•┈••✾♥️🍃🌼🍃♥️✾••┈•
🌹💎چادر نورانى حضرت فاطمه
زهرا(س) ومسلمان شدن هشتاد يهودى...💎🌹
ابن شهر آشوب وقطب راوندى روايت كرده اند كه..
🌹💎روزى حضرت اميرالمؤ منين علی عليه السّلام مـحـتـاج بـه قرض شد وچادر حضرت فاطمه عليهاالسّلام را به نزد مرد يهودى كه نامش زيـد بود رهن گذاشت وآن چادر از پشم بود وقدرى از جوبه قرض گرفت .
💎📿پس يهودى آن چـادر را بـه خـانـه بـرد ودر حجره گذاشت ، چون شب شد زن يهودى به آن حجره رفت نـورى از آن چـادر ساطع ديد كه تمام حجره را روشن كرده بود چون زن آن حالت غريب را مـشـاهـده كـرد بـه نـزد شـوهـر خـود رفـت وآنـچـه ديـده بـود نـقـل كـرد.
⚡️پـس يـهـودى ازشنیدن آن حـالت تعجب کرد وفراموش كرده بود كه چادر حـضـرت فـاطـمـه عـليـهـاالسـّلام در آن خـانـه اسـت بـه سـرعـت شـتـافـت وداخل آن حجره شد كه ديد شعاع چادر آن خورشيد فلك عِصْمت است كه مانند بَدْر مُنير خانه را روشـن كـرده اسـت .
🌹⚡️يـهودى از مشاهده اين حالت تعجبش زياده شد پس يهودى وزنش به خانه خويشان خود دويدند وهشتاد نفر از ايشان را حاضر گردانيدند واز بركت شعاع چادر فاطمه عليهاالسّلام همگى به نور اسلام منوّر گرديدند.
📕نام كتاب : منتهي الامال قسمت اول
نام نويسنده : مرحوم حاج شيخ عباس قمي
•┈••✾♥️🍃🌼🍃♥️✾••┈•
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌺 آفرینش شگفت حضرت زهرا (س)
🌺 ﺩﺭ ﺷﺐ ﻣﻌﺮﺍﺝ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺳﻴﺒﻰ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻫﺪﻳﻪ ﺩﺍﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻋﻈﻤﺖ ﺧﻠﻘﺖ ﻭ ﺑﻮﻯ ﻭ ﺭﻧﮓ ﻭ ﺯﻳﺒﺎﺋﻰ ﺁﻥ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺗﻌﺠﺐ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻣﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺗﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻴﻞ ﻛﻨﺪ. ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺳﻴﺐ ﺭﺍ ﺷﻜﺎﻓﺖ، ﻧﻮﺭﻯ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺸﻴﺪ. ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﮔﻔﺖ: ﺑﺨﻮﺭ ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﱠﻪ، ﻛﻪ ﺗﻴﻦ ﻧﻮﺭ ﻣﻨﺼﻮﺭﻩ ﻓﺎﻃﻤﻪ، ﺩﺧﺘﺮﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺻﻠﺐ ﺗﻮ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ.
📚 ﺑﺤﺎﺭ ﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ: ﺝ 42، ﺹ 18، ﺑﻴﺖ ﺍﻟﺎﺣﺰﺍﻥ ﻣﺤﺪﺙ ﻗﻤﻰ: ﺹ 7، ﻋﻮﺍﻟﻢ ﺍﻟﻌﻠﻮﻡ: ﺝ ﻓﺎﻃﻤﺔ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ، ﺝ 1، ﺹ 36 - 37
🌺 ﺩﺭ ﺑﻌﻀﻰ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺭﻃﺐ ﺑﻬﺸﺘﻰ ﻫﻢ ﺧﺎﺗﻢ ﺍﻟﺎﻧﺒﻴﺎﺀ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻣﻴﻞ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ.
📚 ﻋﻮﺍﻟﻢ ﺍﻟﻌﻠﻮﻡ ﺝ ﻓﺎﻃﻤﺔ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ: ﺝ 1، ﺹ 37
🌺 ﺩﺭ 10 ﺷﻌﺒﺎﻥ ﺳﺎﻝ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺭ ﺍﺑﻄﺢ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻛﻨﺎﺭﻩ ﮔﻴﺮﻯ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﺪﻳﺠﻪ ﺳﻠﺎﻡ ﺍلله ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ 40 ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﺣﻤﻞ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ ﺳﻠﺎﻡ ﺍلله ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﻓﺮﻣﻮﺩ.
📚 ﻗﻠﺎﺋﺪ ﺍﻟﻨﺤﻮﺭ: ﺝ ﺷﻌﺒﺎﻥ، ﺹ 398
🌺 ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﺎﻗﻪ ﻭﺍﻓﺮﻯ ﺑﻪ ﺧﺪﻳﺠﻪ ﺳﻠﺎﻡ ﺍلله ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﭘﺮ ﻣﺸﻘﺖ ﺑﻮﺩ، ﻭﻟﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺪﻳﺠﻪ ﺳﻠﺎﻡ الله ﻋﻠﻴﻬﺎ ﭘﻴﻐﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﻛﻪ ﻣﺪﺗﻰ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﻧﻤﻰﺁﻳﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﻓﺎﻃﻤﺔ ﺑﻨﺖ ﺍﺳﺪ ﺳﻠﺎﻡ الله ﻋﻠﻴﻬﺎ ﻣﻰﺭﻭﻡ. ﺷﺒﻬﺎ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﺁﺳﺎﻳﺶ ﻛﻦ.
🌺 ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﱠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺷﺒﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﻓﺎﻃﻤﺔ ﺑﻨﺖ ﺍﺳﺪ ﺳﻠﺎﻡ ﺍﻟﻠﱠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﻣﻰ ﺁﻣﺪ. ﻫﺮ ﺷﺐ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﻓﻄﺎﺭ، ﺧﺮﻣﺎ ﻭ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﻭ ﻏﺬﺍﻯ ﺑﻬﺸﺘﻰ ﻣﻰﺁﻭﺭﺩﻧﺪ. ﺑﺎ ﺁﺏ ﺑﻬﺸﺘﻰ ﻭ ﺣﻮﻟﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻪ ﻭ ﺗﻤﻴﺰ ﻣﻰﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺣﺴﺐ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍلله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺟﻠﻮ ﺩﺭ ﻣﻰﻧﺸﺴﺖ ﻛﻪ ﻛﺴﻰ ﻧﻴﺎﻳﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻏﺬﺍ ﺑﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﱠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺷﺮﻳﻚ ﺷﻮﺩ. ﺩﺭ ﺷﺐ ﭼﻬﻠﻢ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺭﺳﻴﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺪﻳﺠﻪ ﺳﻠﺎﻡ الله ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺑﺮﻭ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻛﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺍﺯ ﺻﻠﺐ ﺗﻮ ﺫﺭﻳّﻪ ﭘﺎﻙ ﻭ ﻃﻴّﺒﻪﺍﻯ ﺑﻴﺎﻓﺮﻳﻨﺪ. ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺯ ﺟﺎ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺧﺪﻳﺠﻪ ﺳﻠﺎﻡ ﺍلله ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺁﻣﺪﻧﺪ.
🌹 ﺣﻀﺮﺕ ﺧﺪﻳﺠﻪ ﺳﻠﺎﻡ ﺍلله ﻋﻠﻴﻬﺎ ﻣﻰﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻓﺮﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻣﻴﻦ ﺟﻮﺷﺎﻧﻴﺪﻩ، ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺩﻭﺭ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺳﻨﮕﻴﻨﻰ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺳﻠﺎﻡ ﺍلله ﻋﻠﻴﻬﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺳﻠﺎﻡ ﺍلله ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻛﺮﺩﻡ.
📚 ﺑﺤﺎﺭﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ: ﺝ 16، ﺹ 78 - 80
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
📚 #هزارویکحکایت
🌹🌹حق مادر
حق مادر برتو آنست ڪه بدانے او حمل ڪردہ است تو را نہ ماہ طورے ڪہ هيچ ڪس حاضر نيست اين چنين ديگرے را حمل ڪند و بہ تو شيرہ جانش را خوراندہ است قسمے ڪہ هيچ ڪس ديگر حاضر نيست اينڪار را انجام دهد و با تمام وجود، با گوشش، چشمش، دستش، پايش، مويش، پوست بدنش و جميع اعضا و جوارحش تو را حمايت و مواظبت نمودہ است و اينڪار را از روے شوق و عشق انجام دادہ و رنج و درد و غم و گرفتارے دوران باردارے را بہ خاطر تو تحمل نمودہ است، تا وقتے ڪہ خداے متعال ترا از عالم رحم بہ عالم خارج انتقال داد.
پس اين مادر بود ڪہ حاضر بود گرسنہ بماند و تو سير باشے، برهنہ بماند و تو لباس داشتہ باشے، تشنہ بماند و تو سيراب باشے، در آفتاب بنشيند تا تو در سايہ او آرام استراحت ڪنے، ناراحتے را تحمل ڪند تا تو در نعمت و آسايش بہ زندگے ادامہ دادہ و رشد نمائے و در اثر نوازش او بہ خواب راحت و استراحت لذيذ دست يابے.
شڪم او خانہ تو و آغوش او گهوارہ تو و سينہ او سيراب ڪنندہ تو و خود او حافظ و نگهدارندہ تو بود؛ سردے و گرمے دنيا را تحمل ميكرد تا تو در آسايش و ناز و نعمت زندگے ڪنے.
پس شڪرگزار مادر باش بہ اندازہ اے ڪہ براے تو زحمت كشيدہ است؛ و نمے توانے از او قدردانے نمائے مگر بہ عنايت و توفيق خداوند متعال.
📚رساله حقوق امام سجاد(علیہ السلام)
🌼ولادت حضرت فاطمه زهرا (س)
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟
💞 عشق بینظیر به امام خمینی...
🔻رهبرانقلاب در دیدار همسر مکرمهی حضرت امام خمینی در جماران:
🔹من الان در ماشين با خودم فكر میكردم كه سالهای متمادی اين عشق و رابطهی قلبی بين ما و امام بود در اين نزديک چهل سال.
🔹يكی از عوامل اينكه ما توانستيم اين راه را كه خب آسان هم نبوده ـ چه در دورهی قبل از انقلاب، چه بعد از انقلاب ـ همچين بیزاويه و بیمشكل حركت بكنيم، يكی از مهمترين عواملش اين علاقهی به امام عزيز (رضوان الله عليه) منهای مسائل مربوط به استادی ايشان و رهبری ايشان و بقيّهی جهاتی كه ايشان داشتند، بود.
🔺 شخص امام خمينی در دل ما جايی داشت كه هرگز نظير او را برای هيچ كس ديگر در دل خودمان نيافتيم، تا امروز هم نيافتيم. ۷۸/۷/۱
🌹سالروز ولادت حضرت امام خمینی(ره)
📸 تصویر عیدی امام به آیتالله خامنهای
#جهادتبیین🌺 #جمعیت #جهادفرزندآوری
#حجاب_حیاغیرت
#اللّٰهمَ_صَلِّ_عَلیٰ_مُحَمَّدوَآل_مُحَمَّد
🍃 #وَعَجِّل_فَرَجَهُم
#شهیدانه
🔆دستخط پسرمه
🌟پیکر یکی از شهدا به نام «احمدزاده» را که براساس شواهد دوستانش پیدا کرده بودیم، هیچ پلاک و مدرکی نداشت، تحویل خانواده اش دادیم. مادر او با دیدن چند تکه استخوان، مات و مبهوت، فقط می گفت: «این بچه من نیست!» حق هم داشت.
🌟او در همان لحظات، تکه پاره های لباس شهید را می جست که ناگهان چیزی توجه اش را جلب کرد. دستانش را میان استخوان ها برد و خودکار رنگ و رو رفته ای را در آورد. با گوشه چادر، بدنه خودکار را پاک کرد. سریع مغزی خودکار را درآورد و تکه کاغذی را که داخل بدنه آن لوله شده بود، خارج ساخت.
🌟اشک در چشمانش حلقه زد. همه متعجب شده بودند که چه شده، دیدیم بر روی کاغذ لوله شده نوشته شده: «احمدزاده». مادر آن را بوسید و گفت: «این دست خط پسرم، این پیکر پسرمه، خودشه.»
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
✨✨✨✨✨✨
💠روایات در باب #احترام_به_والدین و اهمیت #نماز_اول_وقت💠
1⃣👈بزرگترین واجب
🌟امیر المؤمنین علی(ع): بِرُّ الوالِدَینِ أکبَرُ فَریضَةٍ.
🌟امیر المؤمنین علی(ع) فرمود:
💎بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر است.
📚(میزان الحکمة، ج 10، ص 709.)
2⃣👈برترین اعمال
🌟قال الصادق(ع):
💎اَفْضَلُ الْأَعْمالِ اَلصَّلاةُ لِوَقْتِها، وَبِرُّ الْوالِدَینِ وَالْجِهادُ فِی سَبیلِ اللّهِ
🌟امام صادق(ع) فرمود:
💎برترین کارها عبارتست از: 1 - نماز در وقت 2 - نیکی به پدر و مادر 3 - جهاد در راه خدا.
📚(بحار الانوار، ج 74، ص 85).
3⃣👈انس با پدر و مادر
« أَتَی رَجُلٌ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ یا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی رَاغِبٌ فِی الْجِهَادِ نَشِیطٌ قَالَ فَقَالَ لَهُ النَّبِی ص فَجَاهِدْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِنَّک إِنْ تُقْتَلْ تَکنْ حَیاً عِنْدَ اللَّهِ تُرْزَقْ وَ إِنْ تَمُتْ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُک عَلَی اللَّهِ وَ إِنْ رَجَعْتَ رَجَعْتَ مِنَ الذُّنُوبِ کمَا وُلِدْتَ قَالَ یا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ لِی وَالِدَینِ کبِیرَینِ یزْعُمَانِ أَنَّهُمَا یأْنَسَانِ بِی وَ یکرَهَانِ خُرُوجِی فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقِرَّ مَعَ وَالِدَیک فَوَ الَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ لَأُنْسُهُمَا بِک یوْماً وَ لَیلَةً خَیرٌ مِنْ جِهَادِ سَنَةٍ»
💮مردی خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد و گفت: پدر و مادر پیری دارم که به خاطر انس با من مایل نیستند به جهاد بروم، رسول خدا(ص) فرمود:
💎پیش پدر و مادرت بمان، قسم به آنکه جانم در دست اوست انس یکروز آنان با تو از جهاد یکسال بهتر است. (البته در صورتی که جهاد واجب عینی نباشد).
📚بحار الانوار، ج 74، ص 52-
4⃣ 👈محبوبترین کارها
عن ابن مسعود قال: سئلت 🌟رسول الله(ص): ای الاعمال احب الی الله عز و جل؟ قال:
💎الصلاة لوقتها، قلت ثم ای شی ء؟قال: بر الوالدین، قلت: ثم ای شی ء؟ قال: الجهاد فی سبیل الله.
🌟ابن مسعود می گوید: از 🌟پیامبر گرامی(ص) سؤال کردم محبوبترین کار پیش خدا کدام است؟فرمود:
💎نماز در وقت، گفتم: بعد از آن چه چیز؟فرمود نیکی به پدر و مادر،گفتم بعد از آن چه چیز،فرمود:جهاد در راه خدا
📚(بحارالانوار ج۷۴ص۷۰)
#احترام_به_والدین
#نماز_اول_وقت
✨✨✨✨✨✨✨✨
💫🌟💫🌟💫🌟
🔆داناى يهود
🍃حى بن اخطب از سران يهود بود و دژهاى خيبر تحت فرمانش بودند. پس از آن كه از سپاه اسلام شكست خورد و قلعه هاى خيبر يك به يك به دست سربازان رشيد رسول خدا(ص) گشوده شد، آن حضرت براى آن كه نسبت به آنان اظهار مهر بكند و تعصب يهودى گرى را از ميان ببرد و به آن ها بفهماند كه همه افراد بشر
🍃در نظر اسلام يكسانند و بقيه يهودان را به اسلام جلب كند، صفيه - دختر حى - را به همسرى خود در آورد و حكم بردگى را درباره او اجرا نكرد و زنى را كه بايد كنيز باشد، بانوى خانه خود قرار داد. صفيه كه ايمان آورده بود،
🍃روزى خدمت آن حضرت عرض كرد: هنگامى كه در آغاز پدرم و عمويم براى تحقيق خدمت شما شرفياب شدند و بازگشتند، پدرم از عمويم - كه از دانايان يهود بود - پرسيد: درباره اين شخص (رسول خدا(ص) ) چه مى گويى ؟ آيا او را پيغمبر يافتى ؟ عمويم جواب داد: او همان پيغمبرى است كه حضرت موسى مژده آمدن او را داده است . پدرم پرسيد: تكليف چيست ؟
🍃عمويم جواب داد: وظيفه ما مخالفت با وى و دشمنى با اوست و جز اين راه ، راهى نيست !
حسد اين دانشمند يهودى و كورى باطنى اش او را بر آن داشت كه بر خلاف تصديق وجدانى عمل كند و با آن حضرت از در جنگ و ستيز درآيد؛ تا در حسرت هميشگى بيفتد و جان خود و كسانش را در اين راه بگذارد و دودمان خود را بر باد دهد و بدبختى در جهان نصيبش گردد.
📚حسد، آية الله سيد رضا صدر
💫🌟💫🌟💫🌟💫
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
#داستان_آموزنده
🌺حكايت مهماننوازى باديه نشين
🌸🍃ابوالحسن مىگويد: روزى جمعى با امام حسن مجتبىعليه السلام به حج مىرفتندو زاد و توشه آنها از پيش رفته بود. آنها گرسنه و تشنه شدند. ناگاه از دورخيمه كهنهاى را ديدند. به آنجا رفتند. زنى پير در آنجا نشسته بود. به اوسلام كردند.
🍂🍃زن باديه نشين پيش دويد و ايشان را اكرام كرد و گوسفندى بسته داشت.فورى آن را دوشيد و شيرش را پيش مهمانان آورد و گفت: اين شير رابنوشيدو گوسفند را ذبح كنيد و طعام سازيد. مهمانان چنان كردند و بعد از غذا بهپيرزن گفتند: ما از طايفه قريشيم. وقتى بازگرديم، بايد به نزد ما بيايى تاپاداش احسان تو را بدهيم. اين را گفتند و حركت كردند. شب كه شد، شوهرزن از صحرا آمد و گوسفند را نديد.
🍂🍃زن ماجرا را به او گفت. مرد خشمگين شد و گفت: در دنيا يك گوسفندداشتى و آن را به قومى دادى كه ايشان را نمىشناختى!
🍂🍃زن گفت: اگر ايشان را مىشناختم، بازرگان بودم، نه ميزبان. ميزبان آناست كه طعام به كسى دهد كه او را نشناسد.
🍃🍂بعد از چند روز، زن و شوهر از محنت فقر و فاقه به مدينه رفتند. پيرزنبه كوچهاى داخل شد. امام حسينعليه السلام كنار در منزل ايستاده بود. آن زنراشناخت و به او فرمود: اى زن! آيا مرا مىشناسى؟
✨✨زن گفت: نه.
👈حضرت فرمود: من آنم كه آن روز مرا به شير و گوسفند مهمان كردى.امام به او هزار گوسفند و هزار درهم بخشيد و او رانزد امام حسنعليه السلام برد.حضرت پرسيد: برادرم به تو چقدر كمك كرد؟
✨✨گفت: اينقدر گوسفند و درهم.
🌟امام حسنعليه السلام دو برابر آن را به زن داد و او رابه نزد عبدالله جعفر فرستاد.او از زن پرسيد: ايشان به تو چقدر دادند؟
✨✨گفت: هريك اين مقدار گوسفند و درهم.
🍃🍂عبدالله دو هزار گوسفند و دو هزار درهم به او داد و گفت: اگر تو از اولبه نزد من مىآمدى، تو را مستغنى مىكردم.
🍃🍂آن زن و شوهر به خاطر يك گوسفند كه در دنيا داشتند و آن را براىمهمان ذبح كردند، با چهار هزار گوسفند و چهار هزار درهم بازگشتند. (1) .
🍃🍂انسان در مهماندارى و پذيرايى از مهمان نبايد خساستبه خرج دهد،بلكه در حد توان خود بايد پذيرايى كند، چون مهمان حبيب خدا است. خداىمتعال فرداى قيامتبه كسى كه عزيزش راخدمت كرده است، آنقدر نعمتمىدهد كه تمامى مردم حسرت حال او را مىخورند. در آن روز است كهانسان افسوس مىخورد اى كاش تمام اموالم را براى مهمان خرج مىكردم وتمام وقتم در پذيرايى از مهمان مىگذشت، تا الآن جزو زيانكاران نباشم.
1) جوامع الحكايات ، ص 213 ، با اندكى تصرف
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🔴 ابهام و اُمید!
🔴 آگاهی از آینده
🔴 منطق «چه خواهد شد؟!»
اگر #امید در جامعهای بمیرد، هیچ چیز زنده نخواهد ماند و امروز بیش از همیشه جامعه ما نیاز به امید دارد.
یکی از مهمترین پیششرطهای امید، آگاهی از «چه خواهد شد؟!» است! آگاهی از اینکه این دست فرمان فعلی چقدر به صلاح و فلاح ماست؟ چقدر عُقلایی است؟! چقدر سوایِ تأمینِ امنیت، زندگی کردنِ مردم در آن دیده شده است؟! اساساً چقدر #زندگی_کردن روزمره مسئلهاش است؟!
👈 در جامعهی ما مسئلههایی ساده ولی مهم وجود دارد که حداقل حقِ جامعه این است که دربارهی آنها بداند «چه خواهد شد؟!»
رویهی مواجههی ما با اکثر مسئلهها نیز اینچنین بوده که جامعه دربارهشان نمیدانسته «چه خواهد شد؟!» - با فرضِ اینکه تصمیمگیران میدانند! - و مردم به مرور و با مشاهدهی اثر آن موضوعات در زندگیشان متوجه شدهاند که داستان از چه قرار است! خب طبیعی است در چنین شرایطی #امید_آفرینی خیلی سخت است ...
انسان و جوامع انسانی هوشمند هستند و اگر بدانند اتفاق بدی در پیش دارند، خود را برای آن آماده میکنند، اما اگر ندانند و ابهام داشته باشند، هر اتفاقی در آینده بیفتد، قطعاً فرصتهایی را از دست دادهاند!
بدِ ماجرا آنجاست که وقتی تکلیفمان با مسئلههای ساده را روشن نمیکنیم، هر قدر هم دستاوردهای مهمی در گذشته ایجاد کرده باشیم، دیده نمیشوند و نمیتوانیم با آنها آینده را روشن کنیم.
در جامعهی ما نیز موضوعات زیادی وجود دارد که الآن درباره آنها سکوت کردهایم و گذاشتهایم تا گذر زمان، موضوع را برای مردم جا بیندازد. از قضا کسی هم دغدغه ندارد واضح بگوید «چه خواهد شد؟!»
مثلاً؛
👈 قرار بود در دولت با یک انقلاب اقتصادی روبرو شویم. طرحی که صرفاً برای نانواییها و چهار کالای روغن، مرغ، شیر و تخممرغ اجرا شد و الباقیاش معلوم نیست «چه خواهد شد؟!»
👈 در مورد وضعیت اینترنت و شبکههای اجتماعی هیچ کس نمیداند «چه خواهد شد؟!» و این عملاً هرگونه برنامهریزی را برای کسب و کارهای ریز و درشت مختل کرده.
👈 در مورد مسئلهی حجابِ مردان، زنانِ و فضای شهریِمان هیچ کس نمیداند برنامهای وجود دارد یا خیر؟! و البته «چه خواهد شد؟!»
👈 در مورد قانون مالیات بر عایدی سرمایه کسی نمیداند «چه خواهد شد؟!»
👈 در مورد خودرو و مافیای عجیب پشت سر آن، مردم در یک «چه خواهد شدِ» ناامیدانه هستند!
👈 در مورد سلبریتیها، دوگانهسازها و کسانی که هر روز و به هر بهانهای جامعه را به جان هم میاندازند کسی نمیداند تکلیف برخورد با آنها «چه خواهد شد؟!»
👈 در مورد قرارداد ۲۵ ساله با چین هیچ کس نه میداند چیست و نه میداند بعد از شروعِ آن «چه خواهد شد؟!»
👈 در مورد برجام و FATF جامعه نمیداند «چه خواهد شد؟!»
👈 در مورد ...
در چنین شرایطی #ایجاد و #حفظ امید در جامعه واقعاً کار سختی است. حداقلِ حقِ مردم این است که درباره آنچه به سادگی زندگیشان را تحت تأثیر قرار داده - و یا خواهد داد - بدانند «چه خواهد شد؟!»
ما وقتی در مورد تصمیمات سادهی پیش رو ابهام داریم، نمیشود توقع کرد افقِ چند ده سالِ پیش رو برای جامعه مثبت باشد و بدین واسطه برایش امیدآفرینی کرد.
ابهام واقعاً #سم است و روان فرد و جامعه را آزار میدهد!
#حمید_کثیری
9.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 برای پدر و مادرت چقدر وقت میگذاری⁉️
👌 هر انسانی که به چهرهی پدر و مادر نگاه کند ...
🔰#استاد_رفیعی
🌏