نمیدونم این یه موهبته یا یه عذاب
این یه ویژگیه مثبته یا یه مریضی
این درمانه یا درد
ولی از همیشه دلنازکتر شدم؛
توی زندگیم سراغ نداشتم با خوندن کتاب گریه کنم
لحظه های غمانگیز کتابا رو ورق میزدم میرفتم جلو
یا وقتایی که حوصلهداشتم
سر سری میخوندمشون و میرفتم جلو
ولی نمیدونم چرا چند وقتیه که
وقتی میخونمشون تا عمق وجودم پیش میرن
به دلم میشنن و اون موقعس که اشکام از گوشه چشمم سرازیر میشن
در اون لحظه؛
از مکان و زمان و حالهوای زندگی واقعی بیرون میام و خودمو جای شخصیت داستان میبینم
و غم بزرگش رو روی دلم حس میکنم...
آره خلاصه
دلنازکی هم بد دردیه :)
#دلنوشته #me
𝓐𝓬𝓮𝓽𝓪𝓶𝓲𝓷𝓸𝓹𝓱𝓮𝓷
گفتم:
رضاجان!منوبهخودتنزدیککن
منو بیار پیش خودت
منو از خودت دور نکن
دلم دیگه طاقت فراغ نداره💔
من پیش تو آرومم،من با یاد تو آرومم
من با گریه کردنِ براتونه که زندم :)
اینجوری بود که آروم گرفتم...
دردل های آخرمو گفتم و از کنار ضریح دور شدم...
#دلنوشته
ولی جدا از شوخی
یه روزی میاد که دلمون تنگ میشه برای مدرسه :)
یه روزی میاد که دلمون میخواد تنها دغدغهمون امتحانای معلم باشه...
تنها ترسمون ننوشتن تکالیف
تنها استرسمون سوال های بیجواب امتحان :)💔
بزرگ ترین مشکلمون نشون دادن کارنامه به خانواده
و
زندگیمون خلاصه شه به دنیای کوچیک مدرسه .
| #دلنوشته
𝓐𝓬𝓮𝓽𝓪𝓶𝓲𝓷𝓸𝓹𝓱𝓮𝓷