🔻شعری از مرحوم قیصرامینپور برای فلسطین
در انتهای كوچه شب، زير پنجره
قومی نشسته خيره به تصوير پنجره
اين سوی شيشه، شيون باران و خشم باد
در پشت شيشه بغض گلوگير پنجره
اصرار، پشت پنجره گفتگو بس است
دستی برآوريم به تغيير پنجره
تا آنكه طرح پنجرهای نو درافكنيم
ديوار ماند و حسرت تصوير پنجره
ما خواب ديدهايم كه ديوار شيشهای است
اينك رسيدهايم به تعبير پنجره
تا آفتاب را به غنيمت بياوريم
يك ذره راه مانده به تسخير پنجره
جز با كليد ناخن ما وا نمیشود
قفل بزرگ بسته به زنجير پنجره
#قیصر_امین_پور