🎀🎄🎀
#لطیفه
#لطیفه😁😄
😋😅
تنها راه #شفاف شدن #پوست صورت، sms واریز#حقوقه 😂
دنبال چیز #دیگه نگردید ..😂😍😂
👇😍
#احکام_خمس
#احکامشرعی🌹🌷🌷🌹🌷
🔻روش دادن #خمس تو خانواده ای که #زن و#شوهر هر دو درآمد دارند اینه که:👇
هر کدام جداگانه باید سال #خمسی داشته باشند و#ربطی به هم ندارند ✔️
هر دو باید#مراقب باشند چیزی از سال گذشته را مصرف نکنند مگر اینکه #خمس آنرا داده باشند.
@AhkamStekhare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃پیامبر اکرم ﷺ :
" 🍃تَرکُ الغَيبَةِ أَحَبُّ إلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ
مِن عَشرَةِ آلاف رَكعَةٍ تَطَوُّعاً"
🕊 ترک غيبت از ده هزار رکعت
نماز مستحبی پيش خدا محبوبتر است
⛔ اين سه گروه از بهشت محروم هستند:
❌ منت گذار
❌ غيبت کننده
❌ و دائم الخمر
🌺🌿 @AhkamStekhare
#ثبت_نام
#حفظ
#ترم_زمستان
مرکز قرآن و حدیث آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه علیها السلام برگزار می کند؛
علاقمندان به حفظ آیات نورانی قرآن با مراجعه به سایت مرکز قرآن و حدیث به آدرس:
Qhkarimeh.ir
می توانند به صورت حضوری، تلفنی و مجازی در دوره های تخصصی حفظ ترم زمستان این مرکز ثبت نام کنند.
📌جهت مشاهده ی جزئیات کلاسهای حضوری و مجازی به لینکهای زیر مراجعه نمایید.
لینک واحد مجازی👇🏻👇🏻 https://qhkarimeh.ir/n/D4
لینک واحد حضوری👇🏻👇🏻 https://qhkarimeh.ir/n/Dp
📞شماره تماس:
02537175530(ساعت ۹ تا ۱۲)
02537744808 (ساعت ۱۶ تا ۲۰)
09387423808 (فقط واتساپ یا ایتا)
─┅•═༅𖣔✾🌼✾𖣔༅═•┅─
@Qhkarimeh
🔴 توسل به مادر امام زمان (عج)
🔹آیت الله شیخ احمد مجتهدی رحمه الله علیه می فرمایند من هر موقع کارم گیر می کند ، هزار صلوات نذر حضرت نرجس خاتون مادر امام زمان (سلام الله علیهما) می کنم و کارم درست می شود.
📚 آداب الطلاب ص ۲۴۳
🌸 أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌸
@AhkamStekhare
📚 محروم كردن از ارث
💠 سوال: آیا پدر می تواند فرزندش را از ارث محروم کند یا به برخی از فرزندان سهم بیشتری بدهد؟
✅ جواب: محروم كردن برخى از ورثه از ارث در شرع مقدّس اسلام جایز نیست و باطل است؛ ولى هر كس مىتواند قبل از فوت اموال خود را به برخى فرزندان يا اشخاص ديگر ببخشد و به آنها تحويل دهد.
البته نباید به گونه ای عمل کند که موجب اختلاف و دشمنی میان ورثه شود.
@AhkamStekhare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برکات قران کریم
استاد عالی
@AhkamStekhare
‼️ طراحی و لباس فروش بانوان
🔷س ۵۶۹۸: شغل من طراحی و فروش لباس بانوان است، آیا این شغل که مربوط به سبک و مد میشود از نظر شرعی اشکال دارد؟
✅ ج: فی نفسه اشکال ندارد، ولی نباید طرحهایی را که برگرفته از فرهنگ منحط غرب است و با حیاء و عفت عمومی منافات دارد، ترویج کنید.
🆔 @AhkamStekhare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
ویژه وفات حضرت ام البنین علیه السلام 🖤
#وفاتحضرتامالبنین
#سقاۍدشتڪربلا
🆔 @AhkamStekhare
مداحی آنلاین - دلش گرفته پر درده - نریمانی.mp3
7.3M
🔳 #وفات_حضرت_ام_البنین(س)
🌴دلش گرفته پر درده
🌴چهار تا قبر درست کرده
🎤 #سید_رضا_نریمانی
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
@AhkamStekhare
🌳🌲بهشت فروشی (ماجرای خریدن خانه زبیده و هارون الرشید از بهلول)
زبیده زن هارون الرشید در راه عبور خویش، بهلول را دید که داشت با بچههای روی زمین خط میکشیدند . به بهلول گفت چه میکنی . بهلول گفت دارم خانه درست میکنم. زبیده گفت ..
زبیده زن هارون الرشید در راه عبور خویش، بهلول را دید که داشت با بچههای روی زمین خط میکشیدند . به بهلول گفت چه میکنی . بهلول گفت دارم خانه درست میکنم. زبیده گفت خیلی زیباست آن را میفروشی؟ بهلول گفت هزار دینار میفروشم. زبیده گفت خریدام. بهلول هم آن پول ها را گرفت و بین فقراء تقسیم کرد. شب آن روز هارون الرشید خوابی دید که وارد بهشتی شده که در آن قصر مجللی است و او را به داخل آن راه نمیدهند و میگفتند مال زبیده است. فردا به زبیده گفت چنین خوابی دیدم. زبیده ماجرای خانه خریدن از بهلول را به هارون گفت. هارون هم رفت تا بهلول را ببیند اورا دید که با بچهها روی زمین خط میکشد. گفت ای بهلول چه میکنی؟ گفت مگر نمیبینی دارم خانه میسازم. هارون گفت خانه ای را که تو درست میکنی به شکوه و جلال خانه پادشاهان نیست ولی آن را میخرم. بهلول گفت قیمتش خیلی گران است. هارون گفت هرچه را بخواهم میتوانم بدست آورم. بهلول گفت هزاران کسیه پر زر و باغها و بوستانهای وسیع و اموال فراوان و ...
👑هارون گفت پس چرا به زبیده هزار دینار فروختی. بهلول گفت: زبیده ندیده آن را هزار دینار خرید ولی تو دیدهای و میخواهی بخری!
📚کتاب قصههای بهلول نوشته رضا شیرازی (تهران، نشر دا نشآموز سال 1378؛ 118ص.: مصور
🌺🌿@AhkamStekhare
پاسخ به احکام و معارف
بسم رب العشق #قسمت_پانزدهم - 😍 #علــــــــــمدارعشـــــــــق😍# سوار اتوبوس شدیم به طوری اتفاقی م
بسم رب العشق
#قسمت_شانزدهم_و_هفدهم
😍 #علمــــــدارعشـــــــق😍#
تا رسیدن ما به مشهد ۱۶ ساعتی طول کشید
برنامه مشهدمون کلا متفاوفت بود
خانما یه هتل بودن
آقایون یه هتل دیگه
هرکس هم هرتایم و هرجا میخاست میتونست بره
منو زهرام باهم میرفتیم حرم ،بازار فقط تنها جایی که من و زهرا و آقای کرمی و آقای صبوری چهارتایی باهم رفتیم
پارک ملت مشهد بود
واگرنه حتی باغ وحش هم منو زهرا تنهایی رفتیم
من که انقدر خرید کرده بودم
با یه چمدون اومده بودم با چهارتا چمدون داشتم میرفتم
چمدون ها هم سنگین
-وای نرگس اینا رو چطوری ببریم
+نمیدونم زهرا
- آهان فهمیدم
زهرا گوشی مبایلش گرفت دستش
- الوسلام داداش
توهتل مایی؟
* الو سلام بله
چطور مگه؟
- میشه بیایی اتاق ما
* بله حتما
+زهرا این چه کاری بود کردی؟
من خرید کردم داداش بنده خدای تو زحمتش بکشه ؟
- ن بابا چه زحمتی
منو زهرا و آقای کرمی با چمدون ها وارد آسانسور شدیم
مرتضی: خانم موسوی ببخشید یه سوال
+ بله بفرمایید
مرتضی: اسم پدر بزرگوارتون سیدحسن هست؟
+ بله چطور؟
مرتضی؛ پدرتون فرمانده پدرماهستن
+ اسم شریف پدرتون چیه ؟
مرتضی : کمیل کرمی
+ وای خدای من
پدرمن سالهاست دنبال جانشینش تو عملیات کربلای ۵ میگرده
سوار ماشین شدیم و به سمت قزوین راه افتادیم
یه ساعت اومده برسیم قزوین
که گوشیم زنگ خورد
عکس و شماره سیدهادی رو گوشی نمایان شد
+ سلام عزیزدل عمه
•• سلام عمه خانم کجایی ؟
+ نزدیکیم چطور؟
•• بابا بیا که کاروان خاندان موسوی انتظارت میکشنن
+ کیا اومدید
•• همه
مگه حاج بابا میذاره کسی نیاد استقبال سوگلیش
+ به آقاجون بگو براش یه سوپرایز دارم
•• باشه کارنداری عمه خانم
+ نه عزیزم
تلفن که قطع کردم
رو به زهرا گفتم : زهرا میخام نشون بابا بدمتون به داداشتم بگوبی زحمت
- باشه
بعداز یه ساعت رسدیم
چمدونا رو داداش محمد و سیدهادی تحویل گرفتن
منو زهرا و آقای کرمی رفتیم به سمت آقاجون بعد سلام و احوال پرسی و مقدمه چینی
+ آقاجون یادتونہ گفتید چهره آقای کرمی براتون آشناست
°° آره بابا
پسرم اسم پدرت چیه ؟
••کمیل حاج آقا
جانشین شما تو عملیات کربلای ۵
آقاجون مرتضی سفت مرتضی در آغوش گرفت
بعدمدتی که آروم شد
شماره منزل و آدرسشون گرفت
به سمت خونه راهی شدیم
نویسنده :بانـــــــــو....ش
بامــــاهمـــراه باشــید
🌹@AhkamStekhare
پاسخ به احکام و معارف
بسم رب العشق #قسمت_شانزدهم_و_هفدهم 😍 #علمــــــدارعشـــــــق😍# تا رسیدن ما به مشهد ۱۶ ساعتی طول ک
بسم رب العشق
#قسمت_هجدهم -
😍 #علمــــــــدارعشـــــــق😍#
#راوی مرتضـــــــی#
پدر و مجتبی وارد خونه شدن
زهرا رفت چهارتا چای ریخت آورد
یهو مادرم گفت:
مرتضی جان مادر اون تله فیلمی که قراربود برای دانشگاه تهیه کنی چی شد مادر؟
- هیچی مادر
تائتر و سرود و بقیه برنامه ها حتی موسیقی متن فیلم من حاضره
اما متن تله فیلم آماده نیست
+ خوب در مورد چیه؟
- شهدای کربلای ۵
زهرا: داداش پدر که جزو جانبازان کربلای ۵
* مارو درحدی نمیدونه ک ازمون استفاده کنه
- پاشدم رفتم سمت پدر
سرم گذاشتم روی پای پدر
گفتم نه پدر من اصلا یادم نبود
* زهراجان دخترم اون آلبومها بیار با داداشت حرف بزنم
مرتضی جان این ولیچر لطفا حرکتش بده بریم اون اتاق
پدر شروع کرد به تعریف
تا عکس حاج حسن موسوی دیدم
پدر این شخص کی هست ؟
* ایشان فرماندم بودن
حاج حسن موسوی
- موسوی 🤔🤔
موسوی
پدر من این آقا میشناسم
* میشناسی؟
- آره پدر چهره شون برام خیلی آشناست
روز جشن ورودی دیدمشون
اصلا دخترشون نرگس سادات هم کلاسی زهراجان هست
* باورم نمیشه پیداش کردم
- زهراجان خواهر شماره همکلاسیت خانم موسوی بگیر
پدر با پدرشون صحبت کنه
زهرا : چشم
خداشکر پدر بدون شوکه شدن جریان حاج حسن متوجه شد
نویسنده بانـــــــو......ش
بامــــاهمـــراه باشــید
🌹@AhkamStekhare
پاسخ به احکام و معارف
بسم رب العشق #قسمت_هجدهم - 😍 #علمــــــــدارعشـــــــق😍# #راوی مرتضـــــــی# پدر و مجتبی وارد
بسم رب العشق
#قسمت_نوزدهم_و_بیستم
😍 #علمدارعشق😍#
#راوی نرگس سادات#
فردا اولین کلاس دانشگاه مون هست
تو اتاقمون دراز کشیده بودیم
بانرجس حرف میزدیم
- نرگس فرداشب عروسی دعوتیم
میخام لباس محلی های تو برام از شمال خریدی بپوشم
+ إه عروسی کیه؟
- عروسی پسرعمه آقامحسن
+ إه همون طلبهه
- خواهرجان تو این طایفه هم یا پاسدارن یا طلبه 😂😂😂😂
+ آره نرجس دیدی تو فامیل ما همه طباطبایی ازدواج میکنن
- آره
نرگس تو چی ؟
چه تصمیمی گرفتی برای حجاب و آینده و ازدواج؟
+ حجاب که دارم بهش نزدیکتر میشم
آینده که فعلا فقط برام درس و دانشگاه مهمه
ازدواج تا خدا چه بخاد
نرجس آقامحسن میذاره فرداشب اجازه میده اون لباس محلی بپوشی ؟
+ قراره محسن چندساعت قبل از مراسم بیاد
من لباسم براش بپوشم نظربده
- آهان این خوبه 👏👏👏
عروسی خودتون کیه؟
+ سال دیگه ولادت آقا صاحب الزمان
- نرجس بری دلم برات خیییییلی تنگ میشه 😢😢
+ ان شاالله تا وقت رفتن من تو نامزدکنی
با نرجس تا ساعت ۱ نصف شب از هردری حرف زدیم
کلاسم ساعت ۹ صبح بود
با ماشینم سمت دانشگاه حرکت کردم
زهرا تو راهرو دانشگاه دیدم باهم رفتیم سرکلاس
حدود نیمه ساعت بعد استاد سرکلاس حاضرشد
°° بسم الله الرحمن الرحیم .
بنده علی مرعشی استاد درس فیزیک تون هستم
دانشجوی ترم ۲ دکترای فیزیک پلاسمام
به من گفتن نخبه های جوان دانشگاه همه تو رشته و کلاس شمان
حالا یکی یکی بلند بشید
خودتون معرفی کنید
رتبه و سن و شهری که ازش اومدید بگید
اول خانمها خودشون معرفی کنید
اول زهرا بعد مرجان خودشون معرفی کردن
بعدنوبت من شد
به نام خدا
نرگس سادات موسوی
رتبه ۹۸ قزوین
اومدم بشینم که استاد گفت
ببخشید خانم موسوی شما با آقای سیدهادی موسوی نسبتی دارید؟
-بله استاد برادرزاده ام هستن
چه عالی
من از دوستان سیدهادی هستم
گوشیم فورمت کردم
شماره سیدهادی از گوشیم پاک شده
اگه میشه شماره اش به من بدید ؟
- بله اجازه بدید باهش هماهنگ کنند
بعد
بله حتما
بعداز کلاس شماره سیدهادی دادم به استاد
نویسنده بانــــــو.... ش
بامــــاهمـــراه باشــید
🌹@AhkamStekhare
پاسخ به احکام و معارف
بسم رب العشق #قسمت_نوزدهم_و_بیستم 😍 #علمدارعشق😍# #راوی نرگس سادات# فردا اولین کلاس دانشگاه مون
بسم رب العشق
#قسمت_بیست_ویکم -
😍 #علمـــــــدارعشـــــــق😍#
#راوی مرتضـــــــی#
تواتاقم داشتم روی پروژه تحقیقاتی که مربوط به کلاس استاد مرعشی بود کار میکردم
که یکی زد به در
- بله بفرمایید داخل
+ داداشی داری چه کار میکنی
- خواهرگلم دارم روی پروژم کار میکنم
+ آخی الهی
خسته نباشی
اما هرچقدرکار کردی بسه
حاج آقا موسوی اینا تو راهن
پاشو لباسهات عوض کن
- باشه خواهری
+ کدوم پیراهنت میخای بپوشی؟
- به لباس روی تخت بود اشاره کردم
یه بلوز چهارخونه آبی روشن یعقه آخوندی و شلوار پارچه مشکی نشونش دادم
نه داداش این نه
بذار
رفت سمت کمدم یه پیراهن صورتی روشن درآورد
داداش اینو بپوش
قشنگتر نشونت میده
- باشه چشم
لباس هارو پوشیدم
صدای زنگ در بلند
مجتبی داشت میرفت سمت در که زهرا گفت
داداش مرتضی شما برو در باز کن
آقامجتبی بیا مابریم پدر همراهی کنیم
رفتم سمت در
بازش کردم
نرگس سادات با چادر پشت در بود
هنگ مونده بودم
اصلا فکر نمیکردم پشت در نرگس سادات باشه
- سلام حاج آقا بفرمایید
•• ممنونم پسرم
پدرت کجاست
* حاج حسن
•• کمیل خودتی
حاج حسن خم شد صورت پدرم بوسید
چقدر حجاب به نرگس سادات میاد استغفرالله ربی اتوب الیه
چقدر این دختر گاهی ذهنمو درگیر خودش میکنه 😭😭😭
پدرم و حاج حسن رفتن داخل اتاق مخصوص پدر
یک ساعت و نیم میگذشت
نرگس : زهرا من نگرانشون شدم برو یه سر بهشون بزن
زهرا: داداش مرتضی بی زحمت یه سرو پیش پدرا
نرگس سادات نگرانه 🙃🙃🙃
در زدم پدر
مرتضی پسرم حال حاج حسن خوب نیست دخترخانمش صدا کن
- باهول برگشتم تو پذیرایی
خانم موسوی حال پدرتون خوب نیست
نرگس سادات : یاامام حسین
بابا
بابا
چی شد
آقای کرمی میشه کمک کنیم پدرم ببریم دکتر
اسپری شون همراهمون نیست
- بله حتما
اون شب پدرمن با مداوای برادرم مجتبی که پزشکی میخوند حل شد
اما کار حاج حسن به چادر اکسیژن رسید
من موندم تا سیدهادی و سایر بچه هاشون بیان
اونا که اومدن من برگشتم خونه
#چکار کرد این زهرا با داداشش 🙃🙃🙃#
نویسنده : بانـــــــــــــو ........ش
بامــــاهمـــراه باشــید
🌹@AhkamStekhare
پاسخ به احکام و معارف
بسم رب العشق #قسمت_بیست_ویکم - 😍 #علمـــــــدارعشـــــــق😍# #راوی مرتضـــــــی# تواتاقم داشتم
بسم رب العشق
#قسمت_بیست_ودوم -
😍 #علمـــــــدارعشـــــــــق😍#
#راوی نرگــــــس ســــــــادات #
واقعا باید از آقای کرمی تشکرکنم که تااینجا همراهیم کرد
دکتر گفت آقاجون باید شب بمونه بیمارستان
خودآقاجون گفت که نرگس سادات بمونه
اون شب من تاصبح پلک روی هم نذاشتم
ولی الحمدالله آقاجون فرداصبح مرخص شد
بعداز اون دیدار رابطه من و زهرا صمیمی تر شد
همیشه پیش هم بودیم
بخاطر حجم درسا هیچ جا نمیرفتم
اما با زهرا همیشه برنامه دعا دونفری داشتیم
یه ترم مثل برق باد گذشت
من و زهرا و آقای صبوری هرسه با نمره A راهی ترم دوم شدم
کلاسای ترم دوم ۲۷ بهمن شروع شد این ترمم باز با استاد مرعشی کلاس داشتیم
بااونکه جوان بود اما درحین مهربانی جدی هم بود
روز اول ترم دوم خیلی صریح و جدی گفت
باید تا ۲۷ اسفند هرزمانی کلاس داریم
سرکلاس حاضر بشید
هرکس یه جلسه غیبت داشت بدونه این درس افتاده
خیلی هم مذهبی بود
سیدهادی میگفت ۲۶ سالشه
مرجان هم کلاسیمون از ۱۵ اسفند نیومدم کلاس
وقتی استاد اومد و دید یکی غایبه
گفت به ایشان بگید این ترم دیگه سرکلاس من حاضر نشه
تعطیلات عیدهم باز کنار زهرا به من گذشت
۱۷ فرودین
مرجان سرکلاس اومد شدیدا برنزه شده بود و حجابش افتضاح تر شده بود
هرروز حراست دانشگاه بهش گیر میداد
تا استاد وارد شد
رفت سمتش با صدای لوسی گفت
استاد ما ایتالیا بودیم
این سوغاتی هم برای شما آوردم
- ممنون
درضمن خانم رفیعی دیگه بااین حجاب سرکلاس من حاضرنشید
مرجان بالبخندی کاملا مصنوعی گفت بله استاد
# وای تذکر سختی داد
استاد 😔😔 #
نویسنده بانــــــــــــو .......ش
بامــــاهمـــراه باشــید
🌹@AhkamStekhare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
🎬کلیپ
🥀 استاد #رائفی_پور
🍃 چرا زمان ظهور امام زمان (عج) برای ما مشخص نیست⁉️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
@AhkamStekhare
#چرازمانظهورامامزمانبرایمامشخصنیست⁉️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #ببینید/ روضهخوانی تکاندهندهی و قدیمی رهبر انقلاب در مصیبت حضرت امالبنین (س)
🏴 انتشار بهمناسبت سالروز وفات حضرت امالبنین
🗓 ۱۳۵۲/۱۱/۱۲
🆔 @AhkamStekhare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍️سخنرانی استاد رفیعی
🎬موضوع: ادب حضرت امالبنین(س)
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@AhkamStekhare
👓 مرقومه رهبرانقلاب در قرآن تقدیمی به مادران چشم انتظار شهدای مفقود الاثر
🏴 بمناسبت رحلت حضرت ام البنین(س) و روز بزرگداشت مادران شهدا
@AhkamStekhare