تحول و مانع ساختار سازمانی آموزش و پرورش:
#بخش_پایانی
در پایان ضروری میدانم این نکته را مورد توجه قرار دهم که تغییرات سازمانی (حداقل در آموزش و پروش) همواره هزینهبر و زمانبر و با مقاومت همراه بوده و عمدتاً نیز کارآمد نبوده است. دو علت اساسی در این زمینه وجود دارد یکی اینکه مدیریت تغییر ساختار عمدتاً توسط معاونت توسعه مدیریت صورت پذیرفته که کمترین ارتباط را با حوزه مأموریتی اصلی آموزش و پرورش را دارد و دوم اینکه بر مبنای تحلیل اسناد بالادستی و مأموریت اصلی آموزش و پرورش صورت نگرفته است و سوم اینکه کمترین توجه به نیازها و الزامات پشتیبانی مدرسه صورت گرفته است.
برای رفع این چالشها سه پیشنهاد همافزا وجود دارد:
پیشنهاد اول برای امکان بررسی بیشتر و کاهش مقاومت و هزینهها این است که برخی موارد اصلاح ساختاری به صورت نرم و از طریق صدور ابلاغ مأموریتی مورد بررسی و اقدام قرار گیرد. به عنوان مثال میتوان در دو یا چند اداره کل استانی برای بررسی مطلوبیت تلفیق معاونت آموزش ابتدایی و متوسطه به یک فرد برای این دو معاونت ابلاغ داد و تجارب و نتایج کسب شده را مستند و بررسی کرد.
همچنین برای اصلاح ساختار سازمانی باید یک تیم مستقل پژوهشی در ذیل وزیر آموزش و پرورش تشکیل گردد که مطالعات خود را در سه سطح استان، منطقه و مدرسه متمرکز کند. خصوصاً نیاز است نیازهای پشتیبانی برای «ارتقاء کیفیت و تحول مدرسه» مورد توجه باشد و ساختار و فرآیندهای آموزشی و تربیتی محور قرار گرفته و ضرورتهای اداری در کنار و حاشیه آن تکمیل گردد.
سوم اینکه در تغییر ساختار اداری استفاده از ظرفیت فناوری اطلاعات و دولت الکترونیک به عنوان رکن اصلی و اساسی مورد توجه قرار گیرد.
البته توجه به امکانات و شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران و تصمیمگیری در مورد نحوه حرکت به سمت عدم تمرکز نیز از مهمترین وجوه طراحی ساختار سازمانی در آموزش و پرورش است.
🆔 abbasebayat.ir