#خاطرات_شهدا
🔰امین قبل #خواستگاری به حرم🕌 حضرت معصومه (سلام الله علیها) رفته بود. آنجا گفته بود «خدایا، تو میدانی که #حیا و عفت دختر برای من خیلی مهم است👌 کسی را میخواهم که این #ملاکها را داشته باشد...»
🔰بعد رو به #حضرت_معصومه (سلام الله) ادامه داده بود « #خانم؛ هر کس این مشخصات را دارد📝 نشانهای داشته باشد و آن هم اینکه اسم او #هم_نام مادرت حضرت زهرا (سلام الله علیها) باشد✅»
🔰امین میگفت: « #هیچوقت اینطور دعا نکرده بودم❌ اما نمیدانم چرا قبل خواستگاری شما، #ناخودآگاه چنین درخواستی کردم!»
🔰مادرش که موضوع مرا با #امین مطرح کرد، فوراً اسم مرا پرسیده بود. تا نام #زهرا را شنید، گفته بود موافقم✅!به خواستگاری برویم!☺️ میگفت «با #حضرت_معصومه معامله کردهام.»
#شهید_محمدامین_کریمی
#راوی_مادر_شهید
@AhmadMashlab1995
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
🔸میگفت: زهرا، باید #وابستگیمون کمتر کنیم💕 انگار میدونست که قراره چه اتفاقی بیفته. گفتم: این که خیلی خوبه😍 ۲ سال و ۸ ماه از زندگی مشترکمون💍 میگذره. این همه به هم وابستهایم💞 و روز به روز هم بیشتر #عاشق_هم میشیم.
🔹گفت: آره،خیلی خوبه ولی اتفاقه دیگه...! گفتم. آهاااان؛ اگه #من_بمیرم واسه خودت میترسی⁉️ گفت: نه #زهرا زبونتو گاز بگیر. اصلاً منظورم این نبود🚫
🔸حساسیت بالایی بهش داشتم. بعد #شهادتش یکی از دوستاش بهم گفت: "حلالم کنید"😔 پرسیدم: چرا⁉️گفت: با چند تا از رفقا👥 #شوخی میکردیم. یکی از بچهها آب پاشید رو #امین.
🔹امین هم چای☕️ دستش بود. ریخت روش #ناخودآگاه زدم تو صورت امین😔 چون ناخنم بلند بود، #صورتش زخمی شد💔 امین گفت: حالا جواب #زنمو چی بدم❓گفتیم:یعنی تو اینقده #زن_ذلیلی
🔸گفته بود: نه❌…ولی همسرم💞 خیلی روم #حساسه. مجبورم بهش بگم شاخه درخت🌲 خورده تو صورتم. وگرنه پدرتونو در میاره😅
🔹از #مأموریت برگشته بود. از شوق دیدنش میخندیدم😍 با دیدن #صورتش خنده از لبام رفت. گفتم: بریم پماد بخریم براش. میدونست خیلی حساسم مقاومت نکرد🚫 با خنده گفت: منم که اصلاً خسته نیستتتم😉
🔸گفتم: میدونم خستهای، خسته نباشی.
تقصیر خودته که #مراقب خودت نبودی. بااااید بریم #پماد بخریم. هر شب🌙 خودم پماد به صورتش میزدم و هر روز و شاید #هرلحظه جای خراشیدگی💔 رو چک میکردم و میگفتم: پس چرا #خوب_نشد⁉️😔
#راوی_همسر_شهید
#شهید_محمدامین_کریمی
@AhmadMashlab1995
پروردگارا، آنچه را که طاقتش را نداریم، بر ما مقرر نکن.
سوره بقره، آیه۲۸۶
#آمین🌟
@AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#دلنوشته
و امروز داغ صادق آل محمد (ص) روی دلم است...
همان امام مظلومی که در طول عمر شصت و پنج ساله اش از آزار و اذیت دشمنان دلش چه قدر ها که نشکست...
امام صادق(ع) که مظلومانه دوران امامتش بیشتر شبیه مادرش زهرا (س)بود...
جوان بی دینی به خانه اش هیزم آتشی انداخت
و با بی ادبی به امام صادق(ع) جسارت کرد اما امام صادق(ع) چیزی نگفت...
صدای گریه اهل خانه ی امام صادق (ع) از کودک تا همسر همه مضطرب و ترسیده بودند بلند شد
با تلاش همسایه ها آتش مهار شد.
ناگاه همسایه ها دیدند امام صادق(ع) گوشه ای از خانه در حال گریه است طوری که تمام محاسنش از شدت گریه خیس شده بود
آنها خبر نداشتند در دل امام صادق(ع) چه میگذرد و فکر میکردن بخاطر سوختن خانه است . مردی نزد امام آمد آقا جان نگران نباشید آتش خاموش شد و خدا رو شکر اهل منزل همه سالم هستند
اما دل داغدار امام صادق(ع) برای مادرش حضرت زهرا بود همان مادری که بین در و دیوار سوخت...
دل داغدار امام صادق(ع) برای عمه جانش زینب بود که روز عاشورا وقتی امام حسین (ع) و یارانش شهید شدند آتش به خیمه ها زدن و دخترکان و زنان از شدت ترس و گریه به عمه زینب پناه برده بودند
امام صادق می دانست که آتش زدن خانه اش به اندازه ی آتش خانه مادرش زهرا و آتش خیمه ها نبود اما خب دل است دیگر داغ دیده است و شنیده است...
اینجایِ دلنوشته ام به آنجایی ختم می شود که همان جوان بی دین گستاخ به دستور منصور دوانیقی امام صادق (ع) پیرمردی که محاسن سفیدش نشان از سن وسال او را داشت پشت مرکب اسب و با دستهای بسته کشیده می شد و هر از گاه به زمین میخورد،همانند رقیه سه ساله که وقتی دستان کوچکش را با طناب بسته بودند و پشت سر مرکب راه می رفت گاهی اسب تند میرفت و دختر سه ساله باصورت زمین میخورد...
و چه مظلومانه مانند مادر بی نشانت زهرا بی ضریح وگنبدی...
صادق آل محمدی که، چهار هزار شاگرد داشت ولی برای قیام، هفده یار هم نداشت...
و تو ای صاحب الزمان...
در میان این همه مدعی...
چقدر تنهایی...
الهی به آبروی امام صادق (ع) ما را در زمره یاران امام غایبمان قرار ده...
#آمین
✍ماه علقمــ🌙ــه
#صادق_آل_محمد
#جعفرصادق
#دلنوشته
#ماه_علقمه
کانال رسمی شهید.احمد.مشلب
@AhmadMashlab1995
#حساب_کتاب
تقصیر من و شماست!
همینقدر ساده، اما جدی .... 💥
تقصیر من و شماست؛ اگر در عصری که نِت، دنیا را در کف دستمانمان جای داده؛ هنوز به مردم ناآگاه دنیا، که رسانهها حقیقت را از آنان دزدیده، نرساندیم؛ محمّد"ص" آمده بود؛ تا مکارم اخلاق را کامل کند ...
محمّد"ص" آمده بود تا عدهای زیر چکمههای تبعیض نژادی، جان ندهند!
محمّد"ص" آمده بود؛ تا زنان را از استعمار جنسی، به اوج مقامات بلند انسانی، و اثرگذاری در تاریخ، برساند.
تقصیر من و شماست؛ اگر دنیا نمیداند؛ قبل از آنکه محمّد"ص" نبیّ خدا شود؛ #امین مردم بود... آنقدر شفاف و زلال، که در هیاهوی جهل، مردم در سایهاش آرام میگرفتند...
فکر نمیکنید؛ هرکدام از ما با همین اسلحههایی که در دست داریم؛ مسئولیم؟
برای آنکه باطن حقیقی خانوادهی آسمانیمان را به دنیا معرفی کنیم؟
حرف اضافه موقوف ؛ #شارلی_ابدو 🤐
آرزو میکنیم، بشناسی، و عاشق شوی، و قد بکشی؛
در سایهسار کسی که رحمت است برای عالمیان!