eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
415 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
119 ویدیو
24 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💪🏻 تقدیم به پهلوان نامی ایران زمین ....................... در روزهای ناامید و اوج بدبختی الگوی مردم‌داری و ایمان و سرسختی سلطان قلب ملتی خواهی شد آن جا که از تاج شاهی بگذری، قصرت شود تختی باید که زیر دوش باران رفت بی‌پرده باید قدم زد آسمان را نیمه‌شب، لَختی شاید کسی محتاج باشد در میان شهر محتاج قرصی نان و قدری میوه و رختی شاید کسی قصد پریدن دارد از یک پل از بس که کم آورده در تنهایی و سختی شد در عروسی، ساقدوش ماه‌دامادی بخشید پاداش خودش را بین پاتختی فرق است بین و برای خلق شد یک رضا، شاه و رضای دیگری، قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺تقدیم به شش ماهه اباعبدالله الحسین علیه السلام کوثر ........... به جهان آمد و شد جان حسین بن علی سوره ی کوثرِ قرآنِ حسین بن علی کربلا ناب ترین شعر خدا بود و حسین - شاه بیت و... علی اش، آنِ حسین بن علی قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🙏🌹 به ساحت حضرت علی اصغر (ع) شش ماه ............... شش ماه فقط مانده کبوتر بشود شش ماه فقط مانده که پرپر بشود ای کاش که حرمله نمانَد زنده تا آخر قصه ی تو بهتر بشود! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🎊🎇🎉🌟 به پیشگاه امام جواد (ع) باده ی نور ................. ما که هستیم؟! سرابِ عطشی رو به زوال تو که هستی؟! خبر آبیِ دریای زلال تا که خورشیدِ ازل بر گِل آدم تابید او حقیقت شد و ما سایه ای از خواب و خیال سر من داغ شده از عرقِ شرم جواد باشد این باده به اهل کرم و جود، حلال تا ببینم نفسی... نفْسِ خدا را در ماه چشم های تو جلو آمد و شد صبح وصال تا که سائل... برسد! تاک وجودت خم شد دست های تو پلی زد به بلندای کمال هر کجا صحبتی از نور و تجلی می رفت از تو آورد سَبیکه به شبِ شهر، مثال ۱ چون عمویش علی اصغر، تب باران دارد کارِ صد سرو و صنوبر کند این تازه نهال باده می ریخت از انگور امامت در جان و جهان مست شد از جرعه ی او، هفده سال بدعت معتزله، بیعت با شیطان بود ۲ آن جماعت که به دل داشت سر جنگ و جدال عصمت از روی تو بارید به هر دعوتِ کور معتصم بود در آیینه ی چشمان تو لال ۳ عالِم دهر، ابوجعفرِ فاضل اینجاست ۴ مرد اگر هست بیارید به میدان سوال لرزه انداخت به اندیشه مأمونِ دروغ «قالَ صادق» که می آورد به لب، طبق روال تیغ بُرّانِ ولایت به دهان می‌چرخاند به مسلمانِ ریاکار نمی داد مجال تا علی گفت و ولی گفت و جلی گفت و بلی همگان، مات جلال و... همگان، محو جمال! از ولی گفت و غدیر و شب معراج و رسول دین بی مِهر علی!؟ وای... مُحال است مُحال! امّ فضل از پس نیلوفر مرداب آمد ۵ تا به تدریج کند غرق... تو را، غرق ملال! باخبر بودی و حرفی نزدی، این یعنی صید دل کردی و آخر نشدی صید، غزال! با توام، با تو که یک عمر حسینی بودی با تو که نوحه شدی... شد شب و روزت گودال رفتی و شاعر چشمت لب دفتر را دوخت تا غمت را ننویسد، نشود بال... وبال این اشارت ز امام دو جهان ما را بس ۶ او که فرمود: شمارا به خدا... بیت المال! سر به تقدیرِ رضا داد و اجل شد انگور تا در آغوشِ گلستان رضا، رفت از حال قم المقدسه ........................................................... ۱. سبیکه؛ یک. نام مادر امام جواد (ع) دو. زر و سیم گداخته خاموشی چراغ هنگام فارغ شدن سبیکه (خیزران) و روشنی اتاق بعد از تولد حضرت (به نقل از حکیمه؛ خواهر امام رضا (ع) در کتاب مناقب ابن شهرآشوب) ۲. معتزله: از جریان‌های اصلی کلامی در میان اهل سنت است. عقل و خرد را به تنهایی برای پیروی از اسلام راستین کافی می‌دانستند؛ و گاهی نظرات فلاسفه را با دین مخلوط می‌ساختند. بعدها اشاعره برخاستند و جانشین اهل حدیث شدند. اشاعره را می‌توان جمع میان معتزله و اهل حدیث دانست ولی آن‌ها نیز عقاید معتزله را مردود می‌دانستند ۳. معتصم؛ خلیفه عباسی همزمان امام ۴. ابوجعفر؛ کنیه امام جواد (ع) عالم و فاضل؛ دو مورد از القاب ایشان ۵. امّ فضل؛ همسر امام جواد (ع) ۶. بیتی از حافظ شیرازی بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا