شبـــ بخیــر
اے حرمتـــ
شرح پریشانے ما...🖤
#شبتون_حسینی💫
☑️ @AhmadMashlab1995
هدایت شده از شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
بِــسْـمِ الـلّـہِ الْـرحْـمـٰنِ الـرَحـیـم
💔
آقا بخر این دربدِرکرببلا را
تا باز ببیند سحرکرببلا را
ارباب بیا و سال دیگر قسمت ما کن
با پای پیاده حرم کربُبلا را
السلامعلیکیااباعبدﷲالحسین🥀
#جامانده
#دلتنگ
#آهیااباعبدالله💔
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#اللهمالرزقناحرم
#اربعین
#ما_ملت_امام_حسینیم
🏴 @ahmadmashlab1995🏴
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
این اربعین تجمع دل های شیعه است...! مهدی جان! این همدلی به شوق وصال و ظهور توست🌱💕 #یاایهاالعزیز🥀 |
شرمنده😓
کہ بین مـــا هستے
و نمیبینیم❌
تورا . . .
#یاایهاالعزیز🥀
| #اللهـمعجـللولیـڪالفـرجـــ|
☑️ @Ahmadmashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
شش روز از جنگــــ گذشتہ بود که شهید شد🥀 خوابش را دیدمـ بغلش کردم و گفتمـ: "تا نگے اون دنیا چه خبر
چندبا ربہ آقامحمد گفتم براۍ خودمون کفن بخریم و ببریم حرم امامحسین(ع) براۍ طواف...
ولے ایشون هے طفرھ میرفت بعد چندبار کہ اصرار کردم ناراحت شد و گفت
"²دوتاڪفنمیخواۍببرۍ
پیشِبےڪفن؟!💔"
#شهید_محمد_بلباسی🥀🕊
#هر_روز_با_یک_شهید🌸🌷
☑️ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#پای_درس_ولایت 🔥 #امام_خامنهای: آن چیزى که ما باید به آن افتخار بکنیم این است که رسم شهادت و سنّت
#پای_درس_ولایت🔥
#امام_خامنهای:
تحقیقاً یکی از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست.
۱۳۷۳/۰۳/۱۷
☑️ @AhmadMashlab1995
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرچه دوریم ، به یاد تو سخن مےگوییم!
+مناجات با امام حسین در روز اربعین💔
🎤| #استاد_پناهیان
🌱| #اللهمعجللولیکالفرج
#پیشنهاد_دانلود
☑️ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
کاش حالا که قرار است نیایم به حرم تو بیائے و مرا مثل رقیھ ببرے ... #آهیااباعبدالله💔 #نگراݩاربعین
اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لےَِ الذُّنُوبَ الَّتے
تُحْرِمُنےَِ الْحُسَیْن...
خدایا گناهانے ڪہ مرا
از "حسین" محروم میکند ببخش...
#اربعین_حسینی💔
☑️ @AhmadMashlab1995
نریمان پناهی_مرهم.mp3
8.59M
📀نماهنگ زیبای اربعین به نام #مرهم
🎤با صدای #نریمان_پناهی
#مرهم واسه چشم ترم میخوام
حال دلم بده #حرم میخوام
حال #دلم خیلی بده...
جا موندم از #قافله بازم...
#کربوبلایِ تو شده تو این روزا همه نیازم...
چاره ندارم ميدونم باید بسوزم و بسازم...
#جانم_حسين❤️
#پیشنهاد_ویژه_دانلود
#جاماندگان_قافله_عشق
#اختصاصی_کانال
@AHMADMASHLAB1995
یک اربعین، تمام تنم درد می کند
با ضـرب تـازیانه ز جـایم پریده ام
یک اربعین، رقیّه ی تو مُرد از غمت
اکنون بدون او به کنارت رسیـده ام
یک اربعین، به ضربه سیلی ببین حسین
رویم کبود گشته و قامــت خمیــده ام
اینک رقیه جامانده و من راهی ام...
او را دگر ندارم و دلشکسته ام
#اربعین امسال محض تسلای دلِ #عمه جان وظیفه بود بیاییم شرمنده جاماندیم ارباب...
بمیرم برای دخترکی که جامانده در خرابه...
اگه بیقرار کربلایی یاد سه ساله آرامت میکند آخر او هم جاماند ...
✍یاقتیل العبراتH
#حب_الحسین_یجمعنا
#حبیبی_یا_حسین
#اربعین
#کربلا
@AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
📚خاطرات شهید مدافع حرم #شهیداحمدمشلب راوی:سیده سلام بدرالدین (مادر شهید) #مجاهد_بصیر قسمت دوم: اگر
📚خاطرات شهید مدافع حرم #شهید_احمد_مشلب
راوی:سیده سلام بدرالدین(مادر شهید)
#مقابله_با_ظلم
یکی از ویژگی های بارز #احمد صداقت و راستگویی او بود . هرگز حرف و عملش با هم مغایرت نداشت و همیشه به حرف ها و اندیشه هایش عمل می کرد و این صفت بارز و آشکار #احمد در بین کسانی که او را میشناختند معروف بود . عملی ترین ایدولوژی که در رفتار #احمد دیده میشد مقابله با ظلم بود.
اجازه نمی داد به کسی تعدی شود یا کسی مورد ظلم قرار گیرد .
از ظالم متنفر بود . در بین ظالمان و غاصبانِ عالم، اسرائیل را در رأس می دانست و به عنوان رژیم جعلی که به خاک کشورش تجاوز کرده بود از اسرائیل متنفر و بیزار و عاشق مبارزه با صهیونیسم بود .
نسبت به تضییع حقوق خود و دیگران حساس بود و اجازه نمی داد کسی حقش را ضایع کند . مقابل کسانی که به حق او و سایرین به هر مسئله ای اهمیت نمی دادند،می ایستاد.در هیچ موضوعی در برابر ظلم به مظلومین سکوت نمی کرد.
بسیار مؤدب بود و احترام همه را حفظ می کرد و در این زمینه بسیار حساس بود و به خاطر شخصیتی که برای خود قائل بود اجازه نمی داد کسی به او توهین کند و نوع رفتار و اعمالش به گونه ای بود که هرگز کسی به خود اجازه اهانت نمی داد . #احمد پایبند به حفظ کرامت انسانی بود و این کرامت را هم برای خود و هم برای دیگران رعایت می کرد
✍ماه علقمه
#ملاقات_در_ملکوت
#خاطرات
#شهیداحمدمشلب
#نویسنده_مهدی_گودرزی
#کپی_فقط_با_ذکر_لینک
@AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#رمان_دلارام_من #قسمت_بیست_ششم من هم رنگ و بوی اینجا را گرفته ام ، ساده و بی چیز دست خالی ، مثل بی
#رمان_دلارام_من
#قسمت_بیست_هفتم
می روم به سمت محوطه شهدای گمنام ، قرار است فردا شهیدی که تازه اورده اند دفن کنند وقبری هم کنده اند، می روم جلوی تابوت کسی هم جلویم را نمی گیرد ....
عجیب است اینجا خالی است و جاهای دیگه پر ازمرد است جز اینجا و این برای من بهتراست...
دستی روی تابوت می کشم و بی آنکه بخواهم ، آهی از سینه ام بر میخیزد ....
زبانم بند آمده و برعکس بقیه جاها، اشک حرف اول را می زند نه زبان....
شروع می کنم به استغفار کردن همیشه وقتی دلم می گیرد استغفار میکنم، الان هم از همان وقت هاست ...
روحم درد میکند ، خسته ام ! نیاز به شارژ روحی دارم ...
دردل به شهید گمنام می گویم : تومثل برادر نداشته ام !...
سرم را روی تابوت می گذارم و بی انکه کسی روضه بخواند هق هقم بلند می شود...
من هم مثل بقیه کسانی شده ام که خلوت شب را برگزیده اند ، حواسم به اطرافم نیست ، بوی گلاب باعث می شود گریه ام با آرامش همراه باشد ...
ناگاه صدای ناله ای حواسم را پرت می کند ، اینجا که کسی نبود ! کمی می ترسم سر بلند می کنم دور ورم را نگاه میکنم ، کسی نیست ...
ولی صدای ناله نزدیک است ...شاید از فاصله یک متری ! ....
باورم نمیشد به این زودی دریچه های عالم غیب به رویم باز شده باشد !....
نویسنده : خانم فاطمه شکیبا ....
@AhmadMashlab1995|√←
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#رمان_دلارام_من #قسمت_بیست_هفتم می روم به سمت محوطه شهدای گمنام ، قرار است فردا شهیدی که تازه اور
#رمان_دلارام_من
#قسمت_بیست_هشتم
بیشتر گوش تیز میکنم ، صدا از داخل قبر است بیشتر از انچه بترسم کنجکاو شده ام ...!
نگاهی به داخل قبر می اندازم ، مرد جوانی به حالت پیچیده روی خاک ناله می کند و خدارا صدا می زند ...
لباسش رنگ حامد است ! بازهم او! بازهم حامـد!از سجده بر میخیزد و چهره اش را میبینم ...
می نشینم سرجایم ، زیارت عاشورا را شروع می کند ....
شا
صدایش از گریه گرفته و با سوز می خواند ...
قرآن قبل از اذان همراه است با پایان زیارت برای نماز ، بلند می شوم و تا چشمش به من می افتد هول می شود ...
باهمان صدای گرفته می گوید : ببخشید کی شمارو راه داد اینجا ؟؟؟؟؟
-کسی مانعم نشد ... اشکالـے دارد از نظر شما !؟
سرش را تکان می دهد ، جوابی ندارد . جز اینکه بگوید : بله ...یعنی نه اشکال نداره ....
ولی ....
ادامہ دارد ....
نویسنده : خانم فاطمه شکیبا
@AhmadMashlab1995|√←
خدا میداند در این مانوری که...
#پناهیان🗣
#عکس_باز_شود
#متن_در_عکس
#اربعین_حسینی💔
#ارسالی
☑️ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
خورشید بزرگترین مؤذن ،صبـح است🌿 #وشـهید ،والاتریڹ مڪبر آزادگے♥️🍃 #شهید_احمد_مشلب🍃✨ #هر_روز_با_یک_ع
••♥️🌱••
[ازوصلتوگرنیستنصیبم
عجبےنیست
همظلمتوهمنور
بہیڪجا
نتواندید💔✋🏻...]
#شهید_احمد_مشلب🌻🍂
#هر_روز_با_یک_عکس
☑️ @AHMADMASHLAB1995
روحانی: دولت مصمم به کنترل قیمتها است!
جناب لااقل یکم آدرس دقیقتر بده بدونیم تو کدوم حوزه باید حالت تدافعی بگیریم :/
👤 آرمــا⅛🍁
☑️ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🛑 طرماح؛ تا سیدالشهداء
#ناگفته_های_کربلا
#قسمت_دهم
#ادامه_قسمت_قبل
در سایه سار نخلستان فرات صدای گریۀ مردی نظرم را جلب کرد، نگاهم سوی او چرخید، مرد به کنار رود نشسته بود و دست بر آب فرات میسایید.
نزد او رفتم.
گفتم: غم و دلتنگی ات از چه رو است برادر؟
بغض ترکاند و گریست.
گفتم: عزیز از دست داده ای؟
گریه اش بیشتر شد.
گفت: گنه کارم برادر.
گفتم: خدا ارحم الراحمین است.
گفت: اما نه برای من.
بر خود لرزیدم. با احتیاط پرسیدم: نکند از جانیان روز عاشوری؟
گفت: کم از آنان ندارم!
به او نزدیک تر شدم. چهره اش آشنا بود، گفتم: تو کیستی؟
گفت: طِرمّاح بن عدی!
او را شناختم. گفتم: تو همانی که در مسیر کربلا به دیدار حسین آمدی؟
گفت: من همانم.
گفتم: مگر عهد نکردی آذوقه به اهل و عیال رسانی و زود برگردی؟ پس چرا نیامدی؟
گفت: آمدم، اما دیر آمدم. هنگامی آمدم که کار از کار گذشته بود. سر سوی آسمان بُرد و فریاد کرد.
گفت: وای بر من که مولایم را تنها گذاشتم! و زار زار گریست.
و من حیرت زده از سرگذشت او، و سرنوشتی که در دنیای پیش رو، در برابرم بود به خود لرزیدم.
طِرمّاح ناله می کرد و می نالید. با اشک و ناله گفت: از درد و سوز این حسرت، به سیدالساجدین گفت؛ مولای من! این چه مصیبتی است بر من؟
امام سجاد(ع) گفت: وقتی امام به تو گفت زود برگرد، یعنی نرو!
بار دیگر صیحه ای کشید و فریاد کرد. گفت: وای بر من که مولایم را تنها گذاشتم! و سپس با اشک و سوز، آیه ای را تلاوت کرد.
«بگو: اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالی كه گرد آورده اید و تجارتی كه از كسادش بیم ناكید، و سراهایی را كه خوش می دارید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه او دوستداشتنی تر است، پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را [به اجرا در] آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمایی نمیكند.»
سوره توبه. آیه ۲۴
منبع: روزشمار وقایع کاروان حسینی، از ٧ذی الحجه تا اربعین، مجتبی فرآورده، شصت وچهارمین یادداشت
☑️ @AhmadMashlab1995