eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
465 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
193 ویدیو
32 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹🔸به مولای آسمان و زمین حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام🔹🔸 خوش دولتی‌ست، سائل نانِ علی شدن مست از ضریح تاک‌نشانِ علی شدن پا از کجی کشیدن و دست از هرآنچه هست از راستی، نشانِ کمان علی شدن دست از خودم کشیده و عمری دویده‌ام در جستجوی ردّ و نشان علی شدن در بندگی خداست که می‌خوانمش خدای در هیچ بنده نیست، توان علی شدن نور قِدَم دوید عدم را و بانگ زد دیگر رسیده است زمان علی شدن از ردّ پای بوذر و عمّار یافتم مقصد کجاست؟ ریگِ روان علی شدن دریا فقط به رود امان‌نامه می‌دهد مرداب نیست در جَرَیان علی شدن مهتاب قد خمیده و خورشید سربلند در آرزوی تیر و کمان علی شدن چرخ و فلک به رقص، به ساز سَلونی است اینگونه است مست بیان علی شدن از ذرّه‌های خاک نجف می‌رسد به عرش فخرِ غبارِ راهِ سگان علی شدن از آنچه گفت، درکِ زبان قطره‌ای چشید در واژه نیست، فهمِ دهان علی شدن بالای دار میثم تمّار از آن سرود راحت نبود و نیست از آن علی شدن مالک کشید دَردِ علی را که مرد شد مردانگی ست، دُردکشانِ علی شدن از شربت عسل به لب آورد خونِ دل بی‌رنج نیست وِرد زبان علی شدن ای کاش سر به شانه‌ی او می‌گذاشتم! رزقم نبود کیسه‌ی نان علی شدن شب‌های بی‌قراری قدر است رزق ما تا نیمه‌های شب نگران علی شدن حق دارد افتخار کند سائل نجف سلطانی است، لایقِ خوان علی شدن زهرا که بود؟ هم‌نفس و همدم علی در شأن اوست هم‌ضربان علی شدن کُفوَش نبود غیرِ زنی از تبار نور کار کِه بود جان و جهان علی شدن؟ در روضه‌ی حسین، همه عمرمان گذشت ما را خوش است پیرِ جوان علی شدن تنها شکستِ او غم بازوی فاطمه‌ست سخت است بعد غسل شبانه، علی شدن! باید به زندگیِّ علی‌وار خو کنیم هر چند مشکل است به‌ سان علی شدن! ✨گروه هیئت الشعرا✨ 🌷سروده ی جمعی از شاعران قم🌷 https://eitaa.com/heiatoshoara 🔹در نشر معارف اهل بیت سهیم باشیم🔹
🔹🔸تقدیم به پدر مهربان شهر نجف حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام🔹🔸 باز می‌خواست دلم راهی بازار شود بافتم رشته‌ی اشکی که خریدار شود همه‌ی عُمر خوشا آب به نخلی دادن که به عشق تو و این جُرم، مرا دار شود هر که را جرأتِ آن نیست که در خلوت دل لافِ معنا بزند محرم اسرار شود! «کَلبُهُم باسِطٌ» ای کاش! که در تقدیرم بنویسند فلانی سگ دربار شود ای غبارِ قدمت سرمه‌ی چشمانِ مَلَک! ذرّه کو‌ تا به تمنّای تو بسیار شود؟! خار اگر یاد تو افتاد شرف می‌یابد گُل اگر نام تو از یاد بَرَد، خوار شود رحمت واسعه‌ات با دل من کاری کرد که به امّیدِ گذشت تو گنهکار شود آفتابا! نظری کن به من خاک‌نشین بلکه این ذرّه به دیدار سزاوار شود تو که آبادترین مُلک جهانی، نگذار غم دوریِ نجف بر سرم آوار شود راه درمان اگر آیینه‌ی ایوان طلاست کاش! هر روز دل از عشق تو بیمار شود عشق، در آینه‌ی شیخ بهائی دیده‌ست که قوانین جهان می‌شود انکار شود بشکُفد بوسه اگر بر لب انگور ضریح بیت بیتِ غزلم خانه‌ی خمّار شود مرگ کی می‌رسد از راه؟ که جان عاریتی‌ست - - که به قربانِ تو و لحظه‌ی دیدار شود زندگی روزه و من تشنه‌ی دیدار توام ای خوش آن روزه که با چشم تو افطار شود اشک تو گنج روان بود که افتاد به چاه چون بنا بود نجف دُرّ گُهربار شود تو علی بودی و تا حشر علی می‌مانی نتوانست کسی حیدر کرّار شود ذوالفقاریم، چه در وقت مصاف و چه غلاف شیعه باید همه دم فاتح پیکار شود کاش دنیای گرفتار در این خواب عمیق با صدای پسر فاطمه بیدار شود شعر نه، سجده‌ی شُکر است پس از سجده‌ی شُکر صله‌اش کاش نجف باشد و تکرار شود! ✨گروه هیئت الشعرا✨ 🌷سروده ی جمعی از شاعران قم🌷 https://eitaa.com/heiatoshoara 🔹در نشر معارف اهل بیت سهیم باشیم🔹
🔹🔸 تقدیم به مولای زمین و آسمان امیرالمومنین علی علیه السلام🔸🔹 «به ذرّه گر نظر لطف، بوتُراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند» به کام ما که نبوده‌ست و نیست ساغرِ عُمر شرنگ را مگر او با نظر، شراب کند جهان به اوّل وصفش نمی‌رسد هرگز درخت‌های خودش را اگر کتاب کند اگر به واسطه‌ی مرگ می‌رسم به حضور دعا کنید رفیقان! اجل شتاب کند مرا بهشتِ ولای ابوالحسن کافی‌ست اگرچه دوزخم از شش جهت عذاب کند میان اشک غریبانه‌ام اگرچه به خواب چه می‌شود که مرا نوکرش خطاب کند؟ به آسمان و زمین هم نمی‌فروشم ناز علی اگر که مرا ذرّه‌ای حساب کند به ارزنی نمی‌ارزد، بگو به خصم علی به قدر کوه اُحُد هم اگر ثواب کند! و آیةُ الکُرسی خود گواه معتبری‌ست که جبرئیل خدا را «علی» خطاب کند علی گشوده در قلعه را به یک دستش به وقت درد بخوانش! که فتح باب کند چه شد جواب سلام علی؟ بگو دنیا! علی که هیچ کسی را نشد جواب کند شب است و باز دلش میزبان خورشید است چگونه چاه، نظر رو به ماهتاب کند؟! برادرا! به چه ماند کتاب بی عترت؟! کنار آب کسی خواهشِ سراب کند هزار شکر که ما در پناه دریاییم مباد شیعه‌ی تو، تکیه بر حباب کند! تویی که مرد خدایی، تو را خدا می‌خواست علیِّ عالیِ اعلای خود خطاب کند و چاه، شرم نگاه تو را کجا ببرد؟ چگونه نورِ تو را آب بازتاب کند؟! چه شد؟ چگونه توانست تیغِ قاتل تو برای کشتن تو خویش را مجاب کند؟ ✨گروه هیئت الشعرا✨ 🌷سروده ی جمعی از شاعران قم🌷 https://eitaa.com/heiatoshoara 🔹در نشر معارف اهل بیت سهیم باشیم🔹
🔹🔸غزل دوم تقدیم به مولای زمین و آسمان امیرالمومنین علی علیه السلام🔸🔹 نغمه‌ی مرغ سحر از جَرَیان افتاده قلب خورشید مگر از ضربان افتاده؟ آه از این لحظه که ارکان هُدیٰ ریخت به هم موج از گردش و رود از جَرَیان افتاده به کجا می‌رود اینگونه سرآسیمه جهان؟ که زمین از نفس و نبض زمان افتاده می‌رسد بانگِ «إذا زُلزِلَتِ الأرض» به گوش نه زمین، بلکه فلک هم به تکان افتاده گوش محراب پر از «فُزتُ بِرَبِّ الکَعبه‌ست» آه از این بغض که در لحن اذان افتاده   آخرین پرتوِ خورشید گذشت از محراب همه ذرّات جهان از هیجان افتاده خون ایمان به هدف ریخت که دین پابرجاست کُفر، تیری‌ست که از دست کمان افتاده کوثر آغوش گشوده‌ست به مُولَی‌الکُونَیْن که چنین وِلوِله در کُون و مکان افتاده سحر نوزدهم در دل محراب، افسوس! تن بی‌جان علی _روح اذان_ افتاده بعد از آن تیغ که بر جسم علی خورد، جهان قطره اشکی‌ست که از دیده‌ی جان افتاده «ها علیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر؟» یا حیدر! بی تو نوع بشر از چشم جهان افتاده بی تو سجّاده‌ی گلگونِ به خون غلتیده گُلِ سرخی‌ست که در دست خزان افتاده بی تو محکوم به ظلمند همه محکمه‌ها عدل، رسمی‌ست که از نام و نشان افتاده چیست این عالم بیچاره‌ی بعد از تو علی؟ سائلی، طفل یتیمی، پیِ نان افتاده باب شد رسم علی کشتن از آن روز به بعد تیغِ مُلجَم به کفِ شِمر و سنان افتاده که علیّ بنِ حسینِ بنِ علی را کشتند پیش چشم پدری، سرو جوان افتاده مددی تا که به انگور ضریحت برسم! یا علی! مستی‌ام از تاب و‌ توان افتاده ✨گروه هیئت الشعرا✨ 🌷سروده ی جمعی از شاعران قم🌷 https://eitaa.com/heiatoshoara 🔹در نشر معارف اهل بیت سهیم باشیم🔹
🔹🔸به مولای آسمان و زمین حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام🔹🔸 خوش دولتی‌ست، سائل نانِ علی شدن مست از ضریح تاک‌نشانِ علی شدن پا از کجی کشیدن و دست از هرآنچه هست از راستی، نشانِ کمان علی شدن دست از خودم کشیده و عمری دویده‌ام در جستجوی ردّ و نشان علی شدن در بندگی خداست که می‌خوانمش خدای در هیچ بنده نیست، توان علی شدن نور قِدَم دوید عدم را و بانگ زد دیگر رسیده است زمان علی شدن از ردّ پای بوذر و عمّار یافتم مقصد کجاست؟ ریگِ روان علی شدن دریا فقط به رود امان‌نامه می‌دهد مرداب نیست در جَرَیان علی شدن مهتاب قد خمیده و خورشید سربلند در آرزوی تیر و کمان علی شدن چرخ و فلک به رقص، به ساز سَلونی است اینگونه است مست بیان علی شدن از ذرّه‌های خاک نجف می‌رسد به عرش فخرِ غبارِ راهِ سگان علی شدن از آنچه گفت، درکِ زبان قطره‌ای چشید در واژه نیست، فهمِ دهان علی شدن بالای دار میثم تمّار از آن سرود راحت نبود و نیست از آن علی شدن مالک کشید دَردِ علی را که مرد شد مردانگی ست، دُردکشانِ علی شدن از شربت عسل به لب آورد خونِ دل بی‌رنج نیست وِرد زبان علی شدن ای کاش سر به شانه‌ی او می‌گذاشتم! رزقم نبود کیسه‌ی نان علی شدن شب‌های بی‌قراری قدر است رزق ما تا نیمه‌های شب نگران علی شدن حق دارد افتخار کند سائل نجف سلطانی است، لایقِ خوان علی شدن زهرا که بود؟ هم‌نفس و همدم علی در شأن اوست هم‌ضربان علی شدن کُفوَش نبود غیرِ زنی از تبار نور کار کِه بود جان و جهان علی شدن؟ در روضه‌ی حسین، همه عمرمان گذشت ما را خوش است پیرِ جوان علی شدن تنها شکستِ او غم بازوی فاطمه‌ست سخت است بعد غسل شبانه، علی شدن! باید به زندگیِّ علی‌وار خو کنیم هر چند مشکل است به‌ سان علی شدن! ✨گروه هیئت الشعرا✨ 🌷سروده ی جمعی از شاعران قم🌷 https://eitaa.com/heiatoshoara 🔹در نشر معارف اهل بیت سهیم باشیم🔹
🔹🔸تقدیم به پدر مهربان شهر نجف حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام🔹🔸 باز می‌خواست دلم راهی بازار شود بافتم رشته‌ی اشکی که خریدار شود همه‌ی عُمر خوشا آب به نخلی دادن که به عشق تو و این جُرم، مرا دار شود هر که را جرأتِ آن نیست که در خلوت دل لافِ معنا بزند محرم اسرار شود! «کَلبُهُم باسِطٌ» ای کاش! که در تقدیرم بنویسند فلانی سگ دربار شود ای غبارِ قدمت سرمه‌ی چشمانِ مَلَک! ذرّه کو‌ تا به تمنّای تو بسیار شود؟! خار اگر یاد تو افتاد شرف می‌یابد گُل اگر نام تو از یاد بَرَد، خوار شود رحمت واسعه‌ات با دل من کاری کرد که به امّیدِ گذشت تو گنهکار شود آفتابا! نظری کن به من خاک‌نشین بلکه این ذرّه به دیدار سزاوار شود تو که آبادترین مُلک جهانی، نگذار غم دوریِ نجف بر سرم آوار شود راه درمان اگر آیینه‌ی ایوان طلاست کاش! هر روز دل از عشق تو بیمار شود عشق، در آینه‌ی شیخ بهائی دیده‌ست که قوانین جهان می‌شود انکار شود بشکُفد بوسه اگر بر لب انگور ضریح بیت بیتِ غزلم خانه‌ی خمّار شود مرگ کی می‌رسد از راه؟ که جان عاریتی‌ست - - که به قربانِ تو و لحظه‌ی دیدار شود زندگی روزه و من تشنه‌ی دیدار توام ای خوش آن روزه که با چشم تو افطار شود اشک تو گنج روان بود که افتاد به چاه چون بنا بود نجف دُرّ گُهربار شود تو علی بودی و تا حشر علی می‌مانی نتوانست کسی حیدر کرّار شود ذوالفقاریم، چه در وقت مصاف و چه غلاف شیعه باید همه دم فاتح پیکار شود کاش دنیای گرفتار در این خواب عمیق با صدای پسر فاطمه بیدار شود شعر نه، سجده‌ی شُکر است پس از سجده‌ی شُکر صله‌اش کاش نجف باشد و تکرار شود! ✨گروه هیئت الشعرا✨ 🌷سروده ی جمعی از شاعران قم🌷 https://eitaa.com/heiatoshoara 🔹در نشر معارف اهل بیت سهیم باشیم🔹