‏مصائب ‎#ایران_من در جریان اشغال ایران توسط شوروی و انگلستان، به دلیل حضور سربازان روس و انگلیس فقط در تهران نیاز غلات به دو برابر رسید، سهمیه ارد و گندم مردم ایران در شکم سربازان اشغالگر بود، قیمت ها ۴۰۰ برابر افزایش پیدا کرد، اذربایجان که تامین کننده اصلی غلات بود در اشغال و فرمان شوروی قرار داشت. انتونی هیدن وزیر خارجه انگلستان به صورت محرمانه با حسن قاجار در انگلستان وارد مذاکره شده بود. سیمور معاون وزیر امور خارجه انگلستان در امور خاورمیانه و هارلد نیکسون رئیس بی بی سی در یک جلسه ارزیابی محرمانه با حسن قاجار پسرش را که قرار بود شاهزاده قاجار باشد مورد ارزیابی قرار دادند. حمید قاجار فرزند حسن که افسر نیروی دریایی انگلستان بود، حتی یک کلمه فارسی بلد نبود، و اینجا بازگشت قاجار عملا غیر ممکن شد. نکته جالب اینجاست که گزینه شروع جمهوریت در ایران، با مخالفت انگلستان و فروغی کنار گذاشته شد. تانک های شوروی در کرج و نیروی انگلستان در قم متوقف شده بودند. همه منتظر تصمیمی بودند که از جلسات سفارت انگلستان در خواهد آمد! بازگشت قاجار؟ انتقال قدرت به محمد رضا پهلوی یا شروع جمهوریت؟! تنها گزینه باقی مانده انتقال قدرت به محمدرضا پهلوی بود روز پس از اعلام سلطنت محمدرضا پهلوی، امور انتقال ثروت پدرش رضا به او انجام شد. معادل ۴۶ درصد از نقدینگی کل کشور در حساب شخصی رضاشاه بود. نزدیک به ۲ هزار روستا در تملک رضاخان قرار گرفته بود که با قراردادی تشریفاتی به ازای ۱۰ گرم نبات به تملک پسرش محمدرضا در آمد. پس از مرگ رضا پهلوی دولت انگلستان اجازه دفن او در ایران را به پسرش ندادند و ابتدا او در مصر دفن شد. حکومت پهلوی حتی اختیار دفن شاهنشاه سابق خود در ایران را نداشت و کشور را تا این میزان خار و ذلیل کرده بود! و این تنها گوشه بسیار کوچکی از مصائب پیش آمده بر ایران وابسته است. استقلال هزینه دارد، اما هزینه وابستگی یک ملت به مراتب بیشتر از مقاومت است. چرا که در وابستگی علاوه بر سپردن حق مردم خود به بیگانه، هزینه تحقیر و توهین و شکستن هویت جمعی و ملی را نیز باید پرداخت و پهلوی تصمیم گرفت اینگونه هویت ملی را در اختیار تصمیم بیگانه بگذارد. پایان قسمت اول! • پوریا فاضل • @Afsaran_ir