فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|
خوش بحالِ #عـ💔ـراقی ها ..
.
خواب دیـدم قبرتــان آخر طـلـایی می شود
بُغض مانده در گلو عُقده گشایی می شود
دور قـبـر پـاکـتـان بـا دسـت عُشّاق حسـن
خشت ها بر روی هم،بر پا بنایی می شود
گـنـبـد و گـلـدسـتـه و ایــوان زیـبـای بــقـیـع
عـاقـبـت یــک صـبـح زیـبا رونمایی می شود
ایــن دل پُـر درد مـن بــا یــاد اربــاب کـریــم
در مـیـان صـحـن مشغول گدایی می شود
بــا نــوای گــرم مـدّاحـان پــاک اهـل بـــیــت
در حـریـم فاطمه نـغـمـه سرایـی می شود
بــا سـلامی رو بـه سوی مـرقـد پاک حسین
در بـقیـعِ عـشـق، دلها کـربـلایـی می شود
بــا تــوسـل بــر غـریـب نـیـنـوا در صـحـنـتـان
از تـمـام زائـــران مشکل گشایی می شود
#هشتم_شوال
#بقیع💔
یه اهل دلی نوشته بود:
"خدا دید بندگی کردن بلد نیستیم
گفت: خوابشون هم عبادته" ^-^
گفت باز هم شهید آوردن؟
یک مشت استخوان.
شب خواب دید توی باتلاقه!
دستی او را گرفت:
پرسید کی هستی؟!
گفت: من همان یک مشت استخوانم!
وَالنَّصیحهُ فی المَشهَد وَ المَغیبِ..
چه در حضورِ من
و چه در غیاب من، با من یکرنگ باشید!
-امامعلیعلیهالسلام-
#عاشقانه_شهدا🙃🍃
مدتےبود حسن مثل همیشه نبود..
بیشتر وقت ها تو خودش بود؛
فهمیده بودم که دلش هوایی شده!!🥀
تا اینکه یه روز اومد نشست روبروم؛
گفت: از بـے بـے زینب یه چیزی خواستم اگه حاجتمو بدن، مطمئن میشم راضین به رفتن من!
ازش پرسیدم چـے خواستی؟
گفت: یه پسر کاکل زری😉😅
اگه بدونم یه پسر دارم که
میشه مرد خونت،
دیگه خیالم از شما راحت میشه..
وقتے رفتم سونوگرافی فهمیدم بچه پسره،
قلبم ریخت💔
چون خودمم مطمئن شدم
حسن باید بره سوریه.
وقتی رسیدم خونه؛
پرسید بچه چیه؟!!
نگاهش کردم و گفتم :
دیدارمون به قیامټ..😭💔
همسر#شهید_حسن_غفاری
هر شهرى که توسط اسرائیلىها محاصره شده آزاد خواهیم کرد و اسرائیل را به سقوط مىکشانیم. روزى اسرائیل چنان بترسد و در فکر باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بیرون بیاید.
#حاج_احمد_متوسليان