eitaa logo
کانال فرق و ادیان
2.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
619 ویدیو
145 فایل
👇جهت عضویت کلیک کنید. لینک مستقیم عضویت در کانال: https://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e - انتشار مطالب، خبر و آثار در کانال - ارتباط با ادمین - تبلیغات 🔰 @Adminkhatam🔰⁦
مشاهده در ایتا
دانلود
نوظهور نیست ❌ تحریفِ واقعهٔ متلاشی شدنِ کوه طور از خوفِ خدا؛ و تفسیرِ صوفیانه مولوی از این ماجرا. 🔸وقتی قومِ حضرت موسی علی نبیّنا و آله سلام الله، از ایشان درخواست کردند که خدا را بما نشان بده و حضرت پیغام آنان را بخدا عرض کرد، ندا آمد: «لَن تَرَانِي وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا» خدا فرمود که مرا نخواهی دید، به کوه نگاه کن؛ اگر در جای خود ماند، تو نیز مرا خواهی دید. سپس صاعقه‌ای بر کوه فرود آمد و از قدرت و خوفِ خدا متلاشی شد و همه بجز موسی علیه السلام مُردند. حایزِاهمیت است که برخلافِ برخی تفاسیر صوفیان و فیلسوفان که می‌گویند موسی علیه السلام برای رؤیتِ خدا طمع نمود و از تهدید ملائکه نیز نهراسید! (شرح مثنوی، ملاهادی سبزواری، ١/٣٠٥) طبق روایات، موسی علیه السلام می‌دانست که خدا جسم نیست و قابل رؤیت نمی‌باشد، اما برای اتمام حجت بر قومش چنین درخواستی نمود. 📚عیون اخبار الرضا علیه السلام، ١/١٧٨ ❌ حال بنگرید مولوی چگونه حالتِ خوف و خشوع و خضوع را در این ماجرا تغییر داده و از این واقعهٔ مهمِ توحیدی چه تفسیری کرده: کوه طور از نورِ موسی شد برقص صوفیِ کامل شد و رست او ز نقص چه عجب گر کوه، صوفی شد عزیز جسم موسی از کلوخی بود نیز. 📚مثنوی، دفتراول، بخش چهلم 👈🏻 وی حالتِ خوف و خضوع و خشوعِ مخلوق مقابل خالق در این واقعه را، تحریف و تفسیر به رقص و سماع و خرقه چاک زدن در حالت وجد و شعفِ صوفیانه نموده است! فروزانفر نیز در شرح مثنوی نوشته است: «مولانا اين حالت را تشبيه كرده است بِحالت وجدى كه بر صوفيه عارض مى‌شود و در آن حالت، استغراقى بديشان دست مى‌دهد و از خودى خود بيرون مى‌آيند و بِرقص بر مى‌خيزند و دست استغنا بر جهان مى‌افشانند و از فرطِ وجد و حالت، خرقه خود را مى‌شكافند و بسوى مُطرب مى‌افكنند و وجهِ مشابهت، حصول حالت و انسلاخ از هستى است كه بر کوه طور عارض گشت چنان كه بر صوفيان در حال وجد و تاثير سماع.» 📚شرح مثنوی، ١/٣٢٨ جالب آنکه سید محمد حسین ، شاگرد سید هاشم مولوی را بخاطر این شعر نیز ستوده است. 📚معادشناسی، ٧/٢٠٦ ❗️تفسیر صوفیانهٔ قرآن را نیز باید به دیگر تفاسیر به رأی افزود. پناه بر خدا از چنین تحریفات و تفاسیری که سبب خوشنودی شیطان می‌شود. 🌐کانال تخصصی فرق و ادیان🌐 جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید.👇 @adyanuniv
عرفانی عشقبازی عرفا با خدا در تاکسی 🔰محمد صادق طهرانی در کتاب نور مجرد می نویسد: "آقا سید حسین ورشوچی برای حاج آقا معین نقل کردند که: یکبار سوار تاکسی شدم، زنی هم قبل از من در آن تاکسی نشسته بود، من در حال خود مستغرق بودم و مرتب می گفتم: قربانت گردم، قربانت گردم. بعد که آن زن پیاده شد، راننده تاکسی که آدم ظاهر الصلاحی هم نبود، رو به من کرد و گفت: آقا شما خجالت نمی کشی با این وضع و قیافه، مرتب به این زن می گویی: قربانت گردم، قربانت گردم، آخر این چه کاری است؟! گفتم: من که به آن زن نمی گفتم قربانت گردم. گفت: پس به چه کسی می گفتی؟ گفتم: من به خدای خود می گفتم، با خدا مشغول هستم. این را که با شور خاصی می گفتم، آن راننده تاکسی نیز مثل من حالش منقلب شده و تاکسی را متوقف کرد و های های گریه می کرد." 📕نور مجرد، ج3،ص 110 🔰 @Adyanuniv
آنتوان لاوی و محمد حسین طهرانی از کتاب انجیل شیطانی تا کتاب الله شناسی 🔻ابلیس نماینده "مطیع" و "فرمانبر خدا" است. 🔻ابلیس در گمراه کردن خلایق هیچ استقلالی (خود رأیی) از خود ندارد (و فقط مجری فرامین خداوند است.) 🔻اگر شيطان نبود، شقاوت و سعادت و دوزخ و جنّت نبود. 🔻اگر شيطان نبود، تمام عالم مبدّل بود به يك سلسله موجودات ثابت و غير عاشق و غير متحرّك. 🔻شيطان از جانب حقّ متعال مأمور بازرسى و تفتيش است تا افراد آلوده به اختيار خود را از افراد خوب و پاك و پاكيزه و طيّب جدا سازد. 🔻وظيفه اضلال و گمراهى شيطان‏ از جانب خداوند بدو عنايت شده است. یک مرتبه دیگر با دقت بیشتری جملات بالا را بخوانید. در وهله اول ممکن است گمان کنید که این ترّهات را "آنتوان لاوی" پایه گذار فرقه شیطان پرستی در کتاب "انجیل شیطانی" نوشته باشد یا شاید هم گمان برید "مرلین منسون" این خطابه را در "کلیسای شیطان" برای مخاطبین شیطان پرستش بیان کرده باشد، اما در اشتباهید؛ این سخنان را محمد حسین طهرانی نه در کلیسای شیطان پرستان و نه در کتاب انجیل شیطانی بلکه در کتاب موسوم به "الله شناسی" نوشته است تا سالکین راه طریقت و جویندگان معنویت را به سوی حق تعالی رهنمود باشد! آری، درست متوجه شدید. محمد حسین طهرانی (لاله زاری) که او را عارف والا رتبه شیعه معرفی می کنند، ابلیس را نماینده "مطیع" و فرمانبر خدا می داند. قید "مطیع" در معرفی اعمال ابلیس یک دنیا حرف دارد. مطیع یعنی تمام خباثت ها و شرارت هایی که در ذهن سراغ دارید (از به شهادت رساندن صدیقه طاهره علیها سلام گرفته تا بریدن سر امام حسین علیه السلام از قفا و همه و همه و همه) اجرای دستورات و منویات خداوند بوده است که توسط شیاطین جن به شیاطین انس القا گردید. کسی که شیطان را مطیع خدا می داند را باید چگونه معرفی کنیم؟ چگونه می توان تصور کرد که یک مسلمان شیعه، ابلیس را مطیع خدا بداند؟ باید پناه به خدا برد از کتابی که به اسم الله شناسی، ابلیس را نماینده مطیع و کارگزار خدا معرفی کرده است. باید پناه برد به خدا از شیعه ای که ابلیس را عامل وجود بهشت و جهنم و سعادت و شقاوت می داند (و نه اهل بیت علیهم السلام که خدا فرمود لَوْ لَا عَلِيٌّ مَا خَلَقْتُ الْجَنَّةَ ) لازم به ذکر است که مبنای تقدیس ابلیس در کلام این ، از توحید آنها یعنی وحدت وجود سرچشمه می گیرد. وحدت وجود در عرفان، ریشه تمام پلیدی ها و انحرافات و بدعت هاست و تقریبا تمام باورمندان به آن، در باب تقدیس ابلیس هم سخن رانده اند. منبع: الله شناسى، ج‏3، ص: 120 🔰 @Adyanuniv