eitaa logo
فرهنگی و اجتماعی
84 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
7 فایل
*"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،* *جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"* حضرت علی (ع) *#لشگر_سایبری
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 رهبر انقلاب خطاب به طرف‌های برجام : ما حرف و وعده های خوب خیلی شنیدیم اما در عمل اتفاقی صورت نگرفته؛ با حرف و وعده، جمهوری اسلامی قانع نخواهد شد. *═══✼🍃🌹🍃✼══* *لشکر__ سایبری سربازان ولایت* واتساپ 🥇 https://chat.whatsapp.com/IA2cbzvIcF847az6KjpAGW 🥈 https://chat.whatsapp.com/FwSDuqzraZp7BhdOXWTqPW *ایتا* https://eitaa.com/joinchat/4119855201Cdbad40b388 *🌐BOLBOLE* *🇮🇷🥈فرهنگی اجتماعی مالک اشتر*
✍چه در رکوع، قنوت یا وقتی نمازت تمام شد، بنشین برای تعقیبات و به زدن با خدا مشغول باش! 💚وقتی حضرت(محمد- ص-) می فرماید: «در سجده سرت روی خداست.» یعنی وقتی سجده کردی، حواست باشد و بدان که خدا دست انداخته سرت را کشانده و روی پای خودش گذاشته. پس دست خدا را پس نزنید!. خدا دوست دارد سر تو روی پایش بماند؛ پس دار. خودش سرت را گذاشته روی پای خودش، 🔺برای چی سرت را به این زودی بلند می کنی؟! 🔺کجا می خواهی بروی؟ 👿این شیطان است که درست همان موقع می آید و می گوید: داری؛ داری؛ تو را به این کارها چه؟ ❤️پیغمبر(ص) می فرماید: « آدمی که زیاد دارد؛ الان هم خیلی عُرضه ندارد کار زیادی بکند، در یک دستور دقیق و ریاضی می گوید برو👈 به و سرت را بگذار روی پای خدا. همین که سرت رسید روی پای خدا، انگار همه این گذشته آور و تو پاک شده است. 🚼 سجده هر چقدر طول بکشد، این بیشترمی ریزند. بعد از آن می بینی سرت را که از سجده بلند کردی، انگار دیگر اصلاً چیزی از گناه❌ نمانده، چیزی از برای تو نمانده و پاک پاک هستی. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 🌦🌈 از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓 . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم😓، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم...😭 گذشتم... . 🌷هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 🥀🕊 🥀🕊🥀🕊 🥀🕊