و غزلی از دوست نازنینم سید محمدحسین آل مجتبی که بسیار دلنشین است و جگرسوز
السلام علی المظلوم بلاناصر😔😭
شرمندهام که دیر رسیدم به قتلگاه
و الشمر جالسٌ... چه کند خواهر تو؟... آه
او داشت ضربه میزد و من ضجه میزدم
شد قتلگاه سرخ و شب و روز من سیاه
ای وای از جدایی سر از بدن حسین
ای وای از جدایی من از تو یا اخاه...
با خنجری کتاب خدا پارهپاره شد
در دین کوفیان شده خون خدا مباح
آه ای حسین! رأس تو بالای نیزههاست؟
جانا بگو که خواهر تو دیده اشتباه
من زینبم که سایهی من را کسی ندید
حالا اسیر و غمزدهام بین یک سپاه
رفتی حسین همسفر حرمله شدم
رفتی حسین، زینب تو مانده بیپناه...
#سیدمحمدحسین_آل_مجتبی
#عاشورا
#قتلگاه
🆔 @Pelak15
🆔 @Abedi_Aaeini