هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با صدای بلند گوش کنید
خدا نیاره براتون این رو ببینید😭😭😭
💯کانال اشعار آیینی 👇👇
🆔 @Abedi_Aaeini
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭 بخشی از یک ترکیب بند فاطمی
زهرا
....................
در پیله ی خویشتن اگر جا دارم
پروانه ام و میل به بالا دارم
پرواز در اندیشه تو، معراج است
از هر چه به جز عشق تو، پروا دارم
زاییده ی صحرایم و از اشک، تهی
اینقدر اگر شوق به دریا دارم
از بختِ خوشم شیعه ی چشمت هستم
یک مریم و سیزده مسیحا دارم
زهر است جهانی که در آن زهرا نیست
از جام علی مستم و زهرا دارم
با هر که سروده از تو، خویشاوندم
با هر که نگفته از تو، دعوا دارم
لعنت به کسانی که تو را سوزاندند
ای کاش بگویند چرا سوزاندند!؟
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
🆔 @Abedi_Aaeini
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
5.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بازشدن در خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها برای اولین بار
🔷 به درخواست رییس جمهور چچن، در خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها به دست سعودیها گشوده میشود و رمضان احمدوویچ قدیروف، جلوی چشم وهابیها، خاک کف خانه وحی را میبوسد و به در و دیوار آن تبرّک میجوید...
🏴 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @ss_alavi_ir
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤🌷 تقدیم به مادر سادات سلام الله علیها
#شهادت_حضرت_زهرا_س
یک خزان آتش
........................
دید در آیینه ی زهرا و پیغمبر، منَش را
مرد می میرد ببیند لحظه ای غمگین، زنش را
زن نبود این زن که جان بود و جهانش، نردبانش...
تا بچیند شب به شب، آن چشم های روشنش را
رد شد از تقویم عمرِ فاطمه، هجده بهار و
یک خزان آتش، بپا شد تا بدزدد گلشنش را
دستِ سنگینِ غلاف و تازیانه، سر رسیدند
تا به چشم خود ببینند از قضا... افتادنش را
آنقدَر در آسمان ها آبرودار است او که
دستِ آتش آمده محکم گرفته دامنش را
مردِ دریادل جلو آمد ولی صبرش جلوتر
موجِ طوفان با خودش بُرد آشیان و مأمنش را
آنچه زهرا دید و فهمید از درِ آتش گرفته
ما توان داریم آیا در حد یک سوزنش را...!؟
چند روزی می شود آهش پر از امّن یجیب است
او که حتی لحظه ای، نفرین نکرده دشمنش را
کاش دستانش نیفتد تا قنوتش سبز باشد
او که از درد تبر، پایین گرفته گردنش را
سرفه ها برده امانش را وگرنه می شنیدند
اهلِ خانه باز هم شبْ گریه ها و جوشنش را
قبر او پنهان شده در بین چندین صورت قبر
تا مبادا دومی از خاک بردارد تنش را
مربع
سال ها بعد از غروبش، یوسفش از چاه آمد
تا برای بار آخر، بو کند پیراهنش را
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 https://eitaa.com/Abedi_Aaeini