eitaa logo
درمحضرحضرت دوست
666 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4هزار ویدیو
70 فایل
لینک کانال : @Abbasse_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ثواب نشر کانال هدیه برسلامتی اقامون امام زمان(عج) وشادی روح شهید عباس کردانی ادمین کانال @labike_yasahide
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 دست به سینه نگاش کردم و گفتم: _پارتی بازی آره؟ _خوب نه. کتابی که توی کتابخونه گذاشته و کسی هم دنبالش نیامده من می خوندم اگه همون موقع یکی می خواست می دادم می رفت نمی گفتم نه بگو نیست و از این چیزا. لبم گاز گرفتم و مردد موندم بگم یا نه ولی بالاخره گفتم: _می تونی با عضویت خودت برای من کتاب بگیری؟ الهه با چشمایی باریک شده نگام کرد و گفت: پارتی بازی آره؟ انگشتم و گاز گرفتم و شونه هامو بالل انداختم. _خوب آره دیگه. الهه هم خندید و گفت: _می خوای چند تایی خودم دارم می خوام بدم به کتابخونه قبلش بدم تو بخونیشون.؟ وای الهه جون یعنی میدی؟ _خوب معلومه چرا که نه. _وای مرسی به خدا اینقدر حوصله ام سر می ره که نگو. یه چند تایی از یکی از بچه ها گرفتم همه رو یه روزه خوندم. _اوه اوه پس بپا معتاد نشی که خرابت می کنه آبجی. از این لحن الهه خندم گرفت: _معلومه خودت خرابشی آره؟ _وای چه جورم. به خدا یه مدت شده بود. اگه دیر به دیر رمان می رسید دستم انگار یه چیزی گم کرده بودم کلافه می شدم. _واقعا؟به جان خودت اعتیاد میاره. _باشه بابا کم کم مصرف میکنم. الهه خنیدید و گفت: _آخه همه اولش تفریحی شروع می کنن. هر دو از این حرف الهه خندیدم. بعد الهه گفت: _باشه برات پارتی بازی میکنم. راستی فردا که میای کار بچه ها رو ببینی؟ _نمی دونم باید اجازه بگیرم. _وای تو رو خدا بیا ترنج. سامان و مهدی هم جز گروهن. _من تا حالا کنسرت موسیقی سنتی نرفتم. الهه با تعجب نگام کرد: _جدی میگی؟ _اوهوم. _ولی موسیقی سنتی که بیشتر از پاپ اجرا میشه. _می دونم ولی برام جذابیت نداشت. الهه کمی دمغ شد: 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻