🌹🌷🌻🌺🌸🍀🍀🌸🌺🌻🌷🌹
بخشی از وظایف شیعیان در زمان غیبت
💠 انتظار فرج و ظهور آن حضرت
💠 دعا برای ظهور و فرج امام زمان عج
💠 دعا برای سلامتی آن حضرت
💠 صدقه برای سلامتی آن حضرت
💠 زیارت معصومین ع به نیابت از امام
💠 اهدای ثواب اعمالمستحبی بهایشان
💠 اهدای ثواب قرائت قرآن به ایشان
💠 برگزاریمجالس دعاوتوسل برایفرج
💠 آمادگی برای یاری ایشان
💠 تهذیبوپاککردن نفسازصفاترذیله
💠 آشنایی با علائم ظهور آن حضرت
💠 توسل به آن بزرگوار در گرفتاری ها
💠 لعن بر دشمنان اهل بیت (ع)
💠 مداومت بر خواندن دعای غریق
🌹🌷🌻🌺🌸🍀🍀🌸🌺🌻🌷🌹
#نیمه_شعبان #منتظران_ظهور
#میلاد_امام_زمان #امام_زمان
#یا_مهدی_ادرکنی #یا_مهدی
@AhkamStekhare
🌺🍀💐🌼💐🍀🌺
#طنز_جبهه
#تعارف
آن قدر از بدنم خون رفته بود كه به سختى مى توانستم به خودم حركتى بدهم. تیر و تركش هم مثل زنبور ویز ویز كنان از بغل و بالاى سرم مى گذشت.
هر چند لحظه آسمان شب زده با نور منورها روشن مى شد.
دور و بری هام همه شهید شده بودند جز من؛ خلاصه كلام جز من جاندارى در اطراف نبود.
تا اینكه منورى روشن شد و من شبح دو نفر را دیدم كه برانكارد به دست میان شهدا به دنبال مجروح مى گردند.
با آخرین رمق شروع كردم به #یا_حسین و #یا_مهدى گفتن.
آن دو متوجه من شدند رسیدند بالاى سرم.اولى خم شد و گفت: حالت چطوره برادر?
سعى كردم دردم را بروز ندهم و گفتم : «خوبم، الحمدلله»
رو كرد به دومى و گفت: « خب مثل اینكه این بنده خدا زیاد چیزیش نشده. بریم سراغ كس دیگه.» جا خوردم.
اول فكر كردم كه مى خواهند بهم روحیه بدهند و بعد با برانكارد ببرندم عقب.
اما حالا مى دیدم كه بى خیال من شده اند و مى خواهند بروند.
زدم به كولى بازى😉
«اى واى ننه مُردم كمكم كنید دارم مى سوزم، یا امام حسین به فریادم برس» و حسابى مایه گذاشتم.
آن دو سریع برگشتند و مرا انداختند رو برانكارد.
براى اینكه خداى نكرده از تصمیم شان صرف نظر نكنند به داد و هوارم ادامه دادم. امدادگر اولى گفت:
«مى گم خوب شد بَرَش داشتیم، این وضعش از همه بدتر بود. ببین چه داد و فریادى مى كنه»
دومى تأیید مى كرد و من هم درد مى كشیدم ، هم خنده ام گرفته بود
كه كم مانده بود با یك تعارف شاه عبدالعظیمى از دست بروم.😄
🌺🍀💐🌼💐🍀🌺
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🆔 @AhkamStekhare