eitaa logo
کنشگری🇮🇷🇱🇧
12.3هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
1.7هزار فایل
📲میکرورسانه کنشگری 🧩 نوآوری اجتماعی و فرهنگی 🎯 ارایه الگوهای کنشگری و طرح عملیاتی 👨‍💻 پایگاه حمایت فکری از کنشگران میدانی ✍️راهبرمحتوایی: @admin_activism گروه ایده پردازی فرهنگی👇 https://eitaa.com/joinchat/3205628134Ced1e760985
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 خون دلی که لعل شد ✍ رهبر معظم انقلاب پایم را به تخت بستند شلاق‌هایی با ضخامت‌های مختلف به سقف آویخته بودند که ضخامت آنها یک انگشت، دو انگشت و یا بیشتر بود. یکی از آنها شلاقی برداشت و شروع کرد به زدن به پاهایم، آنقدر زد که خسته شد، فرد دیگری را گرفت او هم زد و زد و خسته شد، نفر سوم شروع کرد به زدن و به همین ترتیب. هر کدام از آنها فرصتی برای استراحت داشتند بجز من که نگذاشتند حتی اندکی استراحت کنم. در آن حال که قابل توصیف نیست من از خباثت برخی از آن‌ها به شگفتی می‌آمدم، وظیفه آنها بود که شلاق را بالا ببرند و به من بزنند و همچنین وظیفه داشتند مرا آنقدر بزنند تا در برابر آنها از پا درآیم بنابراین طبیعی بود که پشت سر هم بزنند، اما یکی از آنها خباثت خاصی از خود نشان می‌داد: را به دست می‌گرفت آن را با دست دیگر از پشت سرش خوب می کشید و بعد ضربه را می‌زد تا بیشتر دلش خنک شود. در حین شلاق زدن یکی از آنها بالای سرم می آمد و از من می‌خواست از فلان کس یا از نهضت اسلامی بیزاری بجویم من اظهار مخالفت می‌کردم و آنها به زدن ادامه می‌دادند تا اینکه در خلال این تجربه عملی تلخ دریافتم که ضربه زدن به کف پا از است چون پیش از آنکه شخص بیهوش شود ضربات می‌تواند ساعت‌ها ادامه یابد ضمنا تاثیر وحشتناکی بر روی اعصاب دارد، شنیده بودم که این شکنجه‌گران دوره‌های شکنجه را زیر نظر کارشناسان اسرائیلی گذرانده اند و لذا در اعتراف گرفتن حرفه‌ای هستند و در کار خود مهارت دارند. 🔅تمد🔅 🆔 @Temod_uni
🖍در ایران دانشگاه ها دقیقا به چه دردی می خورند؟ 👈مجتبی لشکربلوکی 🔸فکرش را بکنید شما رییس یک دپارتمان در دانشگاه MIT (مؤسسه فناوری ماساچوست) یکی از سه دانشگاه برتر جهان باشی ولی آن را رها کنی. چرا؟ چون فکر می کنی که این مدل از دانشگاه به درد نمی خورد! کریستین ارتیز وقتی دانشگاه آرمانی خود را تصویر می‌‌کند، جایی بدون سخنرانی، بدون کلاس و بدون رشته را تصویر می کند. دانشجویان در فضایی بزرگ و باز روی مشکلاتی سخت و عملی کار می‌کنند. اگر به مطالعه‌ای نیاز باشد به اینترنت مراجعه می‌کنند و نه استاد. این تصور، با الگوی سنتی تحصیلات عالی فاصله زیادی دارد اما به‌زودی به یک واقعیت تبدیل خواهد شد: او کارش در بهترین دانشگاه جهان را رها کرده تا دانشگاهی جدید ایجاد کند. 🔸در بیست سال گذشته ده‌ها نمونه از این گونه‌ موسسات در شیلی تا چین افتتاح شده. اگرچه حوزه‌های کاری آنها متفاوت است، اما یک حرف مشترک دارند: مخالفت با روش سنتی آموزش. دانشجویان به صورت تیمی روی پروژه‌ها کار می‌کنند و تلاش می کنند مسائل واقعی را حل کنند. شرکت‌ها اغلب حامیان مالی این پروژه‌ها هستند. 🔸شعار دانشگاه زپلین که در سال ۲۰۰۳ در آلمان تاسیس شد این است: «مشکلات جامعه ما هیچ نظم و انضباطی ندارند، ما هم همین‌طور». دانشکده‌ الگوی جدید فناوری و مهندسی در سال ۲۰۱۷ در انگلستان افتتاح شد. این دانشگاه، استادان را بر اساس مهارت استخدام می‌کند و نه تعداد آثار چاپ‌ شده. دانشجویان باید با موفقیت دوره را به پایان برسانند اما ضروری نیست که ریاضی یا فیزیک بخوانند. آنها باید هنر و علوم اجتماعی را مطالعه کنند. (برگرفته از هفته نامه وزین تجارت فردا) ☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی: ۱- بهترین دانشگاه های دنیا زیر سوال هستند و به مراتب دانشگاه های ایرانی بیشتر. به عنوان کسی که ۱۲ سال در دانشگاه درس خواندم و ۱۲ سال هم در دانشگاه ها تدریس کرده ام، صادقانه می گویم نمی توانم از عملکرد دانشگاه های ایرانی دفاع کنم. به نظرم بیشتر (و نه همه) دانشگاه ها شده اند، کارخانه تولید انبوه «مدرک داران بی ادراک!» و جالب اینجاست که اراده ای هم برای تغییر وضعیت موجود نمی بینيم. به ویژه آنکه بسیاری نیز از طریق همین دانشگاه ها، به عناوین مهندس و دکتر و حتی برخی به کرسی استادی رسیده اند! ۲- بیست سال پیش در رشته مهندسی فارغ التحصیل شدم. امروز رفتم مجدد دروس دوره کارشناسی را مرور کردم و تاسف خوردم انگار زمان در دانشگاه های ما متوقف شده. برخی دروس که مطمئنم که به درد هیچ کس نمی خورد باز هم تدریس می شود. یعنی در طول این بیست سال امکان نداشت که یک نظرسنجی انجام شود که واقعا در دنیای واقعی کدام دروس به درد شما خورده و کدام نخورده؟ وقتی درسی در طول بیست سال به درد کسی نمی خورد چرا نباید حذف شود؟ عجیب نیست؟ ۳- آیا می شود کاری کرد؟ بله. یک تصویر ارایه می کنم که نشان دهم می‌شود جور دیگری هم به مساله نگاه کرد: این جهان را تصور کنید: من نه کارشناسی دارم و نه در جستجوی کارشناسی ارشد و دکترا هستم. می گردم متناسب با نیاز شغلی و آینده ام از بین تمام موسسات و دانشگاه ها دنیا دروسی را انتخاب می کنم و در آن ها شرکت می کنم و به جای مدرک کارشناسی، گواهینامه علمی یا فنی (Certificate) دریافت می کنم. مثلا امروز با تکنولوژی واقعیت مجازی در کلاس استراتژی پروفسور مایکل پورتر در دانشگاه هاروارد حاضر می شوم. فردا صبح برای یک درس کاملا بومی در کلاس «اقتصاد ایران» دکتر مسعود نیلی و پس فردا هم در یک پلتفرم آموزش مجازی مبتنی بر بازی (بدون استاد مشخص) در زمینه مذاکره شرکت می کنم و از همه این ها هم گواهینامه می گیرم. همچنین از همه مهم تر ۵۰٪ اطلاعات مورد نیازم را از اینترنت بدست می آورم. در این جهان دیگر ما با دکترهای قلابی بی سواد سر وکار نداریم! مجبور نیستیم چهار سال وقت مان را صرف دروسی کنیم که ۳۰ سال پیش دیگران به غلط برای ما تشخیص داده اند. لازم نیست برای تحصیلات به یک کشور یا شهر دیگر برویم. دیگر کنکور بی معنا خواهد شد. تحصیلات من مساله محور است و نه مدرک محور. موسسات ارایه دهنده آموزش در یک محیط رقابتی مجبورند هر روز بهتر شوند و دانشگاه های مزخرف، ورشکسته و حذف خواهند شد. این تنها راه است؟ نه. یک مثال بود برای باز شدن باب گفتگو امکان پذیر است؟ بله. ولی نه یک شبه. برای همه رشته ها این کار لازم است؟ در مورد برخی رشته ها مثلا علوم پایه و پزشکی باید مسیر دیگری رفت. دانشگاه ها هیچ فایده ای نداشته اند؟ قطعا فایده داشته اند. دانشگاه های ما حاصل کپی هستند. یک کپی قدیمی و ناقص! آنچه ما می خواهیم دانشگاه هایی است که مسائل واقعی از دنیای واقعی را حل کنند. نه اینکه کارخانه تولید مدرک باشند. جهان و بویژه ایران نیاز به دانشگاه های واقعی بدردبخور دارد. 🔅تمد🔅 🆔 @Temod_uni
🔅تمُد🔅 📒تولید محتوا 💡ایده پردازی و نوآوری 🖌یادداشت تحلیلی 📚حوزه اجتماعی و فرهنگی ⭕️تمُد تولید محتوا فرهنگی و اجتماعی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3525443610C033ca61cc7 👆👆👆 🖍دسترسی به محتوا فاخر و ایده ناب
کنشگری🇮🇷🇱🇧
🖌ریشه افسردگی ، مشعل دار المپیک، بازیکن تیم تنیس ژاپن، نفر دوم رنکینگ تنیس بانوان و برنده ی چهار گرند اسلم، در عین ناباوری از المپیک ۲۰۲۱ حذف شد. اما علت چه بود؟ شاید باورتان نشود، رنج بردن از بیماری افسردگی که از سال ۲۰۱۸ گریبان گیر وی شده است. به راستی چه طور می شود که شخصی در اوج موفقیت و شهرت از افسردگی رنج ببرد؟ 🔺نامبرده اولین نمونه نیست. ستاره ی سالهای نه چندان دور ماتادورها و لاماسیا که معرف حضورتان هست. اینیستا در تابستان سال ۲۰۰۹ که بارسلونا شش گانه ی معروفش را تحت هدایت پپ گواردیولا به دست آورد، دچار افسردگی می شود. البته این مهم در آن سالها رسانه ای نشد ولی سه سال قبل از آن پرده برداشت. بازیگر نقش جوکر در فیلم بتمن و رابین ویلیامز شهیر به افسردگی اکتفا نکرده و دست به خودکشی زدند. و تونی اسکات و بسیاری دیگر از چهره های هالیوود را به این لیست اضافه کنید. سوال این است: چه امری موجب می شود، افردای چنین در اوج شهرت و موفقیت، از افسردگی رنج ببرند یا اقدام به خودکشی کنند؟ 🔺شاید این را بتوان سحر تمدن غربی و مسخ انسان لقب نهاد. رسانه ها و جریان های گوناگون، آدمیان را به سوی آرزوهای طویل و موفقیت های موهوم و دلخوشی های زودگذر سوق می دهند، مدال المپیک، رنکینگ جهانی، توپ طلای فوتبال، نخل طلا، اسکار، خرس طلایی و شهرت و ثروت و فالوور و ... 🔺اما هنگامی که روح سیری ناپذیر و کمال طلب و خداخواه آدمی به این امور موهوم می رسد قالب تهی می کند. روح کمال حقیقی را درک می کند و با سراب های گوناگون نمی توان تشنگی آن را برطرف کرد. تا زمانی که شخص در مسیر است و برای رسیدن به سراب و امر ناحقیقی تلاش می کند، به پوچی نقصد پی نمی برد، ولی به محض وصول، روح به بی حاصلی آنچه بدان رسیده است پی می برد. 🔺تمامی آن تلاش و سنگ رنگ می بازد، مثل کسی است که با تلاش فراوان چاهی به عمق ۱۰۰ متر را روز و شب کنده است و اکنون به جای گنج، خزف در مقابل اوست. شخص در این حالت در اصل هویت و خواسته ها و زندگی خود شک می کند، از حیوانیت خود خسته می شود و غمی پایان ناپذیر وجودش را فرا می گیرد. همه برای او کف و سوت می زنند ولی دردی بی پایان سراپای وجودش را آزار می دهد. همه او را دوست دارند و لسان به تمجیدش بلند می کنند ولی او از خود بی زار است. قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا؟ الذین ضل سعیهم فی الحیوة الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا 🔅تمد🔅 🆔 @Temod_uni
کنشگری🇮🇷🇱🇧
🖌ریشه افسردگی استاد صفایی: 🔺ما خيال مى‏كنيم كه اگر بُعد معنوى اين قرن به اندازه بُعد صنعت و قدرت مادى پيشرفت كند، كار انسان به سامان مى‏رسد و اين است كه راه مى‏ اندازيم... در حالى كه اين انسان به تكامل رسيده در اين دو بُعد، بیشتر و عميق‏تر بن‏بست و پوچى و عبث را احساس مى‏ كند. 🔺انسان هنگامى كه در اوج رفاه موعود سوسياليسم قرار بگيرد و در بعد معنوى به عرفان عميق هند هم دست بيابد و روح تشنه‏اش را در زير شبنم جنگل‏هاى مبهم هند، سيراب كند و به طراوت برساند، اين انسان سرشار در دو بعد، رنج‏اش عميق‏تر و جان كاه‏تر خواهد شد و بن‏بست سخت‏ترى خواهد داشت. 🔺اگر در جوامع سرمايه‏ دارى پس از رسيدن يك عده به رفاه عالى، براى همين‏ها بن‏ بست مطرح شد، در جوامع سوسياليست پس از رسيدن به اوج رفاه عمومى، همه هيپى مى‏ شوند و به عصيان چنگ مى‏زنند و به عرفان شرق پناه مى‏آورند... تا آن روز كه در اين بن‏بست هم بمانند و راهى ديگر بخواهند. 🔺انسان حتى پس از فرار از بيرون و هجرت از بيرون و رسيدن به‏ پناهگاه درونى خويش، در اين زندان هم نمى‏تواند بماند و در اين آزادى هرز هم نمى‏تواند دوام بياورد، كه در اين وسعت تبخير هم مجبور است خويشتن را از هرزگى و ولنگارى برهاند و خود را در جهتى عالى‏تر رهبرى كند و از آزادى خويشتن هم آزاد گردد. 🔺اين جهت اگر جهت برتر باشد، رشد مطرح مى‏شود و بارورى وگرنه خسر و زيان، آن هم در بطن تكامل.اين مفهوم رشد است كه در برابر خسر آمده و اين مفهوم با تكامل تفاوت‏ها دارد. رشد، زياد شدن انسانى است كه به استعدادهاى تكامل يافته‏اش جهت مى‏دهد و آنها را از بن‏ بست مى‏ رهاند و به دنبال روش حركت و صراط و رهبرى مى‏ افتد و ضرورت «مذهب» را مى‏يابد. 🔅تمد🔅 🆔 @Temod_uni