#جابجایی ۱
من وقتی بیست و دو ساله بودم با شوهرم ازدواج کردم مرد خوبی بود و پنج سال از من بزرگتر بود دوتا برادر داشت که هر دو متاهل بودن و ی خواهر شغلش خوب هست و در امدی خوبی داره شوهرم منو فرستاد دانشگاه و میگفت باید درس بخونی منمعلاقه داشتم و میخوندم دانشگاه که تموم شد همه فشارها شروع شد برای بچه دار شدن ما هر چی میگفتیم نمیخوایم باز میگفتن نه باید بچه دار بشید شوهرمم کنارم بود و میگفت تا زمانی که مریم نخواد خبری از بچه نیست چون تمام زحمتهاش گردن مریمه مادرشوهرم به ظاهر هیچی نمیگفت ولی تو هر جمعی بودیم بحث بچه رو میکشید وسط بالاخره به خواسته شون تن دادم و اقدام برای بچه دار شدن کردیم
#ادامهدارد
❌کپی حرام ⛔️
#جابجایی ۲
ولی خبری نشد به دکتر مراجعه کردیم که گفتن ایراد از منه و نمیتونم هرگز مادر بشم خیلی برام سخت بود شوهرم دلداریم میداد و میگفت من عاشقتم و نمیذارم کسی ناراحتت کنه اصلا به هیچ کس نمیگیم و میگیم ایراد از منه تا سرکوفتی بهت نزنن میریم از پرورشگاه میاریم و نمیذارم اذیت بشی اما این حرفها ارومم نمیکرد من دلم میخواست بچه خودم رو داشته باشم شوهرم این موضوع رو با خانواده ش مطرح کرد و گفت ایراد از خودشه مادرشوهرم خیلی خودشو میزد و اشک میریخت ی مدتم رفت میش دعا نویسای مختلف اما جوابی نگرفت تو همین گیر و دار جاری بزرگم که دوتا پسر و ی دختر داشت باردار شد به گوشم رسید که بچه رو نمیخوان و تو فکر سقط کردنش هستن
#ادامهدارد
❌کپی حرام ⛔️
#جابجایی ۳
با شوهرم صحبت کردمگفتم کی بهتر از داداشت بگو بدنیا بیارنش بدنش به ما کارای قانونیش هم میکنیم که بزرگ شد فکر کنه بچه ماست هیچ کسم بهش نمیگه شوهرمم استقبال کرد و ی شب شام دعوتشون کردن بهشون گفتم شما کخ اینو نمیخواید و دنبال دکترید که سقطش کنید بدیدش به ما چون وضع مالیشون خوب نبود شوهرم گفت خرج بارداریت با من و اخرشم بهت ی هدیه خوب میدیم اونا هم قبول کردن حسابی به جاریم میرسیدیم و منتظر دخترمون بودیم که بدنیا بیاد برای اینکه بعد از بدنیا اومدنش دبه نکنن باهاشون پیش ی وکیل قرار داد بستیم که بعد از زایمان حق هیچگونه ادعایی برای بچه ندارن و اگرم کردن باید هزینه زیادی به عنوان خسارت بدن برادرشوهرم روی اون پول بعد از زایمان حساب کرده بود و همش براش برنامه میریخت بالاخره این نه ماه تموم شد و دخترمون بدنیا اومد با رشوه و پارتی تو ثبت احوال براش شناسنامه گرفتیم و رسما شد دختر ما
#ادامهدارد
❌کپی حرام ⛔️
#جابجایی ۴
به اقوامم گفتیم دختر ماست و هیچ کس نفهمید که بچه جاریمه اسم دخترم رو گذاشتیم زهرا و زندگیمون رو به پاش میریختیم مادرشوهرمم چون فکر میکرد همسرم برای بچه دار شدن مشکل داره و جاریم بچه رو داده به ما،من و جاریم رو میذاشت روی چشمهاش و خیلی تحویلمون میگرفت برادرشوهرمم با اون پول تونست برای خودش کار راه بندازه و کارش حسابی گرفت دخترم شد نه ساله که ی روز خبر رسید دختر جاریم تو راه مدرسه تصادف کرده و فوت شده خیلی ناراحت شدیم خبر بدی بود و نمیتونستیم ارومش کنیم بالاخره بعد از چند روز که همه دوباره دور هم جمع شدیم و بچه ها داشتن بازی میکردن بهم گفت باید بچه م رو بدی جا خوردم باورمنمیشد که چی میگه شوهرم بهش گفت حواست هست چی میگی؟ گفت که حالا که دخترم مرده میخوام این یکی دخترم رو خودم بزرگ کنم باید بهم بدیدش برادرشوهرم خواست ساکتش کنه که گفت باید بدیدش و من بچه م رو میخوام یهو شوهرم عصبی گفت داغداری ولی منم میگم
#ادامهدارد
❌کپی حرام ⛔️
#جابجایی ۵
نهماه گفتی من نباید اب بخورم و باید اب معدنی بخورم دیگه هیچی که نبود از منبکنی اب معدنی میخوردی انواع لباس و خوراکی مگه ی زن حامله چقدر اجیل میخوره که تو ماهی پنج کیلو اجیل گرفتی از من چندتا گوسفند کشتم دادم در خونه ت کارایی که برات کردم و هنوز مریم نمیدونه اخر پیغام دادی حاملگی به بدن زن اسیب میزنه و پول اسیب بدنمم بده اونم ازمماهانه گرفتی ی پولیم اخرشگرفتی بچه رو دادی دیگه چته؟ برادرشوهرم هاج و واج خیره شد و گفت در حریان این چیزها نیست و کاشف به عمل اومد جاریم تمام این چیزها رو میداده به خانواده خودش شوهرم خیلی جدی بهش گفت اگر به بچه چیزی بگی یا اقدام قانونی کنی منم تمام مخارج رو ازتون چند برابر میگیرم و به جرم فروش بچه میندازمتون زندان اون قراردادی که با ذوق نخونده امضا کردید خیلی چیزا توش بوده که میزنمتون زمین بعدهن از اون خونه اومدیم الان چند سال گذشته و جاریم هیچ کاری نکرد فقط دوباره باردار شد و ی دختر دیگه بدنیا اورد تا جایی که خبردارم بخاطد اون پولها برادرشوهرم باهاش سرد شده و ما هم قطع رابطه کردیمدخترمم حسابی بزرگ و خانم شده
#پایان
❌کپی حرام ⛔️
#جابجایی ۵
نهماه گفتی من نباید اب بخورم و باید اب معدنی بخورم دیگه هیچی که نبود از منبکنی اب معدنی میخوردی انواع لباس و خوراکی مگه ی زن حامله چقدر اجیل میخوره که تو ماهی پنج کیلو اجیل گرفتی از من چندتا گوسفند کشتم دادم در خونه ت کارایی که برات کردم و هنوز مریم نمیدونه اخر پیغام دادی حاملگی به بدن زن اسیب میزنه و پول اسیب بدنمم بده اونم ازمماهانه گرفتی ی پولیم اخرشگرفتی بچه رو دادی دیگه چته؟ برادرشوهرم هاج و واج خیره شد و گفت در حریان این چیزها نیست و کاشف به عمل اومد جاریم تمام این چیزها رو میداده به خانواده خودش شوهرم خیلی جدی بهش گفت اگر به بچه چیزی بگی یا اقدام قانونی کنی منم تمام مخارج رو ازتون چند برابر میگیرم و به جرم فروش بچه میندازمتون زندان اون قراردادی که با ذوق نخونده امضا کردید خیلی چیزا توش بوده که میزنمتون زمین بعدهن از اون خونه اومدیم الان چند سال گذشته و جاریم هیچ کاری نکرد فقط دوباره باردار شد و ی دختر دیگه بدنیا اورد تا جایی که خبردارم بخاطد اون پولها برادرشوهرم باهاش سرد شده و ما هم قطع رابطه کردیمدخترمم حسابی بزرگ و خانم شده
#پایان
❌کپی حرام ⛔️