🙏🌷 به پیشگاه محمد بن عبدالله (ص)
محمد
...................
عزتت انداخت روی خاک، عُزّیٰ را محمد
طاق شد از اتفاقت طاقت کسریٰ محمد
از سراب جهل، دنیا مست بود و در توهّم
تا که رد شد از کویر مکه، یک دریا محمد!
کهکشانِ راه شیری را تماشا میکند ماه
در شب چشمِ شبان کوکب صحرا: «محمد»!
اول و آخر محمد، ظاهر و باطن محمد
صورت و سیرت محمد، واژه و معنا محمد
روی او قرآن ناطق، خنده هایش صبح صادق
قبله ی بیت المقدس، سوره اِسرا محمد
آیه ی معراج در آیینه ی چشمش نشست و
مرتضی را دید در آن عالَم بالا محمد
سنت دخترکشی را کرد او زنده به گور و
تا می آمد فاطمه، می شد بلند از جا محمد
کوچه ها عطر سلامت را به خاطر دارد اما
کوچه ها با تو چه کردند و گلت زهرا... محمد!
در حِرا روشنگری کردی، به ماه مکه گفتی
گاه در ظلمت، جهانی می شود پیدا محمد
در حیاتش کم ندارد، در مماتش غم ندارد
هر که باشد با حسین و... هر که باشد با محمد
در تبسم های تو شور و شعور و شعر دیدند
سعدی و حافظ اگر گفتند از تو «یا محمد»
هجرت تو انقلابی در خمینی ها به پا کرد
پل زدی دیروز را با حال و با فردا محمد
ظلم و ظلمت می رود از بین با آل محمد
پرچمت گل می کند بر مسجد الاقصی محمد
تا اشارت های ابرویت چراغ سبز باشد
دل کبوتر می شود بر گنبد خضرا محمد
دل به «یغما» می رود از نام زیبایت، به ویژه
این اواخر تا به گوشم می خورد «والا محمد»!
بر تو و بر والدین خود درودی می فرستم
هر زمانی که صدایم می زنند: آقا محمد
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#عید_مبعث_رسول_اکرم_ص
🆔 @Abedi_Aaeini
«والا محمد»
بر هر چه که در عالم است جهان به نگاه اوست
ما قطره ای به دریا دریا محمد است
که هر چه که در باورم همه در کلام اوست
حق را اگر بگویم حق با محمد است
همه جان است که جهان است چه بخوانیم چه بگوییم
که در این عشق به جز او نیست همه آنیم همه اوییم
عالم برای اوست که جهان آشنای اوست
نفسم در هوای اوست والا محمد
دل مبتلای اوست که مرا جان فدای اوست
که خدایم خدای اوست والا محمد
بر هر چه که در عالم است جهان به نگاه اوست
ما قطره ای به دریا دریا محمد است
که هر چه که در باورم همه در کلام اوست
حق را اگر بگویم حق با محمد است
تو بخواهی به نگاهی همه یک آن به فناییم
نه چنینیم نه چنانیم که به نامت همه شاهیم
عالم برای اوست که جهان آشنای اوست
نفسم در هوای اوست والا محمد
دل مبتلای اوست که مرا جان فدای اوست
که خدایم خدای اوست والا محمد
والا محمد والا محمد
شاعر: احمد امیرخلیلی
خواننده: مهدی یغمایی
👌🌺 تقدیم به بهانه هستی محمد (ص)
دلداده صبح
..............
در شبِ فاصله گم شد دلِ آزاده صبح
کاش از راه می آمد پسرِ زاده صبح
ماه، تسبیحِ ستاره ست به دستش امشب
تا که خورشید بیاید مگر از جاده صبح
چهارده کنگره افتاد به خاک از کسریٰ
آسمان نه... که زمین هم شده آماده صبح
ماه می خواست تو را سیر ببیند که نشد
چون به تن کرد زمین، پیرهن ساده صبح
پرده ی کعبه تکان خورد و جهان شد بیدار
شد نسیمی، نفسِ در قفس افتاده صبح
تا قدم رنجه کند حضرت انگور به باغ
تشنه شد آمنه و... مست شد از باده صبح
پیش از آنکه همه ی شهر خبردار شوند
کعبه شد مُهر نمازش سر سجاده صبح
چشم در چشم محمد شد و از شوق، گریست
نام او شد پس از این فاصله، «دلداده صبح»
#محمد_عابدی
قم المقدسه
📹ویدیو کامل هشتمین نشست شاعرانه مدح امیر
📎لینک تماشای ویدیو در آپارات: https://www.aparat.com/v/KtjqQ
🔹در این مراسم معنوی، بهرهمند شدیم از شعرخوانی شاعران ارجمند اهل قم آقایان؛
_امیر اکبرزاده
_سیدمحمد بابامیری
_شهاب الدین خالقی
_حسین مودب
_مهدی کبیری
_محسن کاویانی
_حسین بیگدلی
_مجتبی خرسندی
_محمد عابدی (دقیقه ۰۱:۱۵)
_محسن حسنی
همچنین شاعران مهمان از سراسر کشور آقایان؛
_مهدی قنبری از نوشآباد
_سجاد روانمرد از بروجرد
_محمدجواد اکبری از کاشان
_علی گلچینپور از تهران
_محمدحسین امیری از کرمانشاه
♦️جلسه آینده نشست شاعرانه مدح امیر انشاءالله در طلیعهی ماه شعبان برگزار خواهد شد.
🆔 کانال ایتا بنیاد فرهنگی امامت
🆔 کانال اشعار آیینی محمد عابدی
🌺 برای مولا علی (ع) 🌺
طلب
....................
برای بردن نامش ادب کردم
صفاتش برشمردم منتخب کردم
از آنجا که به اشکش نخل بالا رفت
به شوق روی او، میل رطب کردم
نشستم بر سر چاه غدیر خم
دلم را از ولایت لب به لب کردم
صدا کردم به معراج قنوت، «او» را
علی را از علی گویا طلب کردم
علی گفتم علی گفتم علی گفتم
خودم را وقف بر این مستحب کردم
دلم شد جنة الاعلی به لطف او
دو چشم خویش را وقتی رجب کردم
علی را در میان کوچه ها دیدم
برای غربتش در شهر، تب کردم
تبرّی چون تولّی عین دینداریست
به هر که با تو دشمن شد غضب کردم
نگفتم یاعلی هر دم؛ پشیمانم ...!
که روزم را چنین بیهوده شب کردم
اگرچه گفتم از زهرا و با این کار
کمی خود را به مولا منتسب کردم
کمیلش هر شبِ جمعه دلیلی شد
که یا رب یا ربش را حرز لب کردم
علی، نهج البلاغه ست و به لطف او
هزاران بار یاد از مرگ و رب کردم
جهان از چشم من افتاد و افتادم
نگاهی که به مجموع خُطب کردم
علی بود و علی بود و علی... تنها
هر اندازه که قلبم را وجب کردم
اگر او فاتح ایرانِ جانم هست
عجم را هدیه بر شاه عرب کردم
#محمد_عابدی
#اشعار_علوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🔰 تماشای شعرخوانی در آپارات
https://www.aparat.com/v/KtjqQ