eitaa logo
آفتابگردان‌ها
531 دنبال‌کننده
180 عکس
34 ویدیو
1 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی اعضای محترم دوره‌های آفتابگردان‌ها پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: https://eitaa.com/office4poem موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب @Aftabgardan_ha
مشاهده در ایتا
دانلود
این کیست در آیینه _این با خویش بیگانه_؟! این صورتِ با هر چه جز تشویش بیگانه هر روز خود را با قماری کهنه می‌بازم دشمن نمی‌خواهد منِ با خویش بیگانه پیغمبرم اما چه دینی را؟! نمی‌دانم آنم که با دیندار و کافرکیش بیگانه هرقدر در چشمان ساقی آشنا هستم گویی به چشم خلق دوراندیش، بیگانه ای عمر از من گلّه‌ات را پس بگیر آخر با گرگ هم‌پیمانم و با میش بیگانه هرگز مرا بر سفره‌اش ننشانده بخت، افسوس آنگونه که شاه است با درویش بیگانه با عشق دست دوستی دادم، ندانستم خواهد شد این بیگانه بیش از پیش بیگانه @Aftab_gardan_ha
پای بردار ساقه‌ای هست که هنوز از مرگش خورشیدی فراموش نشده باید غروبم را به شانه‌ای هدایت کند شاید توانستم در دست‌های مادرم بوی زردچوبه را بازشناسم و صورت خیسم را مستجاب کنم شاید تنها همه‌ی غروب باشم که حافظه‌ام دور و شرجی‌ست. درِ همه‌‌ی اتاق‌ها را با هم زده بودیم که دیگران چه‌طور رفته‌اند پس دیگران چه‌طور مرده‌ می‌شوند؟ می‌نشینم و به این نام‌های سال‌خورده‌ی در مشتت نگاه می‌کنم می‌پوسند و از دری گم‌شده مراقبت می‌کنند. @Aftab_gardan_ha
با تبریک آغاز امامت (عج) عشق با نام شما درصدد تاختن است نام تو معنی دل بردن و دل باختن است قیمت دوستی ای دوست، اگر جان باشد این خریدار تو آماده‌ی پرداختن است تا زمانی که نیابیم تو را، کار جهان سنگ در برکه‌ی بیهودگی انداختن است بشناسیم و نبینیم تو را حرفی نیست! غصّه‌ی ما همه از دیدن و نشناختن است با غم یار بسوزیم و بسازیم ولی همه‌ی قصه مگر سوختن و ساختن است؟ @Aftab_gardan_ha
یازدهمین «ماه‌شعر آفتابگردانها» برگزار می‌شود. @Aftab_gardan_ha
یازدهمین جلسه از سلسله نشست‌های ماهانه شعرخوانی (ویژه اعضای ادوار مختلف ) با عنوان ، با اجرای ، در دفتر مؤسسه شهرستان ادب برگزار می‌شود. مهمان ویژه یازدهمین جلسه: همراه با شعرخوانی از اعضای و نقد و بررسی مجموعه شعر و شعرخوانی زمان: یکشنبه ۲۷ آبان، ساعت ۱۸:۰۰ مکان: تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از سه راه طالقانی، روبروی سینما صحرا. پلاک ۱۶٨، طبقه چهارم @Aftab_gardan_ha
آفتابگردان‌ها
یازدهمین جلسه از سلسله نشست‌های ماهانه شعرخوانی (ویژه اعضای ادوار مختلف #آفتابگردانها) با عنوان #ماه
اولویت شعرخوانی با آفتابگردان‌هایی‌ست که زودتر شعر خود را به نشانی @office4poem در تلگرام، بفرستند.
آفتابگردان‌ها
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها مجموعه شعر #از_عشق_برگشته سروده #حسین_زحمتکش نشر #شانی #دوره_اول_آفتابگرد
جز این‌‌جا هیچ‌‌ جا آرامشی در من نمی‌گیرد کبوترزاده جایی جز حرم مامن نمی‌گیرد تو دریایی و دریا با غباری گِل نخواهد شد تو آن عطری که هرگز بوی پیراهن نمی‌گیرد کنار خویش بنشانم، گدایت تکه‌نانش را زمانی که رفیقش هست از دشمن نمی‌گیرد مگر نه اینکه دوری دوستی می‌آوَرَد ای ماه!؟ دلم قرص است این دوری تو را از من نمی‌گیرد تو سرسنگین مشو با من که مدت‌هاست در عالَم سرِ تنهایی‌ام را کوه بر دامن نمی‌گیرد سری آورده‌ام تا پای تو پایین بیاندازم که دوشِ خسته‌ام این بار را گردن نمی‌گیرد تویی شمس‌الشموس و با وجودت چشم مولانا سراغ شمع را در خانه‌ی روشن نمی‌گیرد کنار پنجره‌فولاد هر بار امتحان کردم نَفَس پیش تو حتی لحظه‌ی مردن نمی‌گیرد از مجموعه شعر نشر @Aftab_gardan_ha
با گونه‌های استخوانی‌مان شبیه عروسک‌های باربی نبودیم پدرانمان نمی‌دانستند نام کودکی که چشم‌هایش گودتر شده چیست؟ نمی‌دانستند استخوان‌هایی که به خاک می‌سپارند دختر است یا پسر؟ مادرانمان، اگر لقمه‌ای بود برایشان فرقی نداشت در دهان کودک خود می‌گذارند یا همسایه دوربین‌ها عکس می‌گرفتند لاغرتر می‌شدیم عکاس‌ها یادشان رفته بود در جیب‌هایشان سیب بگذارند تا کمی در عکس‌هایمان بخندیم سهمیه‌های غذایمان روی میز مذاکره بود و ما می‌دانستیم پشت «یمن» دیگر شهری نیست شب‌ها با رقص شمشیرها گریه می‌کردیم و خواهرانمان بیزار بودند از مردهایی که پشت تریبون با لبخندهایشان مرگ را تکثیر می‌کنند. @Aftab_gardan_ha
می‌وزد بوی تو و شاعر حیران کم نیست می‌روی، پشت سرت بی سر و سامان کم نیست ناز بنیاد کن و شعله‌ورم کن اما «زلف بر باد مده» تازه‌مسلمان کم نیست وصف گیسوی تو بر عهده‌ی قاآنی‌هاست لابه‌لای غزلم، بیت پریشان کم نیست باش و هر لحظه به شعرم نفسی تازه ببخش صحبت از معجزه‌های تو در ادیان کم نیست چه‌قَدَر بعد تو باید بنویسم ای عشق؟ واژه‌ها خسته شدند این همه تاوان کم نیست؟ @Aftab_gardan_ha
بس است، از غم دنیا چقدر دم بزنیم؟ بیا که آمده باران، بیا قدم بزنیم بهار را که زمینگیر حکم تقویم است دوباره با گل لبخندمان رقم بزنیم قبول دارم با تو سکوت هم خوب است ولی نگاه! بیا گاه حرف هم بزنیم میان شادی و ما قدر بوسه‌ای راه است چرا دمغ بنشینیم و حرف غم بزنیم برای حل نشدن در غمی دومجهولی معادلات جهان را بیا به هم بزنیم @Aftab_gardan_ha
ای کاش می‌شد ناگهان طوفان بگیرد تا عشق مرده در رگم جریان بگیرد دریا! اگر آغوش گرمت بسته باشد این رود سرکش را که از طغیان بگیرد؟ پاییز را محکم در آغوشم گرفتم شاید دوباره خاطراتت جان بگیرد شاید دوباره ابرها ما را بفهمند از حافظیه تا ارم باران بگیرد بی تو تمام خواب‌ها کابوس محض است بگذار این آشفتگی پایان بگیرد @Aftab_gardan_ha