دوران دو #پهلوي را #عصر_طلائي_بهائيت ناميده اند؛ در اين دوران، بهائيان از هر نظر پيشرفت فراواني داشتند؛
با اين كه يكي از تعاليم بهائيت "مداخله نكردن در امور سياسي"است برخي عناصر بهائيت، تا حدي پيش رفتند كه گويا بهائيت بر ايران حكومت مي كرد نه شاه پهلوي؛
فردي به نام #عبدالكريم_ايادي كه عنوان پزشك محمدرضا شاه را پيدا كرده بود به حدي پيشرفت كرد و به شاه نزديك شد كه در تصميمات سياسي و مملكتي شاه، اثر مستقيم گذاشته بود؛
ارتشبد فردوست-رئيس دفتر حفاظت اطلاعات محمدرضاشاه- درباره وي مي گويد:
"تمام ایرانیان رده بالا، چه در ایران باشند و چه در خارج، خواهند پذیرفت که سلطان واقعی ایران #ایادی بود؛ حقیقتی که پیش از انقلاب جرأت بیان آن را نداشتند. در زمان حاکمیت ایادی بود که بهائی ها در مشاغل مهم قرار گرفتند و در ایران بهائی بی کار وجود نداشت. در دوران قدرت ایادی تعداد بهائی های ایران به 3 برابر رسید.»[1]
نه تنها قدرت سياسي بهائيت، در اين دوران به حد نهائي خود رسيد بلكه در امور مهم ديگر مانند نظامي، فرهنگي، اقتصادي و ... بهترين دوران خود را مي گذراندند.
از اين جا مي توان فهميد كه چرا بهائيت اكنون تا توان در بدن دارد، به تخريب عليه جمهوري اسلامي دست مي زند.
[1] - ظهور و سقوط سلطنت پهلوی صص 203- 202
#نقد_بهائیت
🔰 @Adyanuniv
#عبدالكريم_ايادي چگونه به دربار راه يافت؟
#فردوست رئيس دفتر حفاظت اطلاعات محمدرضا شاه مي گويد:
محمد رضا و علیرضا هر دو دارای یک مرض بودند که می توان آن را «میکروبوفیا» یعنی ترس از میکرب به طور دائم و در تمام مدت شبانه روز و برای تمام عمر نامید. در چنین مواقعی، محمد رضا اگر پزشک حضور نداشت او را احضار می کرد و تا دکتر برسد از من و از هر فردی که در دسترس بود، حتی از پیشخدمت ها، سؤالات گوناگون می نمود و لازم بود به او گفته شود که به هیچ وجه چنین میکربی به شما حمله نکرده! با این جواب او تا اندازه ای راحت می شد، ولی مدت آرامشش کوتاه بود و دو مرتبه ناراحتی شروع و سؤالات هم شروع می شد. علیرضا نیز همین مرض را داشت، ولی مدت مرض او با عدم معاشرت کامل توأم بود...»[1]
يك روز عيرضا كه قبلا از طبابت #ايادي بهره برده بود، در كنار شاه حضور داشت و حالت شاه را ديد؛ اجازه خواست تا #عبدالكريم_ايادي را براي معالجه به نزد خود بطلبد.
#ايادي احضار شد و شاه او را پسنديد؛ ابتدا قرار بود هفته اي سه بار، و هر بار به مدت يك ساعت به نزد محمدرضا بيايد لكن اين ديدار ها تبديل به تمام هفته، و يك ساعت تبديل به تمام اوقات شبانه روز شد.
[1]- ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ج1 ص200
#نقد_بهائیت
🔰 @Adyanuniv
تخصص #ايادي در پزشكي تا چه حدي بود؟
ایادی به عنوان پزشک شخصیت اول مملکت، تا چه حد در پزشکی تخصص داشت؟ فردوست می گوید: «... علیرضا دچار مرض روحی شدید بود و احتیاج به پزشکی داشت که به طور مدام با او در تماس باشد تا ناراحتی هایش را تسکین دهد. در آن زمان علیرضا خواهان بهترین پزشک ارتش شد و چون ایادی در ارتش بود به علیرضا معرفی گردید. ایادی در رشته خود یک پزشک متوسط بود و تخصصی در امراض روانی نداشت و نمی توانست علیرضا را معالجه کند، ولی حضور یک پزشک در زندگی علیرضا برای او تسکینی بود...»
«ایادی تا مرگ علیرضا پزشک معالج او بود... ایادی کلاش، در طول بیش از 10 سال که پزشک علیرضا بوده فقط به او انواع ویتامین های جهان را داده و او نیز مصرف کرده است! جیب علی رضا همیشه مملو از انواع ویتامین ها بود، که البته نه تنها مرض را معالجه نمی کرد بلکه امراض دیگری نیز، بخصوص امراض جلدی و لرزش برخی عضلات بدن، بر آن می افزود. محمد رضا نیز دچار این اعتیاد به ایادی شد»[1]
[1]- ظهور و سقوط سلطنت پهلوي ج1، ص 201، با اندكي تلخيص
#نقد_بهائیت
🔰 @Adyanuniv