#حدیث_روز
🏴امام سجاد علیه السلام فرمودند:
مَا مِن قَطرَةٍ أَحَبُّ إِلَی الله عَزَّوَجَل مِن قَطرَةِ دَمٍ فِی سَبِیلِ الله و قَطرَةِ دَمعَةٍ فِی سَوادِ اللَّیلِ»
هیچ قطره ای نزد خداوند محبوبتر از دو قطره نیست: قطره خونی که در راه خدا ریخته شود و قطره اشکی که در سیاهی شب جاری گردد.
📚خصائل الصدوق ص۵۰
💕💙💕💙
🆔 @AhkamStekhare
📚 سه معیار در رابطه با مهر نماز
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#به #اشتراک بگذارید👇
╭═⊰🍂🌺◾️🍂⊱━╮
@AhkamStekhare
╰═⊰🍂🌺◾️🍂⊱━╯
✔️ #نشرحداکثری✔️
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈•
❣️#سلام_امام_زمانم❣️
🥀ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما
می آیی و بدون صدا گریه می کنی...
🥀«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»
در مشهد امام رضا گریه می کنی...
🥀حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصه های آل عبا گریه می کنی...
⚫️ آجرک الله یا بقیةالله (عجلاللهتعالیفرجه)◾️
🌱اللہمعجللولیڪالفرج 🌱
#محرم
🆔 @AhkamStekhare
#حکایت_شاعرانه
مرحوم تازه درگذشته هوشنگ ابتهاج (سایه) در زمان بیماری استاد شهریار به دیدن او می رود و غزل معروف "شهریارا تو بمان" را با مضمون زیر برای او میسراید:
با منِ بیکس تنها شده، یارا تو بمان
همه رفتند از این خانه، خدا را تو بمان
منِ بیبرگِ خزاندیده، دگر رفتنیام
تو همه بار و بری، تازهبهارا تو بمان
داغ و درد است همه نقش و نگار دل من
بنگر این نقش بخون شسته، نگارا تو بمان
زین بیابان گذری نیست سواران را لیک
دل ما خوش بفریبیست، غبارا تو بمان
هر دم از حلقۀ عشّاق، پریشانی رفت
به سر زلف بتان سلسله دارا تو بمان
شهریارا تو بمان بر سر این خیل یتیم
پدرا، یارا، اندوهگسارا تو بمان
«سایه» در پای تو چون موج دمی زار گریست
که سرِ سبز تو خوش باد، کنارا تو بمان...
💞 هوشنگ ابتهاج 💞
شهریار نیز پاسخ غزل او را اینگونه می دهد: 👇
سایه جان؛رفتنی استیم، بمانیم که چه؟
زنده باشیم و همه روضه بخوانیم که چه؟
درسِ این زندگی از بهرِ ندانستنِ ماست
این همه درس بخوانیم و ندانیم که چه؟
خود رسیدیم به جان،نعش عزیزی هر روز
دوش گیریم وبه خاکش برسانیم که چه؟
آری این زهر هَلاهِل، به تشخُص،هر روز
بچشیم و به عزیزان بچشانیم که چه؟
دورِ سر،هِلهِله و هاله ی شاهینِ اجل
ما به سرگیجه ،کبوتر بِپَرانیم که چه؟
کشتیای را که پیِ غرق شدن، ساخته اند
هی به جان کندن از این ورطه برانیم که چه؟
بدتر از خواستن، این لطمه ی نتْوانستن
هی بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه؟
ما طلسمی که قضا بسته، ندانیم شکست
کاسه و کوزه،سرِ هم بِشِکانیم، که چه؟
گر رهاییست، برای همه خواهید از غرق
ورنه تنها خودی از لُجّه رهانیم، که چه؟
ما که در خانه ی ایمانِ خدا ننشستیم
کُفر ابلیس به کُرسی بِنِشانیم، که چه؟
مرگ یک بار مَثَل دیدم و شیون، یک بار
این قدر پایِ تعلل بکشانیم که چه؟
شهریارا، دگران فاتحه از ما خوانند
ما همه از دگران فاتحه خوانیم ،که چه؟
💞 شهریار💞
🆔 @AhkamStekhare
✨﷽✨
⚫️ حضرت امام حسین علیه السلام
و تکان دادن وجدان انسان مسلمان
✍امام حسین (ع) میخواست همه مصیبتها و از خودگذشتگیها و دردهایی را که ممکن است یکجا بر سر کسی فرود آید، یکجا بر خود جمع آورد؛ زیرا هر چقدر هم که منش شکست در مشروعیت این کار شک کند که کسی برای کشته شدن خروج کرده است، هرگز شک نخواهد کرد که این کار نفرتانگیزی که سپاهیان بنیامیه و سپاهیان کژرو با باقیماندگان نبوت کردند، براساس هیچ معیار و اعتباری کار درستی نبوده است.
▫️ امام حسین (ع) ناگزیر بود خون خود را، فرزندان و کودکان و زنان و ناموس خود را و همۀ اعتبارهای عاطفی و تمام اعتبارهای تاریخی را وارد کارزار کند، حتی آثاری را که از دورۀ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بهجا مانده بود، حتی عمامه را، حتی شمشیر را و ... .
ایشان عمامۀ رسول خدا (ص) را برگرفت و شمشیر رسول خدا (ص) را بربست. همه این انگیزشهای تاریخی و عاطفی را وارد کارزار کرد؛ چنین کرد تا هر راه و روزنی را بر منش شکست ببندد تا مبادا این منش به صحنه آید و به گونهای بر این کار نیز اعتراضی بگذارد. چنین کرد تا وجدان انسان مسلمان شکست خوردهای را که اراده اش نابود شده، تکان دهد.
📚 اماماناهلبیت(علیهمالسلام)، ص۵٣٨ .
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
🆔 @AhkamStekhare
#پنجشنبه
🥀پنجـشنبه است
به رسم کهن،یاد میکنیم
از آنها که وقتـشان
و مکانشان از ما جـداست
یاد میکنیـم از آنها
که دلتـنگشان میـشویم
یاد میکنیـم از آنها
که هنـوز دوستـشان داریم
یاد میکنیم از همه
شهـدا،علمـا و درگذشتـگانمان
🌼با فاتحه و صلواتی
بر محمد و آل محمد🌼
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✳️ کانال پاسخ به احکام و معارف:
🆔 @AhkamStekhare