eitaa logo
یا صاحب الزمان ادرکنی ❤
7هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
7.8هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دل تو دلم نبود صدای تپش قلبم رو خودم می شنیدم انگار قلبم توی گلوم بود واقعی واقعی داشتم شوهر میکردم حالم اصلا خوب نبود حرف های فریده تو گوشم شد بگو نمیخوام نهایت یک کتک میخوری چند روز باهات قهر می کنند تموم میشه یک لحظه صحنه کتک خوردن مامانم از بابام به خاطر ازدواج دمن اومد جلوی چشمام صدای آقا سید من رو به خودم آورد عروس خانوم راضی هستی سرم رو انداختم پایین اولین دروغه زندگیم رو گفتم بله آقا سید راضی هستم... https://eitaa.com/joinchat/4176281780Ce1b6f877e7 ؟؟ بیا اینجا این رمان بسیار زیبا مذهبی هیجانی و عاشقانه رو بخون و لذت ببر
هدایت شده از زیر چتر شهدا 🌹 🌱
روی تخت دراز کشیده .. ساعد دستشو گذاشته بود روی پیشونیش خیره به سقف اتاق نگاه میکرد . سمت تخت رفتم‌ پشت بهش خوابیدم و پتو رو روی سرم‌کشیدم پتو رو از روم کنار زد ، منو برگردوند سمت خودش .. دلخور پرسید : گریه کردی ؟ .. محلش ندادم پتو رو کشیدم روی سرم .. پتو از روم برداشت پرت کرد پایین تخت ... با دستش صورتمو برگردوند سمت خودش ... _ به من نگاه کن .. توی چشمهاش خیره شدم .. چرا گریه کردی ؟ با بغض گفتم ..نمی دونی ؟ .. ان شاالله خدا جوابتو بده. چشماش گرد شد .. تو منو نفرین میکنی ؟ ... می دونی من امروز به خاطر تو چه حرفهایی شنیدم .. پاشدم نشستم بغضم ترکید و با گریه گفتم .. تو نیمدونی من حامله ام .. که میزنی روی کتفم .. هلم میدی ؟... https://eitaa.com/joinchat/4176281780Ce1b6f877e7 ❤️ 😍