eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
416 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
123 ویدیو
24 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما گدایان را سفارش کرده اند از دیرباز کربلا و اربعین را باید از سلطان گرفت هر که جامانده بگوید یا رضا و یا رضا کربلا را غیر از او از هیچکس نتوان گرفت قم المقدسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اربعین، میعاد دلداران شده اینروزها حاج قاسم ها کجایند!؟ این سپاه مهدی اَست قم المقدسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به زائران حسین و مشتریان همیشگی اربعین به دنبال ...‌.‌......... مادرم با تبی از آه به دنبال من آمد آب را ریخت و ناگاه به دنبال من آمد رعد و برقی زد و باران، عطش شوق به من داد رفتم و کوچه چه جانکاه به دنبال من آمد صخره ها آب شدند از خبرِ داغ من و او کوه شد مثل پر کاه به دنبال من آمد به دل چاه سپردم گِله را، تاب نیاورد! اشک، جاری شد از آن چاه به دنبال من آمد راهیِ جاده شدم از نجفِ نور و... امیری تا شدم با همه همراه، به دنبال من آمد دل به دریای فراتی زدم از جنس رهایی از طریقُ العلما ماه به دنبال من آمد «کربلا ۵ کیلومتر»؛ رسیدم به تو یعنی!؟ گرمِ خود بودم و یک شاه به دنبال من آمد بو کشیدم حَرمش را؛ که اذانی پر از آغوش با علیاً ولیُ الله به دنبال من آمد قم المقدسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوغات اربعین سال ۱۴۰۲ مسیر نجف-کربلا (طریق العلما)🖤 🌷تقدیم به صحابه نبی (ص) و یار علی (ع) جناب میثم تمار فراز ........ اشک ها باید بریزد بر فراز دارها هر که دارد بینشی چون میثم تمارها اشک باشد قطره ای که می چکد بر سنگِ دل معجزه یعنی همین تکرار در تکرارها زندگی، بذر است و... ایمان، نخل و... خرما، بندگی عشق باشد! می شود آسان تمام کارها روز و روزی، قسمت آن بندگانی می شود که نمی خوابند از اندوهِ شبْ بیدارها میثم است و یک جهان، نور خدا در طور او او که هم یعقوب شد هم یوسفِ بازارها خوشه های معرفت، دستار او را پاره کرد چند قرنِ بعد آمد بر لبِ عطارها این عِمامه، حاجی و... اندیشه ی ما کعبه است نکته ی باریک تر از موست در دستارها بعثتی در خویش برپا کرد در روز غدیر میثمی که یار مولا شد نه یار غارها! تیغِ باور را فرود آورد بر فرقِ ریا تا که باشد ذوالفقار حیدر کرارها کوچه های شهر هستند از دل او باخبر او خبر دارد چه می گویند این دیوارها کس چه می داند همینکه رد شده از کوچه ها شاید افتاده زمین و گفته زهرا... بارها او به زندان بلا افتاد و یاران نبی کربلا را دیده و... در لشکر انکارها! بی قرارِ جنگ بود این شیر صفین و جمل بندِ زندان آمد و نگذاشت با مختارها... آنکه خرما می فروخت آخر خودش خرما شد و اشک نخلستان درآمد از غروبش بارها بر صلیب نخل ها رفت و مسیحا شد به خلق تا که خونش دم دهد بر روضه ی مسمارها نخل شد تابوت و برد او را به عرش کبریا رفت تا آرام گیرد در برِ عمارها آن درختی که سرش را داد سرزنده تر است می شود سرسبزتر دنیا از این کشتارها قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا