برایم نسخه‌ی دوری بپیچ اما بدان این دل از این دیوانه‌تر شاید ولی عاقل نخواهد شد! 𝓐𝓬𝓮𝓽𝓪𝓶𝓲𝓷𝓸𝓹𝓱𝓮𝓷

چـشـم بیمار تــٓو ؛ دِل می‌برد از دَسـت حکـیـم👀🤍 :)

باید امشب بروم بر سر یک بامِ بلند شهر را از خطر چَشم تو آگاه کنم :)! 𝓐𝓬𝓮𝓽𝓪𝓶𝓲𝓷𝓸𝓹𝓱𝓮𝓷

تـٰابوت‌ِتیرخوردِه‌وَیِڪ‌قَبرِبۍحَرَم . . این‌هَم‌جَزاۍ‌ِآن‌هَمِہ‌‌آقـٰایۍ‌وَڪَرَم!💔' #شب_شعر

ولی مناجات مولا :))))) 𝓐𝓬𝓮𝓽𝓪𝓶𝓲𝓷𝓸𝓹𝓱𝓮𝓷

سلام برتو ، به اندازه رنج هایی که برای هدایت انسان‌ها کشیدی . .

موی حسن ز غصه‌ی زهرا سپید شد رسم کریم‌هاست غم یار می‌خورند :) 𝓐𝓬𝓮𝓽𝓪𝓶𝓲𝓷𝓸𝓹𝓱𝓮𝓷

رَحمت بر آن کسی که به مَن یاد داد و گفت. وا کُن دو لب به نام به جُنون و بگو حَسن :) 𝓐𝓬𝓮𝓽𝓪𝓶𝓲𝓷𝓸𝓹𝓱𝓮𝓷

نِیزه‌ زار‌ آمده‌ام‌ یـا‌ تو‌ پُر‌ از‌ نیزه‌ شدی؟! تیر باران‌ که‌ شدی‌ یاد‌ حَسن‌ افتادَم :) 𝓐𝓬𝓮𝓽𝓪𝓶𝓲𝓷𝓸𝓹𝓱𝓮𝓷

لحظات آخر عمر مبارک رسول خدا بود که رو به امیرالمومنین نمودند و فرمودند: أتَصبِرُ إذا قادوكَ بِحَمائلِ سَيفك؟ أو تَصبِر إذا قادوكَ في مِحرابِك؟ أو تَصبِرُ إذا هُتِكتِ الحُرمة؟ «آن دَم که تو را شمشیر بر کمر، می‌کشاندند، آیا صبر می‌کنی؟ یا آن ساعتی که حُرمت‌ها هتک شده و کشان کشان تو را به سمت محرابت می‌برند، صبر می‌کنی؟!» نَكَسَ بِرأسِه و هُوَ يَبكي... «امیرالمومنین علیه‌السلام سرش را به زیر انداخت و گریه می‌کرد‌...» رسول خدا ادامه داد: أو تَصبِرُ إذا حَرَقوا بابَ دارِك؟ أو تَصبِر إذا ضَرَبوا فاطمة؟ أو تَصبِر إذا أنبَتوا المِسمارَ في صَدرِها ؟ أو تَصبِر إذا أسقَطوا جَنينها؟ «آیا آن دَمی که درب خانه‌ات را به آتش می‌کشند و فاطمه سلام‌الله‌علیها را کتک می‌زنند، صبر می‌کنی؟! آیا بر آن لحظه‌ای که میخ، در سینهٔ فاطمه‌ات جا کرده و جنین او را سقط می‌کنند، صبر می‌کنی؟!» امیرالمؤمنین علیه‌السلام با چشمی گریان فرمود: أصبِرُ يا رسول الله! آری صبر می‌کنم ای رسول خدا! :)💔 𝓐𝓬𝓮𝓽𝓪𝓶𝓲𝓷𝓸𝓹𝓱𝓮𝓷

امام‌زاده آبادی هم حرم دارد ولی... 𝓐𝓬𝓮𝓽𝓪𝓶𝓲𝓷𝓸𝓹𝓱𝓮𝓷

سَند قلب ابوالفضل به نام حَسن است گرچه ساقی‌ست ولی تِشنهٔ جام حَسن است :) #شب_شعر