شهید سیدسجاد خلیلی
دل داغدار به چه شوقی پی یلدا برود ؟
این پاییز هم گذشت
اما عجیب سخت گذشت...
با بوی دلتنگی ... دلتنگی ... دلتنگی
آسمان می بارد و آبی پشت پای پاییز می ریزد ... و تمام میشود ..
اما عزیز برادرم! وقتی آسمان دلم بغض میکند و اشک چشمانم سرازیر میشود
هیچگاه غم ندیدنت و داغ دلتنگی ام تمام نمی شود ..
سجاد جان یاد و خاطره هایت مانند پیچکی بر تار و پود لحظات زندگی مان چنگ انداخته...
برادر پهلوان من ! چند روزی است که مهمان خانه ام شده ای و من در عالم خیال میزبان ....
دوسال یلدای ما با انتطار گذشت.. دو سالی که هر ثانیه اش برایمان به بلندای یلدا بود ...
و من اینگونه آرزو می کردم ..
کاش شب یلدا فال حافظ بشود
یوسف گمگشته باز آید....
اما این چند روز فقط با خودم زمزمه میکنم ..
حافظا دیدی که کنعان دلم بی ماه شد
عاقبت با اشک غم کوه امیدم کاه شد
گفته بودی یوسف گم گشته باز آید؛ ولی
یوسف من تا قیامت همنشین چاه شد ..
#خواهرانه_با_پهلوان_برادرم
#یلدای_بی_تو
#شهید_سیدسجاد_خلیلی
@aghaseyedsajad