eitaa logo
آفتابگردان‌ها
529 دنبال‌کننده
180 عکس
34 ویدیو
1 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی اعضای محترم دوره‌های آفتابگردان‌ها پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: https://eitaa.com/office4poem موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب @Aftabgardan_ha
مشاهده در ایتا
دانلود
آنچه دشمن خواست بی‌شک آن نشد؛ خیمه‌ها را یک‌به‌یک آتش زد و گندم ری نان نشد. @Aftabgardan_ha
بر حسین بن علی یا با حسین بن علی؟ با یزید بن یهودی یا حسین بن علی؟ حرف شمشیر و دلت آخر یکی شد یا دو تا؟ چیست تکلیف تو آیا با حسین بن علی؟ اینکه می‌آید صدایش بانگ هل من ناصر است از گلوی کیست این آوا؟ حسین بن علی در کدامین صف نشستی در سپاه کیستی؟ چون خدا تنهاست حق، تنها حسین بن علی شور، شیدایی، جنون، مستی، به خون غلتیدگی لفظ عشق‌اند این‌ همه، معنا حسین بن علی جان حسین بن علی، جانان حسین بن علی دین حسین بن علی، دنیا حسین بن علی می‌توان با تیغ، کِی حبل‌المتین را سر برید؟ نخل طوبی، عروة الوثقی حسین بن علی تشنۀ سیرابِ دریادل یل ام‌البنین کشتۀ جاوید و نامیرا حسین بن علی کعبه خواهد زد به سینه، سنگ او را تا ابد کربلایش قبلۀ دل‌ها حسین بن علی :: در شکوه واقعه، ای کاش پرپر می‌شدیم در کنارت روز عاشورا، حسین بن علی! @Aftabgardan_ha
«يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّـهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّـهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُون» آتش می‌افروزد، به شیطان اقتدا کرده از قلب تاریکش به دوزخ راه وا کرده در حصر طاغوت است و در زنجیر طغیان‌ها با واژهٔ معصوم آزادی چه‌ها کرده؟ دستش به خون آیهٔ تطهیر آلوده‌ست خود را اگر مصداقی از تبت یدا کرده ابلیس‌انسانِ خدانشناسِ کافرکیش مرز وقاحت را چه آسان جابجا کرده! او از همان قومی‌ست که قرآن ناطق را ظهر عطش، بر خاک، تقطیع هجا کرده آیینه‌ در آیینه حق تکثیر خواهد شد ظلمت اگر با نورِ نور اینگونه تا کرده آتش زده شاید که خاموشش کند، اما آتشفشانش نوربارانی به‌پا کرده! از هر طرف در رمی شیطانند خلق الله با عروة الوثقی درافتاده؟ خطا کرده سهم غرورش عاقبت بارانی از سنگ است هرکس به سمت آسمان تیری رها کرده @Aftabgardan_ha
آسمان بی‌شک پر از تکبیره‌الاحرام اوست غم همیشه تشنه‌ٔ دریای ناآرام اوست اوج تفسیر تمام آیه‌های عاشقی در میان خطبه‌های کربلا تا شام اوست مثل نام مرتضی بعد از پیمبر دیده‌ام هر کجا نام حسین آمد، پس از آن، نام اوست چشم‌هایش هیچ چیزی غیر زیبایی ندید ما رأیتُ... اولین و آخرین پیغام اوست شیعه بی‌تردید بی‌زینب به پایان می‌رسید در دل ایمانی اگر داریم از اسلام اوست از نجف تا کربلا موکب به موکب می‌روم هر کجا پا می‌گذارم سفره‌ٔ اکرام اوست کربلا پایان پرچم‌داری زینب نبود تازه‌ این آغاز ختم سوره‌ٔ انعام اوست @Aftabgardan_ha
در انتظار آمدن صبح عید بود آغوشِ سردِ پنجره گرمِ امید بود هر قفل بسته با صلواتش گشوده شد تسبیح کهنه‌ٔ پدرم شاکلید بود قلبش هزار آینه شد رو به آفتاب در سینه‌اش مزار هزاران شهید بود او شمرخوانِ تعزیه‌ها بود سال‌ها در چشم اهل عشق ولی روسفید بود تقویم را ورق زده‌ام، بی حضور او اسفند اولین ورق سررسید بود یک روز بال و پر زد و سوی بهار رفت آن پنجره که منتظر صبح عید بود @Aftabgardan_ha
بیست و سومین جلسه از سلسله نشست‌های شعرخوانی (ویژه اعضای ادوار مختلف ) با عنوان ، با اجرای ، در دفتر مؤسسه شهرستان ادب برگزار می‌شود. مهمان ویژه بیست و سومین جلسه: دکتر همراه با شعرخوانی زمان: ‌شنبه ۲۸ مرداد ماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۰۰ مکان: تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از سه راه طالقانی، روبروی سینما صحرا. پلاک ۱۶٨، طبقه چهارم @Aftabgardan_ha
برگزیدگان دومین شعر فصل آفتابگردان‌های دوره دهم (ویژه بهار) معرفی شدند. دفتر شعر مؤسسه فرهنگی هنری «شهرستان ادب»، در ادامه برگزاری دوره‌های جامع آموزش شعر جوان کشور (آفتابگردان‌ها)، جایزه ادبی «شعر فصل» را در فصول چهارگانه سال برای ایجاد رقابت و انگیزه‌بخشی به شاعران جوان عضو این دوره برگزار کرده است. در دومین فراخوان شعر فصل (ویژه بهار)، تعداد ۴۷ اثر در موضوع آزاد و ۱۳ اثر در موضوع ویژه (سبک زندگی ایرانی) از شاعران عضو دوره دهم آفتابگردان‌ها دریافت شده بود که پس از دو مرحله داوری، برگزیدگان این فراخوان مشخص شدند. داوری مرحله دوم این آثار را سرکار خانم فریبا یوسفی و آقایان علی داودی، سیدوحید سمنانی، مبین اردستانی، محمدحسین نجفی و علیرضا میرزایی بر عهده داشتند. در موضوع ویژه هیچ اثر برگزیده‌ای نداشتیم. اثر «معصومه توکلی» در موضوع آزاد به عنوان برگزیده انتخاب شد و همچنین آثار «زینب حاتم پور»، « سحر هادیان کمرودی» و «زینب خاکباز مقدم» شایسته تقدیر شناخته شدند. به نقل از روابط عمومی شهرستان ادب سومین فراخوان فصل شعر (ویژه تابستان)، در مردادماه امسال در دو موضوع آزاد و ویژه «ایران ما» (همدلی و همراهی در مسیر اعتلای ایران) منتشر خواهد شد. گفتنی است دفتر شعر مؤسسه فرهنگی هنری «شهرستان ادب»، در دوازدهمین سال فعالیت خود، در حال برگزاری دهمین دوره جامع آموزش شعر کشور (آفتابگردان‌ها) است. دبیرخانه دهمین دوره جامع آموزش شعر جوان کشور (آفتابگردان‌ها) @Aftabgardan_ha
هدایت شده از شهرستان ادب
همه از هر کجا باشند از این راه می‌آیند به سویت ای امین‌الله! خلق‌الله می‌آیند زمین سرمست راه افتاد و بر ما راه آسان شد زمین و آسمان با زائرانت راه می‌آیند ببین شانه‌به‌شانه هم سفید و هم سیاه اینجا به شوق دیدن تو پا‌به‌پا، همراه می‌آیند مدار عاشقی سقاست، آغاز طواف از اوست به سوی آفتاب آنجا به اذن ماه می‌آیند قیامت کرده‌ای، انگار تصویری‌ست از محشر که دوشادوش هم نزدت گدا و شاه می‌آیند نکیر و منکر از من گرچه زهر چشم می‌گیرند به لطف گوشه‌چشمت عاقبت کوتاه می‌آیند @shahrestanadab
حال خوبی نداشتم آن شب اتفاقی سراغ من آمد در خودم غرق بودم و ناگاه خواهرم به اتاق من آمد گلسری توی دست‌هایش بود روی گل‌هاش نقش پروانه آمد آرام سوی آغوشم خواست بر موی او کشم شانه شانه را سمت موی او بردم با گره‌های آن شدم سرشاخ ناگهان ناله کرد: موهایم... داری از ریشه می‌کنی‌شان آخ! شانه را باز سمت او بردم خواستم تا ادامه... اما نه چشم من تاب آن ندارد که گریه‌های سه‌ساله‌ها را... نه مثل موهای خواهرم آن شب حال من هم ملول و درهم بود راستی رفته بود از یادم که شب سوم محرم بود @Aftabgardan_ha
نه چشم کشف و شهودم، نه گوش نجوایم نه در سواحل لفظم، نه غرق معنایم نصیب پنجره‌ام چیست جز شلوغی شهر سلوک منظره‌ای نیست در تماشایم نه برده است مرا سیر انفس و آفاق نه نوری از ملکوت آمده به رویایم نه دوزخ است سرانجام بی‌ارادگی‌ام نه می‌رسد به بهشت تو دست دنیایم نه بوده کفرم همپایهٔ بزرگی تو نه آنچنان که تو شایسته‌ای، تمنایم شبیه نیست صفاتم به ذات تو، آنی فقط به وسعت تنهایی تو، تنهاییم @Aftabgardan_ha
ما راهیان مست دل از دست داده‌ایم با چای داغ موکب تو گرم باده‌ایم با هر زبان و رنگ به سوی تو آمدیم «در زیر بیرقت همه یک خانواده‌ایم» یا صاحب‌الزمان تو علمدار عالمی شکر خدا که پشت سرت ایستاده‌ایم وقتی که اربعین برسد قطره قطره ما با خانواده راهی دریای جاده‌ایم با خون هر شهید به راه آمدیم ما سر را به شاهراه شهیدان نهاده‌ایم پر زرق و برق نیست اگر زندگی ما مانند اشک روضهٔ تو صاف و ساده‌ایم چیزی نمانده است به نابودی خَسان مانند آب‌های روان با اراده‌ایم پر می‌شود مشام جهان از شمیم ما ما نامه نامه عطر گلی سرگشاده‌ایم @Aftabgardan_ha