#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
تیر خلاص میزد بال کبوترم را
تق تق گلوله خون کرد سرتاسر حرم را
در فتنهبازی شهر، بازیچهٔ مجازی
همبازی مرا کشت _تنها برادرم را_
ای روسریپریشان، بر باد رفته دینت
تو دل به فتنه دادی، من سایه ی سرم را...
آغوش رایگانت، با یک حساب سنگین
از من گرفت آن شب آغوش مادرم را
دیدم به چشم خونبار یک آسمان پرستو
دیدم ستارههای در خون شناورم را
هر چهارشنبه مغرب در لالهزار قلبم
میجویم عطر و بوی گلهای پرپرم را
پروانههای عاشق تا اوج پر کشیدند
تا آسمان رساندند الله اکبرم را
من یادگار زخمم، یک مرد ۴ ساله
با خط خون نوشتم فردای کشورم را
محکمتر از همیشه، مردانه ایستادم
پیمان پایداری پر کرده سنگرم را
#زن_زندگی_شهادت، تصویر مادرم بود
با زخم چادرش خواند تکبیر آخرش را
#زهرا_غلامزاده_مهرآبادی
@Aftabgardan_ha