eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.5هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
144 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
یڪبار دیدم دسٺ محمدهادے به‌طور خاصے سوخته ده‌روز بعد دوباره محمدهادے را دیدم بعد از گذشت ده‌روز هنو
هر وقت‌ میخواست‌ براے جوانان‌ یادگارے بنویسد ، مے نوشت ؛ من‌‌ ڪان‌ للہ‌ ڪان‌ الله‌ له هر ڪه‌ با خدا باشد خدا با اوست. رسم‌ عاشق‌ نیست با یڪ‌ دل دو دلبر داشتن... 🌸🍃 @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#پای_درس_ولایت🔥 🔻رهبر انقلاب: یک [مسئله] هم ازدواج مجرّدان است. گاهی دخترهایی به من نامه می‌نویسند
🔥 رهبر انقلاب: مسئله‌ی فرزندآوری، خیلی مسئله‌ی مهمی است. الان آمار فرزندآوری ما کمتر از جانشینی است. این معنایش این است که ما تا سی سال دیگر یک جامعه‌ی پیر داشته باشیم. این از همه‌ی خطرات بزرگتر است. مسلّماً راه‌هایی هم وجود دارد برای اینکه بشود این را درست کرد؛ باید بنشینید این راه‌ها را پیدا کنید. ۹۸/۵/۲۴ ✅ @AhmadMashlab1995
🥀 گرچه با ماسک تماشایِ رُخَش ممکن نیست غم مَخور دل . . !🌼 که پسِ ابر نمی ماند ماه . . .(: ✅ @AhmadMashlab1995
• • • بال‌نِمیخواهَم . . . این‌پوتین‌هایِ‌کُهنه‌هم‌میتوانند مَرابِھ‌آسمان‌ببرند(:🦋! | | ✅ @Ahmadmashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
⬆معرفی شهید⬆ 😍شهید علاءحسن‌نجمه😍 😍جزء شهدای مدافع حرم😍 🍁ولادت:۱۷شهریور سال۱۳۷۱🌷 🍁محل ولادت:عدلون_لبن
⬆معرفی شهید⬆ 😍شهید جهاد مغنیه😍 😍جزء شهدای مدافع حرم😍 🍁ولادت:۱۲اردیبهشت سال۱۳۷۰🌷 🍁محل ولادت:طیردبا🌷 🍁شهادت:۲۸دی سال۱۳۹۳🌷 🍁محل شهادت:قنیطره_سوریه🌷 🍁نحوه شهادت:در حمله بالگرد های اسرائیلی به کاروان به فیض عظیم شهادت نائل آمد😔😔 نویسنــ✍🏻ــده:بانوےمحجبـه کپی بدون نام نویسنده ممنوع🚫 join↧ఠ_ఠ↧ ♡✿ @AhmadMashlab1995✿♡
💔 گر از تو بشنویم جواب سلام خویش بالای آفتاب ، نویسیم نام خویش 🍃🌸 @ahmadmashlab1995❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
هر وقت‌ میخواست‌ براے جوانان‌ یادگارے بنویسد ، مے نوشت ؛ من‌‌ ڪان‌ للہ‌ ڪان‌ الله‌ له هر ڪه‌ با خد
💕✨ ۱۸ سالم بود... كه اومد خواستگاری...💕 اون جلسه... قرار بود همو ببینیم...💕 حجب و حیامون مانع ميشد... راحت نگاهِ هم كنيم... شبی رو تعیین ڪردن واسه صحبت ڪردن... خجالت ميكشيدم... واسه همين... از مادرم خواستم جام صحبت ڪنه... مادرم از طرف من... تموم حرفامو دقیق بهش میگفت... آخرای صحبتاشون بود... ڪه مادرم خواست از اتاق برم بیرون...! تو سالن،يهو یادم اومد... مسئله ای رو نگفتم... در زدم و رفتم تو اتاق... با صحنه ی عجیبی روبرو شدم... ڪه تا آخر عمر فراموش نمیڪنم... سید سجاد داشت اشڪ میریخت...😢 پرسیدم:"چی شده...؟!" مادرم گفت: "چیزی نیست،ڪاری داشتی...؟" گفتم: "مسئله ای رو فراموش ڪردم مطرح ڪنم..." جوابمو ڪه گرفتم... از اتاق اومدم بیرون... دل تو دلم نبود... ڪه چرا داشت اونطور اشڪ میریخت...؟! بیرون ڪه اومدن پرسیدم و مادرم جواب داد... "یه واقعیت مهم زندگیتو بهش گفتم... گفتم ڪه جگر گوشه من...❤ نه پدر داره نه برادر...😢 مسئولیتت خیلی سخته... از این به بعد باید... هم همسرش باشی...💕 هم پدرش... هم برادرش... میشی همه ڪس و ڪارش... از حرفم گریه ش گرفته بود و... قول داد ڪه قطعاً همینطوره و... جز این هم نمیشه...❤ همسر عزیزتر از جانم...💕 بعد ١١ سال زندگی…💕 یڪباره با رفتنت... پدرم... برادرم... بهترین دوستم و همسرم...💕 رو از دست دادم...💔 تڪیه گاه امن من...💕 تو خیلی بیشتر از قولت... جاهای خالی زندگیمو... با حضورت پر ڪرده بودی...❤ از خدا میخوام... تو فردوس برینش... بهترین نعمتاشو نصیبت كنه... ان شاءالله... (همسر شهيد،سيد سجادحسینی) @AhmadMashlab1995