذاشته روی پای خودش،
🔺برای چی سرت را به این زودی بلند می کنی؟!
🔺کجا می خواهی بروی؟
👿این شیطان است که درست همان موقع می آید و می گوید:
#درس داری؛ #امتحان داری؛ تو را به این کارها چه؟
❤️پیغمبر(ص) می فرماید:
« آدمی که #گناه زیاد دارد؛ الان هم خیلی عُرضه ندارد کار زیادی بکند،
در یک دستور دقیق و ریاضی می گوید برو👈 به #سجده و سرت را بگذار روی پای خدا.
همین که سرت رسید روی پای خدا، انگار همه این گذشته #ننگ آور و #غلط تو پاک شده است.
🚼 سجده هر چقدر طول بکشد، این #گناهان بیشترمی ریزند.
بعد از آن می بینی سرت را که از سجده بلند کردی،
انگار دیگر اصلاً چیزی از گناه❌ نمانده،
چیزی از #آتش برای تو نمانده و پاک پاک هستی.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊
🌦🌈#قرار_عاشقی
از خیابان #شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!🤔
.
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞
.
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز #یا_زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم😓 از کوچه گذشتم...
.
به سومین کوچه رسیدم!
🌷شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
به چهارمین کوچه!
🌷شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی؟!
برای دفاع از #ولایت!؟!
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓
.
🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم😓، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی #دل...
کم آوردم...😭
گذشتم...
.
🌷هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم #مدارس !
هم #دانشگاه !
هم #فضای_مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم...
.
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...😭😭😭
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا، نمی توان گذشت...
#وصیت_شهدا
🥀🕊 🥀🕊🥀🕊 🥀🕊