eitaa logo
درمحضرحضرت دوست
648 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4هزار ویدیو
70 فایل
لینک کانال : @Abbasse_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ثواب نشر کانال هدیه برسلامتی اقامون امام زمان(عج) وشادی روح شهید عباس کردانی ادمین کانال @labike_yasahide
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 شیوا با بستنی اش بازی می کرد. ترنج که گلویش خشک شده بود مقداری از بستنی اش را با نی هورت کشید و گفت: - می دونم کار سختیه قبول این حرفا. ولی اگه منصفانه نگاه کنی میبینی نتیجه بی حجابی چیزای وحشتناک تری هست که به چشم هیچ کس نمیاد. شیوا به ساعتش نگاه کرد و گفت: -اگه می خوای برسونمت باید بریم چون من تا برسونمت ممکنه دیرم بشه. ترنج سر تکون داد و شیوا ادامه داد: -ممنون که وقت گذاشتی. باید روی حرفات فکر کنم. ترنج بلند شد و گفت: -هنوزم حرف هست به یک ساعت صحبت کردن نمیشه قانع شد. من خودم یک سال طول کشید تا به این نتیجه رسیدم. همشم مدیون استادم هستم. -مشتاق شدم با این استادت از نزدیک آشنا بشم. -اگه دوست داشته باشی می برمت چون دوره های هفتگی مون و خودش راه انداخته. شیوا فکری کرد و گفت:ب -بینم چی میشه این بار خواستی بری یه خبر بهم بده شاید اومدم. -باشه. بعد هر دو از آنجا خارج شدند. ترنج واقعا خسته شده بود و دلش می خوست رسید خانه بخوابد. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻