eitaa logo
آکادمی زناشویی 🎓♂️♀️
10هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
32 فایل
﷽ در این کانال سعی میکنیم به افزایش آگاهی ها و مهارتهای جنسی و عاطفی در خانواده ها و جامعه کمک کنیم 💞 🔴 زناشویی و زیست جنسی (زیر نظر دکتر سید کمیل حسینی) 🔰 ارتباط و درخواست مشاوره 👇 @AcademyAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
هر زنی برای زیباتر شدن ؛ باید یک مردِ عاشق، داشته باشد . زن‌ها استعدادِ عجیبی در شیطنت و دلبری دارند؛ اگر آنی که باید باشد، باشد. در زیبایی آفرینشِ زن‌ها شکی نیست ! اما مردان عاشق، می‌توانند با یک نگاه و احساس ناب؛ روی این مرغوبیت ذاتی، تشدید بگذارند ... شک ندارم تمامِ زنانِ شاد و موفق، جایی از دنیا مرد عاشقی دارند؛ که وجاهت و استعدادشان را تحسین می‌کند ... ‌زنان، بزرگ‌ترین معجزه‌ی آفرینشَند؛ باید یادشان آورد، باید تحسین‌شان کرد، باید عاشق‌شان بود ... به کانال بپیوندید.👇 Join🔜 @zojinkhoshbakht 👫 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
خدایا، جوری آفریدی‌‌ که ساده دلخوش شویم، پس دلخوشی‌های ساده هم بفرست بسنده می‌کنیم به نور، به ماه، به گیاه، بسنده می‌کنیم به عبور، به جاده، به راه، بسنده می‌کنیم به رفیق خدایا، برای دل‌های تنهامان رفیق می‌شوی؟ تو برای ما کافی هستی و ما بسنده می‌کنیم به تو، "یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ". به کانال بپیوندید.👇 Join🔜 @zojinkhoshbakht 👫 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
من خیلی چیزها را می فهمم ؛ اما به رویِ خودم نمی آورم ... نه اینکه برایم مهم نباشد ! فقط حوصله ی جار و جنجال ندارم ... به کانال بپیوندید.👇 Join🔜 @zojinkhoshbakht 👫 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
من رب النوع پیچاندن جمع های کسالت بار و بی نتیجه و پناه بردن به کنج های تنهایی ام ، و تبحر عجیبی در نداشتن نقطه ی اشتراک با آدم های اطرافم دارم . من خداوندگار گوشه ای نشستن و زل زدن به نقطه های نا معلومم ، خداوندگار بی منطقی که گاهی همین زل زدن و غرق شدن در دریای افکار عجیب را به گردش و تفریح های جانانه ترجیح می دهد . که دیوانه ی خلسه های عمیقِ خیال و دنیاهای ناشناخته ی اساطیری ست . من رب النوع کوه ساختن از کاهم ، کافیست مورچه ای از کنارم بدود ، بادی بوزد و برگ خشکی به ‌‌‌زمین بیفتد ؛ من بی معطلی، بهشت را در ذهنم مجسم می کنم و در سبزی و آرامشِ آن، سرخوشانه قدم می زنم ، شاید همین است که عاشق ترم می کند به تنهایی ... آدم ها با حرف ها و کارهایشان ، بهشتِ آدم را خراب می کنند ، آدم ها ، آدم را از خودش بودن و از اعتماد ، می ترسانند ، آدم ها مدام ، عاشق ترت می کنند به سکوت و تنهایی ... به این که کناری لنگر بگیری و باورهایت را پرواز بدهی جایی فراسوی ابرها ، جایی که قصرهای طلایی هست ، چنگ ها می نوازند ، مرغ ها تخم طلا می کنند و دیوها با آدم ها رفیقند و آدم ها جز لبخند و مهرورزی ؛ کار دیگری به کارِ هم ندارند ! جایی که زمینش ابر است و ریشه اش آسمان و همسایه اش آفتاب ؛ حتما آدم هایش لایق همنشینی اند و می شود با آنها از شکوهِ پرواز و دویدن میان جشنِ باران حرف زد ، می شود با آنها گوشه ای نشست ، به نقطه های نا معلوم زل زد و فکر و خیال های عمیق کرد ، می شود با آنها قصرهای خیالیِ بیشتری ساخت و در بهشت های محالِ بیشتری زیست ، خیالبافی های بیشتری کرد و نسل بشر را از این اضمحلالِ تلخِ واقعیت ،نجات داد ... به کانال بپیوندید.👇 Join🔜 @zojinkhoshbakht 👫 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
من خدایی دارم که پدرانه و عاشقانه هوای بی پناهی ام را دارد به من سخت می گیرد تا سرسخت شوم ، خودم را باور کنم ، و روی پای خودم بایستم . گاهی رهایم می کند تا گم شوم و از دور مراقب است تا ببیند چطور مسیر را پیدا می کنم و موفق می شوم و هرکجا که لازم شد دستانم را می گیرد و هدایتم می کند ، بی آنکه حواسم باشد . مرا لبه ی پرتگاه می برد تا از ترسِ افتادنم ، پرواز را بلد شوم ، ولی من خودم بارها زمان اوج گرفتنم ، آغوش مهربانش را پشت سرم دیده ام که محتاطانه در تمام شرایطی که ترسیده بودم ، مراقبم بود و هوایم را داشت ! در تمام لحظاتی که اشک می ریختم و فکر می کردم هیچکس را ندارم ؛ او بود و دلداری ام می داد ، او بود و نوازشم می کرد ، او بود و برایم اتفاقاتِ خوب می فرستاد تا لبخند بزنم و لبخند می زد ، وقتی که پیروز می شدم من اما نمی دیدم من اما نمی فهمیدم ! او همیشه بود او همیشه هست ... کسی که یک نگاه مشتاقِ پدرانه اش برای قوی تر شدنم کافیست ! و من عاشق و سرسپرده ی همان خدایی ام که دارد هر روز و به هر طریقی که شده از من آدمِ بهتری می سازد ... به کانال بپیوندید.👇 Join🔜 @zojinkhoshbakht 👫 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
رادیو دارد بی وقفه می خواند ؛ " شد خزان ، گلشنِ آشنایی " ... و من تو را در تاریک ترین راهروی زندگی ، برای آخرین بار ، در آغوش می کشم و سرم را روی شانه های تب زده ات می گذارم ، بوی عطر تنت در دالان احساسم می پیچد و مست می شوم از بودنت ، شانه های تو در حصار دستانم می لرزد ، سرم را بلند می کنم و روبه روی صورتت می گیرم ، هرم نفس های داغت را روی پیشانی ام حس می کنم و خیسیِ اشک های آخری که می ریزی ، و بدیع زاده می خواند ؛ " عشق و وفاداری ، با تو ندارد سود " ... دست می کشم روی چشم های خیست ، بغضم را شبیه فرمانده های جنگ ، نگه می دارم ، میان تاریک ترین راهروی زندگی رهایت می کنم و می روم ، و بدیع زاده باز هم می خواند ؛ شد خزان ، گلشنِ آشنایی ... بیرون از این راهرو ، تمام جهان ، پاییز است ، و دست های من ، هنوز هم خیس ... به کانال بپیوندید.👇 Join🔜 @zojinkhoshbakht 👫 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
من رب النوع پیچاندن جمع های کسالت بار و بی نتیجه و پناه بردن به کنج های تنهایی ام ، و تبحر عجیبی در نداشتن نقطه ی اشتراک با آدم های اطرافم دارم . من خداوندگار گوشه ای نشستن و زل زدن به نقطه های نا معلومم ، خداوندگار بی منطقی که گاهی همین زل زدن و غرق شدن در دریای افکار عجیب را به گردش و تفریح های جانانه ترجیح می دهد . که دیوانه ی خلسه های عمیقِ خیال و دنیاهای ناشناخته ی اساطیری ست . من رب النوع کوه ساختن از کاهم ، کافیست مورچه ای از کنارم بدود ، بادی بوزد و برگ خشکی به ‌‌‌زمین بیفتد ؛ من بی معطلی، بهشت را در ذهنم مجسم می کنم و در سبزی و آرامشِ آن، سرخوشانه قدم می زنم ، شاید همین است که عاشق ترم می کند به تنهایی ... آدم ها با حرف ها و کارهایشان ، بهشتِ آدم را خراب می کنند ، آدم ها ، آدم را از خودش بودن و از اعتماد ، می ترسانند ، آدم ها مدام ، عاشق ترت می کنند به سکوت و تنهایی ... به این که کناری لنگر بگیری و باورهایت را پرواز بدهی جایی فراسوی ابرها ، جایی که قصرهای طلایی هست ، چنگ ها می نوازند ، مرغ ها تخم طلا می کنند و دیوها با آدم ها رفیقند و آدم ها جز لبخند و مهرورزی ؛ کار دیگری به کارِ هم ندارند ! جایی که زمینش ابر است و ریشه اش آسمان و همسایه اش آفتاب ؛ حتما آدم هایش لایق همنشینی اند و می شود با آنها از شکوهِ پرواز و دویدن میان جشنِ باران حرف زد ، می شود با آنها گوشه ای نشست ، به نقطه های نا معلوم زل زد و فکر و خیال های عمیق کرد ، می شود با آنها قصرهای خیالیِ بیشتری ساخت و در بهشت های محالِ بیشتری زیست ، خیالبافی های بیشتری کرد و نسل بشر را از این اضمحلالِ تلخِ واقعیت ،نجات داد ... به کانال بپیوندید.👇 Join🔜 @zojinkhoshbakht 👫 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
من رب النوع پیچاندن جمع های کسالت بار و بی نتیجه و پناه بردن به کنج های تنهایی ام ، و تبحر عجیبی در نداشتن نقطه ی اشتراک با آدم های اطرافم دارم . من خداوندگار گوشه ای نشستن و زل زدن به نقطه های نا معلومم ، خداوندگار بی منطقی که گاهی همین زل زدن و غرق شدن در دریای افکار عجیب را به گردش و تفریح های جانانه ترجیح می دهد . که دیوانه ی خلسه های عمیقِ خیال و دنیاهای ناشناخته ی اساطیری ست . من رب النوع کوه ساختن از کاهم ، کافیست مورچه ای از کنارم بدود ، بادی بوزد و برگ خشکی به ‌‌‌زمین بیفتد ؛ من بی معطلی، بهشت را در ذهنم مجسم می کنم و در سبزی و آرامشِ آن، سرخوشانه قدم می زنم ، شاید همین است که عاشق ترم می کند به تنهایی ... آدم ها با حرف ها و کارهایشان ، بهشتِ آدم را خراب می کنند ، آدم ها ، آدم را از خودش بودن و از اعتماد ، می ترسانند ، آدم ها مدام ، عاشق ترت می کنند به سکوت و تنهایی ... به این که کناری لنگر بگیری و باورهایت را پرواز بدهی جایی فراسوی ابرها ، جایی که قصرهای طلایی هست ، چنگ ها می نوازند ، مرغ ها تخم طلا می کنند و دیوها با آدم ها رفیقند و آدم ها جز لبخند و مهرورزی ؛ کار دیگری به کارِ هم ندارند ! جایی که زمینش ابر است و ریشه اش آسمان و همسایه اش آفتاب ؛ حتما آدم هایش لایق همنشینی اند و می شود با آنها از شکوهِ پرواز و دویدن میان جشنِ باران حرف زد ، می شود با آنها گوشه ای نشست ، به نقطه های نا معلوم زل زد و فکر و خیال های عمیق کرد ، می شود با آنها قصرهای خیالیِ بیشتری ساخت و در بهشت های محالِ بیشتری زیست ، خیالبافی های بیشتری کرد و نسل بشر را از این اضمحلالِ تلخِ واقعیت ،نجات داد ... به کانال بپیوندید.👇 Join🔜 @zojinkhoshbakht 👫 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
بَرنده باش، نه بُرّنده ! نه کسی که امیدِ کسی را می بُرد، نه کسی که برای برون ریزیِ خشم و دردهایش، ارزشِ دیگران را به زیر سوال می گیرد . کسی باش که برای صعود خودش می جنگد، نه سقوطِ آدم ها ! کسی که دنبالِ مقصر نمی گردد و شوقِ دیدنِ ایستادگی و موفقیتِ آدم ها را دارد، کسی که برای خوب بودنِ حالِ خودش و خوب بودنِ حالِ دیگران، قدمی بر می دارد . کسی باش که به جای ایستادن و اعتراض به حفره های مسیر؛ حفره ای را پر می کند و به مسیرش ادامه می دهد ... اگر ادامه دادن و پیروزی سخت شد و تمام جهان، دست از ادامه برداشتند، تو شهامت داشته باش و خلافِ جریانِ رود شنا کن . تو دلت را به دریا بزن، وَ برنده باش ... به کانال بپیوندید.👇 Join🔜 @zojinkhoshbakht 👫 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
من رب النوع پیچاندن جمع های کسالت بار و بی نتیجه و پناه بردن به کنج های تنهایی ام ، و تبحر عجیبی در نداشتن نقطه ی اشتراک با آدم های اطرافم دارم . من خداوندگار گوشه ای نشستن و زل زدن به نقطه های نا معلومم ، خداوندگار بی منطقی که گاهی همین زل زدن و غرق شدن در دریای افکار عجیب را به گردش و تفریح های جانانه ترجیح می دهد . که دیوانه ی خلسه های عمیقِ خیال و دنیاهای ناشناخته ی اساطیری ست . من رب النوع کوه ساختن از کاهم ، کافیست مورچه ای از کنارم بدود ، بادی بوزد و برگ خشکی به ‌‌‌زمین بیفتد ؛ من بی معطلی، بهشت را در ذهنم مجسم می کنم و در سبزی و آرامشِ آن، سرخوشانه قدم می زنم ، شاید همین است که عاشق ترم می کند به تنهایی ... آدم ها با حرف ها و کارهایشان ، بهشتِ آدم را خراب می کنند ، آدم ها ، آدم را از خودش بودن و از اعتماد ، می ترسانند ، آدم ها مدام ، عاشق ترت می کنند به سکوت و تنهایی ... به این که کناری لنگر بگیری و باورهایت را پرواز بدهی جایی فراسوی ابرها ، جایی که قصرهای طلایی هست ، چنگ ها می نوازند ، مرغ ها تخم طلا می کنند و دیوها با آدم ها رفیقند و آدم ها جز لبخند و مهرورزی ؛ کار دیگری به کارِ هم ندارند ! جایی که زمینش ابر است و ریشه اش آسمان و همسایه اش آفتاب ؛ حتما آدم هایش لایق همنشینی اند و می شود با آنها از شکوهِ پرواز و دویدن میان جشنِ باران حرف زد ، می شود با آنها گوشه ای نشست ، به نقطه های نا معلوم زل زد و فکر و خیال های عمیق کرد ، می شود با آنها قصرهای خیالیِ بیشتری ساخت و در بهشت های محالِ بیشتری زیست ، خیالبافی های بیشتری کرد و نسل بشر را از این اضمحلالِ تلخِ واقعیت ،نجات داد ... به کانال بپیوندید.👇 Join🔜 @zojinkhoshbakht 👫 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
آدم‌های کوچک را می‌شناسید؟ همان‌ها که توان خوشحال کردن خود را به هیچ قیمتی ندارند و می‌کوشند به هرقیمتی، دیگران را غمگین کنند. همان‌ها که آنقدر چشم و نگاهشان را به گام و دنیای آدم‌ها دوخته‌اند که سال‌های سال نه گامی برداشته‌اند، نه دنیاشان را ساخته‌اند، همان‌ها که برای کوتاهی‌های خود در قبال خود، دنبال مقصر می‌گردند میان دیگران! همان‌ها که نظری تنگ دارند و بلندنظر نیستند، که به‌جای آرزو، حسرت می‌کشند و به‌جای تلاش، سنگ می‌اندازند، همان‌ها که دیر یا زود تاوان پس می‌دهند، تاوان خصلت‌های سیاهی که در دل پرورانده‌اند... آدم‌های کوچک را می‌شناسید؟ آن‌ها سعی نمی‌کنند بزرگ شوند، به آب و آتش می‌زنند دیگران را کوچک کنند... و خداوند حواسش به همه چیز هست، و خداوند آدم‌های کوچک را دوست ندارد. به کانال بپیوندید.👇 Join🔜 @zojinkhoshbakht 👫 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
❄️ چقدر خوب شد که خدا مردها را آفرید ... از آن مردهایِ خوبی که برای زن ها تکیه گاه می شوند ، منظورم است ... از آن مردهایِ مهربانی ؛ که دنیایِ بی پناهِ یک زن را در سایه ی امنیتشان ، قشنگ می کنند ... مرد باید آنقدر قوی و عاشق باشد ؛ که همه جوره هوایِ زنی که به اوتکیه کرده را داشته باشد ... که وجودش ، عمیق ترین لبخند را بر لب های او بنشاند ... مرد باید وفادار باشد ... مرد باید "امنیت" باشد ... وگرنه مرد بودن ، به چه کارِ دنیا می آید ؟! به کانال بپیوندید.👇 Join🔜 @zojinkhoshbakht 👫 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─