⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
دنیاے ما دیگر
چیز با ارزشے ندارد
براے امید داشتن
که صبحها به امیدش برخیزے
مولاے غریبم
من تنها
به امید سلام به شما
هر روز
چشم باز مےکنم .
آقاجانم
انتظار میکشیم
آنچنان که
پرنده پرواز را
شب روز را
روز شب را
و سکوت فریاد را ...
انتظار میکشیم
آنچنان که خفتگان بیدارے را
و بیداران ظهور را ...
پدر مهربانمان
تو را چون جان خسته به خواب
چون کام تشنه به آب
انتظار میکشیم
ای وعده ی تضمین شده ی خدا
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَعدَ اللهِ الَّذی ضَمِنَه...🤚
در افق آرزوهایم
تنها♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور
📝 « ضرورت نیاز به امام زمان »
درمحضرحضرت دوست
🌷مهدی شناسی ۹🌷 ◀️ﺑﺴﻴﺎﺭی ﺍﺯ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﺣﺮﮐﺖ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻋﯿﻦ ﮐﺎﻣﻞ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺗﻮﻗﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ. ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ
🌷مهدی شناسی ۱۰🌷
◀️ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺩﺍﺋﻢ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﺣﺮﮐﺖ ﺧﻮﺩ، ﺍﺯ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﺮﺳﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ. یا به چیزهای مختلف دل بسته ایم.
👈🏻ﺑﺎﯾﺪ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ، ﺍﻣﺎ ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ نمی ﺷﻨﺎﺳﯿﻢ، ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ، ﺍﻟّﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ. ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ، ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ؛ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﻏﯿﺮ ﺍﻭ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩ ﻭ ﻃﻠﺐ ﻣﺎ ﺭﺍ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﻫﺪ.
🔺ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺗﺮﯾﻦ ﻭﺻﻞ ﺷﻮﯾﻢ؛ ﺯﯾﺮﺍ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺗﺮﯾﻦ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺗﺮﯾﻦ، ﻋﯿﻦ ﺍﻻﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ؛ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﺠﺎﺕ ﻏﺮﯾﻘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ.
🔸ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺍﻟﺰﻣﺎﻥ، ﺩﻋﺎﯼ ﺍﻟﻐﺮﯾﻖ ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﺨﻮﺍﻧﯿﻢ؟
"ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ، ﯾﺎ ﺭﺣﻤﻦ، ﯾﺎ ﺭﺣﯿﻢ، ﯾﺎ ﻣﻘﻠّﺐ ﺍﻟﻘﻠﻮﺏ، ﺛﺒّﺖ ﻗﻠﺒﯽ ﻋﻠﯽ ﺩﯾﻨﮏ"
🔹ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ "ﺩﯾﻨﮏ"، ﻫﻤﺎﻥ ﺩﯾﻨﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺣﺠّﺖ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﺎﺳﯽ، ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﭼﺎﺭ ﮔﻤﺮﺍﻫﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ؛
"ﺇﻥ ﻟﻢ ﺗﻌﺮّﻓﻨﯽ ﺣﺠﺘﮏ،ﺿﻠﻠﺖ ﻋﻦ ﺩﯾﻨﯽ"
🌸ﭘﺲ ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺑﺨﻮﺍﻧﯿﻢ:
"ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺛﺒّﺖ ﻗﻠﺒﯽ ﻋﻠﯽ ﺣﺠّﺘﮏ، ﺛﺒّﺖ ﻗﻠﺒﯽ ﻋﻠﯽ ﻣﻌﺮﻓﺔ ﺣﺠﺘﮏ"
📚ﻣﮕﺮ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ،
"ﻓﺴﺄﻟﻮﺍ ﺍﻫﻞ ﺍﻟﺬّﮐﺮ" ﺍﻫﻞ ﺫﮐﺮ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﻦ؟ﺁﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺎﻡ ﺧﯿﺮ ﺑﺮﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺍﻭﻝ، ﻓﺮﻉ، ﻣﻌﺪﻥ، ﻣﻨﺘﻬﺎ ﻭ ﻣﺄﻭﺍﯼ ﺁﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
"ﺇﻥّ ﺫﮐﺮ ﺍﻟﺨﯿﺮ،ﮐﻨﺘﻢ ﺍﻭّﻟﻪ ﻭ ﺍﺻﻠﻪ ﻭ ﻓﺮﻋﻪ ﻭ ﻣﻌﺪﻧﻪ ﻭ ﻣﺄﻭﺍﻩ ﻭ ﻣﻨﺘﻬﺎﻩ"
(ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺟﺎﻣﻌﻪﯼ ﮐﺒﯿﺮﻩ)
#مهدی_شناسی
#قسمت_دهم
📌 کلید رمزآلود ظهور
🇯🇴 نمیدانم چه رازی در عظمت و تقدس بیت المقدس نهفته است که خداوند سرنوشت انبیاء اولوالعزمش را با آن پیوند زده و آنها را به حقیقتِ آن رهنمون شده است.
اما میدانم ظهور جز با پاک شدنِ ارض مقدس از وجود دشمنان مهدی فاطمه کامل نمیشود.
🔆 آری! فلسطین، کلید رمزآلود ظهور و ارض موعود مؤمنان است. کسی چه میداند، شاید قبلهگاهِ اول مسلمین، آخرین خرمشهر ما باشد.
💠#نماز_امام_زمان(عج) مانند دیگر نمازهای مستحبی دو رکعت است.
🔸در هر رکعت هنگام خواندن
سوره حمد، آیه
«إیاكَ نَعْبُدُ وَ إیاكَ نَسْتَعین» صد بار تکرار میشود
و پس از آن، سوره توحید خوانده میشود.
🔹و هر کدام از ذکرهای
رکوع(سُبْحانَ رَبِّی العَظیمِ وَ بِحَمْدِهِ)
و سجده(سُبْحانَ رَبِّی الاَعْلیٰ وَ بِحَمْدِهِ) هفت بار تکرار شود.
🔸پس از پایان نماز یک بار
« لا إلهَ اِلّا الله» گفته شده
و تسبیحات حضرت زهرا خوانده میشود،
پس از آن به سجده رفته و صد بار صلوات فرستاده میشود.
#نکته: به نیت و قصد رجاء بخوانید تا ان شاءالله ثواب این نماز به ما برسد.
التماس دعا🌷
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_133
.بقیه هم جواب سلامم و مودبانه دادن.میلاد که تلفنش تمام شده بود با یک جهش روی سن پرید و از همون جا داد زد:
_اگه مراسم معارفه تمام شد بیاین به کارتون برسین. بابا کلی کار داریم. تا فردا تمام نمیشه ها.
مهدی و کاوه چرخیدن که برن که سامان گفت:
_باز رئیس بازی این میلاد گل کرد.
پسرها خدیدن و روی سن پریدن. الهه به من گفت:
_همین جا بشین تا کار ما تمام شه. ببخشید مجبوریم تنهات بذاریم.
روی یکی از صندلی ها نشستم و گفتم:
_نه خواهش می کنم.
همه مشغول کارشون شدن ومن هم با لذت نگاشون می کردم. پاک یادم رفته بود که کلاس دارم. وقتی هم یادم اومد دیگه دیر شده بود.
منم بی خیال شدم و نشستم به تماشای اون جمع خندان.
کاراشون با خنده و سر به سر گذاشتن و متلک گفتن به سامان و الهه تمام شد.
الهه اومد طرف من و گفت:
_حسابی خسته شدی نه؟
بلند شدم و گفتم:
_نه اصلا خیلی هم خوش گذشت بهم.
سامان دست الهه رو گرفت و گفت:
_نگفتی این ترنج خانم از کجا پیداش شد.؟
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_134
.بعد رو به میلاد که داشت روی کاغذی که دستش بود چیزی و یادداشت می کردگفت:
_راستی میلاد زنگ زدی به انتظامات پارک؟؟
میلاد با سرجواب داد که آره.سامان با تعجب پرسید:
_انتظامات واسه چی؟
الهه به من اشاره کرد و گفت:
_چند نفر مزاحم ترنج شدن اونم به ما پناه اورد.
سامان نگام کرد انگار که منتظر تائید من بود. منم سرتکون
دادم. همون موقع صدایی از دم در ورودی گفت:
_به به خسته نباشین. محشر شده بچه ها.
من هم همراه بقیه برگشتم.دهنم وا مونده بود.
ارشیا؟؟چشمام و بستم و دوباره باز کردم. یعنی ممکنه خودش باشه. اون که رشته اش گرافیکه بعید نیست این دور و برا پیداش بشه.
نزدیک تر که شد راحت تر میشد چهره اشو دید.نه ارشیا نبود. ولی توی نگاه اول واقعا شباهت می داد.
قدش کوتاه تر از ارشیا بود و برخلاف ارشیا که چهار شونه بود لاغر تر بود.
ته ریشش عین ارشیا. حالت موها و چشم ها شباهت زیادی میداد.خوب که نزدیک شد تازه میشد فهمید که سنش شاید
هفت هشت سالی از ارشیا بیشتر بود.
با بهت زل زده بودم به مردی که داشت به دکوری که بچه درست کرده بودن نگاه می کرد.
واقعا اگه ارشیا برادر بزرگتری داشت اینقدر نمی تونست بهش شباهت بده.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_135
آروم زدم به شونه الهه و گفتم:
_این کیه؟
_استاد مهران. از استادی اینجاست خوشنویسی تدریس میکنه.
نگاهم و از استاد مهران گرفتم و به الهه
نگاه کردم. انگار خیلی ضایع به استاد زل زده بودم که الهه به طرز خاصی نگام می کرد. برای رفع رجوع گفتم:
_چه جالب همیشه دلم می خواست خوشنویسی یاد بگیرم. آخه پدر بزرگ مادریم خطاط بود ولی نه نوه هاش نه بچه هاش کارشو دنبال نکردن.
الهه دستم و گرفت و گفت:
_اینکه خیلی عالیه بیا بریم همین الان به استاد بگیم.
توی دلم گفتم:
_ای حناق بگیری ترنج دروغم که سرم هم میکنی عین آدم سر هم کن.آخه این چه چرتی بود که گفتی.
الهه منو کشون کشون برد طرف استاد و گفت:
_استاد یک هنرجو تازه براتون پیدا کردم.
استاد مهران که برگشت و گرم نگام کرد یک لحظه احساس کردم ارشیا داره نگام می کنه و ناخودآگاه لبخند زدم.خدایا آخه چرا من اینقدر بد شانسم.
چرا اینو سر راه من گذاشتی؟ خواستی هیچ وقت ارشیا رو فراموش نکنم. مگه چاره دیگه هم دارم.استاد مهران منو
از افکارم بیرون کشید:
_قبلا کار کردی؟
_نه..نه استاد.
الهه پرید وسط صحبت مون.
_میگه پدر بزرگش خطاط بوده
حالابیا و درستش کن.استاد با خوشحالی نگام کرد:
_جدا؟ پس باید یه چیزایی بلد باشی.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani