ܭَߊࡅ߭ܥࡐࡅ࡙ܨ ܣߊ
به آمار۱۵۰ برسیم میزارمش https://eitaa.com/SHAHIDEGOMNAMMM
دوستدارن اقا داوود....
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاندویی ها
#part_۱٠۳
#محمد
بالاخره رسیدم بیمارستان.......
از ماشین پیاده شدم و وارد بیمارستان شدم.....
به سمت پذیرش رفتم
سلام
*سلام بفرمایید
من: ببخشید یه جوون ۲٠ساله تیر خورده بود اورندش اینجا
*همون کسی که تیر کنار قفسه ی سینش خورده بود؟؟
من: ب.بله بله
*بفرمایید طبقه ی دوم انتهای راه رو اتاق عمل
من: ممنون
اینو گفتم و فورا به سمت اسانسور رفتم......
دل تو دلم نبود
بچها هم پشت سرم بودن نمیدونم به اونا چی بگم
که چرا بهشون دروغ گفتم!
سوار اسانسور شدیم و بد چند دیقه پیاده شدیم نگاهی به دورم کردم که رسول رو دیدم!
به سمتش دویدیم
#رسول
می ترسیدم!
از اینکه کسی تازع از مهربونیش با خبر شدم رو از دست بدم
اصن من به آقا محمد چی بگم
اصن داوود داداش من چرا خودتو پرت کردی جلو اون تیر چرا.....
چشاش دیگه بسته شدع بود ولی هنوز نفس میکشید
بوسه ای به دستش زدم و لب زدم اقا میشه زود تر برید!
*اروم باش عزیزم
نگران نباش
من:نگرانمم💔
.........................
بالاخره امبولانس رسید....
در باز شد و دوتا پرستار مرد اومدن جلو داوود رو سریع در اوردن و به داخل بیمارستان بردن.....
منم پشت سرشون رفتم.....
سریع برندش اتاق عمل....
خدایا خودت هوامونو داشته باش
داوود هنوز خیلییی بچس
خودت مراقب باش چیزی نشه
♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡
پ ن: اتاق عمل💔
پ ن: خیلیییی بچس
پ ن
چی💔
می خواد به جا سهراب کیمیا بیاره🥺💔
درسته دوسش دارم ولی از سرنوشت نمیشههه برامم😭
سلاااام
چطورید
خوبیددد
من بد ظهر پارت میدم😉
الان دارم پر پر میشم😭
منتظر باشید.....