eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.1هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
148 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @shahiidsho_pv ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374
مشاهده در ایتا
دانلود
12.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مصاحبه با آقای محمد مشلب 🖨همراه با ترجمه فارسی (زیرنویس) 📥حجم فایل:16/4MB ⏳مدت زمان:1:42 💓 💓 @AhmadMashlab1995
روزِ حساب کتاب کهِ برسه.. بعضی از گُناهات رو کهِ بهت نِشون میدن، می‌بینی براشون نکردی، اصلاً یادت نبوده ! امّا زیرِ هر گُناهت یه استغفار نوشته شده..! اونجاست کهِ تازه میفهمی یکی به جات توبه کرده.... یکی که حواسش بهت بوده.؟ یه دلسوز.. یکی مثلِ .... [ يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا...]🌱 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @AhmadMashlab1995 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
✨کمک به دیگران✨ دانشجو که بود بعضی شبها خونه 🏡 نمی یومد منم اضطراب داشتم که کجاس
همه ی ما از محمد راضی بودیم☺️ تمـام تعطیلاتش راصرف کمک بـه دیگران میڪرد❤️ اوقات فراغتش خلاصه میشد در کردن به مردم. هروقت دنبالش میگشتم، می توانستیم او را کنار مزرعه در حال کمک به یا در خانه مادر و یاخانه ی یکی از خواهرانش در حالی که فرزندان آن ها را نگهداری می کرد، پیدا ڪنیم🌸🍃 پـدر او را آچار فرانسـہ می نامید و بـاعث شادی همـه می شد😍 🕊 منبع:کتاب سیرت شهیدان 🍀 ✅ @AHMADMASHLAB1995
😂🤣 👨🏻 از قبل به همه گروهان گفته بودم کسی حق ندارد در گروهان سیگار بکشد، شب تعداد هفت نفر نیرو به گروهان ما ملحق شده بودند و من نمیدونستم که پدرم در بین آنهاست🤦🏻‍♂😅 فردا صبح زود که هوا هنوز نیمه تاریک بود، در حین برگزاری صبحگاه متوجه شدم کسی کبریت زد و سیگاری را روشن کرد، خوب که دقت کردم دیدم از نیروهای جدید دیشب است، نگاهم را تیز کردم دیدم پدرم است😥🤐 بعضی بچه‌ها که متوجه شده بودند و می‌شناختند با خنده گفتن پدرته داره سیگار میکشه بعد هم زدند زیر خنده من هم هاج و واج مانده بودم😬 گفتم برادر نظر زاده سیگار کشیدن تو این گروهان قدغنه🚬❌ پدرم که بشدت عصبانی بود در حالی که داشت از صف گروهان خارج میشد بلند گفت تو غلط میکنی، من سیگار می‌کشم به تو هم ربطی نداره بعد ادامه داد تا دیروز پدرش بودم حالا شدم برادرش "صدای خنده😝🤪😂🤣" ✅ @Ahmadmashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#رمان_مسافر_عاشق❤️ #قسمت_پنـجاه‌وچـهارم بہ چهره ات نگاه میکنم...از حالت نگاهم متوجہ سوالم میشـوی ام
❤️ نـفس عمـیقے میکشم و در دلم میگویم : خــدا کنہ... از جایم بلنـد میشوم و گوشے تلفـن را برمیدارم و بہ خانواده هایمان تمـاس میگیرم و براے امـشب بہ خانہ مان دعوتـشان میکنم بہ نـظرت...نام مهمـانی امشـب چیست؟مناسبـتش چیسـت؟ بدرقہ ات...؟! خــــدایـا...بدرقہ ات تا کـجا؟! آنـقدر بہ این رفـتارها و اتـفاقات حـساس شده ام کہ خدا میدانـد...جـورے کہ فـقط خـدا و بانویی کہ برای دفاعش میروی می توانند آرامـم کننـد...! * * * * * * صـداے زنـگ در بلنـد میـشود و مادر و پـدرت وارد میـشوند... تا در را برایشـان وا میکنے مـادرت محکـمـ در آغوشـت میگیرد و گـریہ میکند... با دیدنـش بغـض گلویم را خفہ مـیکند اما نمے خواهم ساعات پایانے را گریہ کنم... در چشـمان پـدرت هم بغض دیده میـشود اما بایـد تسلاے ما باشـد...آخـر او است! خـودت را از مادرت جـدا میکنے و روے مبل میـنشانے اش و میگـویی : آروم باش عزیزدلم...مگہ دفعہ قـبل نرفتم‌؟! مادرت با روسرے اش چشـمان اشک آلودش را پاک میـکند و با حـسرت بہ چهره ات زل میـزند و میگوید : خـدا میدونہ دفعہ ے قبلے کہ رفتے چے کشیـدم... حـس میکنم احـساسات مـرا تکـرار میکنـد...پـدرت هم کنارمان نشستہ ات با سـکوت تمـام بہ صحـبت هایـمان گوش میدهـد... ✍نـویسنده : خادم الشهـــــــــ💚ــــدا ... @AhmadMashlab1995
. . . بزرگترین قهرمان و رفیقِ شفیق روزت مبارک 💙✨ ✅ @AhmadMashlab1995
روزِحساب ڪتاب ڪہ برسہ... بعضےاز گُناهاټـــ رو ڪہ بهت نِشوڹ‌ میدڹ‌، مےبینےبراشوڹ‌ استغفار نڪردے، اصݪاً یادټـــ نبوده!🥀 امّا زیرِ هر گُناهټـــ یہ استغفار نوشتہ شده... اونجاسټـــ ڪہ‌ تازه میفهمے یڪے بہ‌ جاټـــ توبه ڪرده... یڪےڪہ‌ حواسش بهټـــ بوده؟ یہ‌ دݪسوز... یڪے مثلِ ...❤️ [ يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا...] 💛🌱 ✅ @AhmadMashlab1995
بےانصافے است در روز یادے نڪنیم از ڪسے ڪہ در طـول عمـرش پـدرانہ براے امنیت امت اسـلام و جہان جنگید🥀🕊 🍃 کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀 ♡j๑ïท🌱↷ 『 @AhmadMashlab1995