هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭 تقدیم به مادرِ هستی
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
چشم خود را بست
...............................
چه داغی... آه! دختر چشم خود را بست
چه سنگین بود! حیدر چشم خود را بست
چه آمد بر سر مادر که در کوچه
برادر مثل خواهر چشم خود را بست
رها کردند سنگی را به دستِ ننگ
پر از خون شد کبوتر چشم خود را بست
صدا زد باردارم، دست بردارید!
چنان زد با لگد، در... چشم خود را بست
ملافه، پرچم سرخ شهادت شد
به جای فضه، بستر چشم خود را بست
حسن این آخری ها از شِفا می گفت
ولی افسوس، مادر چشم خود را بست
حسینِ مادری، در خواب آن شب دید
که در گودال، خنجر چشم خود را بست
ولی زینب نه تنها داغ مادر دید
که دید از روی نی، سر... چشم خود را بست
دهان کوفه و شام از عطش وا بود
ولی ابرِ سبکسر چشم خود را بست
شبی چشمان عباسش نجاتش داد
شبی با دستِ اکبر چشم خود را بست
رباب آمد که شیرش را دهد شیر و
به یاد آورد اصغر چشم خود را بست
چه کردند اسب ها با پیکر شاهش
که حتی کل لشکر چشم خود را بست
گرفته پهلویش را شاعر از این داغ
چه داغی... آه! دفتر چشم خود را بست
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 https://eitaa.com/Abedi_Aaeini
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤متن زیارت نامه حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلاماللهعلیها 🖤
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
یا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَهً
وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى (أَتَانَا) بِهِ وَصِیُّهُ
فإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَیَتِکِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّه
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللَّه
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَلِیلِ اللَّه
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ صَفِیِّ اللَّه
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِینِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلاَئِکَتِهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِیَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَهَ وَلِیِّ اللَّهِ وَ خَیْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّهُ الْمَرْضِیَّهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَهُ الزَّکِیَّهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّهُ النَّقِیَّهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُحَدَّثَهُ الْعَلِیمَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَهُ الْمَغْصُوبَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَهُ الْمَقْهُورَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَهُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
صلَّى اللَّهُ عَلَیْکِ وَ عَلَى رُوحِکِ وَ بَدَنِکِ
أشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَى بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّکِ
وَ أَنَّ مَنْ سَرَّکِ فَقَدْ سَرَّرَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
و مَنْ جَفَاکِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
و مَنْ آذَاکِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
و مَنْ وَصَلَکِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
و مَنْ قَطَعَکِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
لِأَنَّکِ بَضْعَهٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِی بَیْنَ جَنْبَیْهِ کَمَا قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلاَئِکَتَهُ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ، سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ، مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ، مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیْتِ، مُعَادٍ لِمَنْ عَادَیْتِ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ، مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ
وَ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیداً وَ حَسِیباً وَ جَازِیاً وَ مُثِیباً
🆔 @Abedi_Aaeini
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🙏😔 برای آنها که در شهادت حضرات معصومین علیهمالسلام راهی شمال می شوند و اعتقادی به حفظ حرمت ایام شهادت ندارند توفیق آشنایی و درک بیشتر نسبت به ساحت نورانی اهل بیت سلام الله علیهم را آرزومندم
شمال
............
حالم سفر می خواست و رفتم که از چالوس
هم یک شمالی رفته باشم هم اگر شد طوس
از قم همین که رد شدم انگار قلبم گفت
برگرد و امشب را حرم باش و... در اقیانوس
حیف است زائر باشی و از جمکران، غافل
وقتی که بالا رفته از گنبد، پرِ طاووس
بعد از زیارت، حال من یک چیزِ دیگر بود
اما کماکان راندم و پایم نشد مأیوس
موسیقیِ تندی مرا دیوانه تر می کرد
در جاده گاهی می کشیدم لایی و معکوس
از دور دیدم در میان دود، شهری را
بی اختیار انداختم در «جاده ی مخصوص»
هم روضه می خواندم هم آواز، این میان اما
غافل شدم از دوربین و گشت نامحسوس
در حال خود بودم که دیدم زندگی سبز است
جنگل به استقبالم آمد با سپاهی لوس
یک فاتحه خواندم برای میرْزا کوچک
لعنت فرستادم به عثمانی و هرچی روس
بین درختان در لباس میش، گرگی بود
در آن هوای گرگ و میشِ مملو از جاسوس
خورشید را پایین کشیدند از صلیبی سرخ
باران رشت، اشک یهودا بود بر ناقوس
این خاک، همواره دلش با انبیا بوده
بسته ست پیمان با خدا از عهد دقیانوس
تونل به تونل، روشنی آمد به دنیایم
روی لبم گل کرد تا «یا نورُ یا قدوس»
دریا به دریا موج ها را زندگی کردم
شد ماسه ی ساحل برایم برگِ پاپیروس
بیتی نوشتم با سرانگشتم: «به نام عشق»
ایران، جهان است و جهان با جان ما مأنوس
در ساحلی آرام غرق آسمان بودم
دیدم که دعوا شد، چه دعوایی، سرِ ناموس!
یک سمت، نامردان و یک سو مردِ کشتی گیر
تا که یکیشان گفت، هی... مرتیکه ی ...
با هر چه می شد می زدند آن شوهر و زن را
آن شب نخوابیدم! سرم پُر بود از کابوس
یاد سیاوش در دلم شد زنده با آن مرد
مردی که عاشق بود و در چنگال کیکاووس
دیدم زنی را که پَرش را شعله ها خوردند
این بار اما پا نشد از جای خود ققنوس
شد آتشی در من بپا از روضه ی مادر
دیدم «گلستان» را شده خاکستری ملموس
اصلا نمی دانم چرا یادِ در افتادم
وقتی گذشتم از کنار گنبدِ کاووس
تاریک شد دنیا پس از زهرا و در کوچه
مهتاب، دنبال علی می گشت با فانوس
بوی حرم از دور، دستم را گرفت و برد
رفتم سر ساعت برای رخصت و پابوس
مشهد که خواندم این غزل را... با خودم گفتم
از روضه اش گفتم، نگفتم از خودش، افسوس!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#شمال_جاده_چالوس
#مشهد_امام_رضا_ع
🆔 @Abedi_Aaeini