هنوز هم معلمـے ...
درس عشــق مےدهے ...
و درس مــردانگے
"تو" معلمِ هدایتـے
" هادےِ " راهـے ...
ڪلاست ، دلهاے ما
و تڪلیف هر روزمان ، شبیہ " شما " شدن
#معلم_شهید_ابراهیم_هادے
#شهدا
#حاج_آقا_پناهیان:
[هَر کی آرِزو داشتِه باشِه خِیلی خِدمَت کُنه
#شَهید میشِه...!
یِه گُوشِه دِلِت پا بِدِه
ما بِه چِشم #دیدیم اینارُو
اَز این #شُهدا مَدَد بِگیرید مَدَد گِرفتَن
اَز #شُهدا رَسمِه
دَست بِذار
رُو خاکِ قَبر #شَهید بِگو:
#حُسین! بِه حَقِ این شَهید یِه نِگاه بهِ ما بُکُن...! ]
#شُهَدا_گاهی_نِگاهی
می گویند :
شهدا رفتند تا ما بمانیم ولی..!
من می گویم :
#شهدا رفتند تا ما هم به دنبالشان برویم
آریجاماندهایم دل را باید صافکرد 💔
#عقبنمونی
🌹شهــدا صدایت زده اند
دست دوستے دراز کردهاند به سویت...
همراهے با #شهـدا سخت نیست..
یا علے ڪه بگویـے
خودشان دستت را میگیرند
تردیـد نڪن...
دستت را در دست ابراهیم بگذار
تا پرواز کنی🕊
از بازار رد می شدیم. خانم بی حجابی را دید. سرش را پایین انداخت و گفت: «خواهرم جلوی امام رضا حجابت رو رعایت کن.»
با آرنج زدم به پهلویش:«ما رو می گیرن تا حد مرگ میزنن!»
کوتاه بیا نبود: «آدم باید امر به معروف و نهی از منکرش سر جاش باشه؛ خون ما که رنگی تر از خون امام حسین نیست.»
📚 سربلند، روایت زندگی شهید مدافع حرم محسن حججی به قلم محمدعلی جعفری، ص ۲۰۸
#شهیدانه
#شهدا
#محسن_حججی
دستنوشتهشهیدمحسنحججی:
بسمربالحسین...
خدایا،
نمیدانمچگونهبنویسم...
اصلاچهبنویسم؟
توکهازنهانوآشکارمن
ازخودمبهخودمآگاهتری ...
اما مینویسم، عهدمیکنم ...
ومینویسمتاسندیباشد
برقولوقرارهایمباشما...
خدایاسپاسکهخلوتیدوبارهبرایمفراهمکردی..
خدایاپشیمانم، ازگذشتهام؛
ازاعمالم،ازپروندهام... بدکردهام...
خدایاآشوبم...
من،سوریه،جهاد...
حکمتتچیست؟
خدایابدکردهام،خوبمیدانم
وبههمینخاطرلايقشهادتنشدم.
میدانم،تابهحالعهدهایزیادیبستهام ...
قولوقرارهایزیادیگذاشتهام ...
ازعرفهنیتچلهگرفتنداشتم اما...نشد... نتوانستم...
صدایاذانمیآید...لبیک...لبیک
اللهم لبیک...
بیپردهبگویم ...
اینبارمردانهآمدهامجلو...
اینبارمیخواهمنیتچلهیشهادتببندم.
ازامروزتاعاشورا...
تورابهحسین(ع)کمکمکن...
تمامتلاشمرامیکنمهرروزبهترشوم...
تاانشاالله،شهادت...
#شهیدانه
#شهدا
#محسن_حججی
خوشا آن قوم که در دنیا زدند قیدِ همه چیز را !
به ما خندیدن و گفتن برون آیید از این دنیا :)
#شهدا♥️