فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فـاطـمـیـه ،
این روز هایش از روزِ شهادت مادر درد آور تر است . . .
این روز های #بستری بودن را می گویم !
همین روز هایِ آخر که از چشم های خسته مادر معلوم است ماندنی نیست :((
همین روز هایِ سکوتِ خانه #علی و
بغص بچه ها وقتی نگاهشان
به نگاه مادر گره میخورد ...
اوج درد ها همین روز های شرمندگیِ
فاتحِ خیبر است ،
وقتی درد کشیدن های فاطمه را میبیند ... اهل روضه :
غسلها..كفنها...ثم جلس وحيداً ..
يبكيها..بعدها همس في لحدها:
زهــراء..؟!
أنا،علي..! غُسلِش داد...کفَنِش ڪَرد،
آنگاه نِشَست و تنها برایَش گریہ کرد...
بعد آرام درون قبرش گفت:
زهــرا... منم علی
#فاطمیه
#یازهرا
#یافاطمه
#فاطمیون
#شورخوانی
#مادرسادات
#احمدصدرایی
#مداحی_فاطمیه
#باولایت_تاشهادت
#بارمزیازهراحماسه_آفریدیم
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#مدیون_لطف_مادراین_خانواده_ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فـاطـمـیـه ،
این روز هایش از روزِ شهادت مادر درد آور تر است . . .
این روز های #بستری بودن را می گویم !
همین روز هایِ آخر که از چشم های خسته مادر معلوم است ماندنی نیست :((
همین روز هایِ سکوتِ خانه #علی و
بغص بچه ها وقتی نگاهشان
به نگاه مادر گره میخورد ...
اوج درد ها همین روز های شرمندگیِ
فاتحِ خیبر است ،
وقتی درد کشیدن های فاطمه را میبیند ... اهل روضه :
غسلها..كفنها...ثم جلس وحيداً ..
يبكيها..بعدها همس في لحدها:
زهــراء..؟!
أنا،علي..! غُسلِش داد...کفَنِش ڪَرد،
آنگاه نِشَست و تنها برایَش گریہ کرد...
بعد آرام درون قبرش گفت:
زهــرا... منم علی
#فاطمیه
#یازهرا
#یافاطمه
#فاطمیون
#شورخوانی
#مادرسادات
#احمدصدرایی
#مداحی_فاطمیه
#باولایت_تاشهادت
#بارمزیازهراحماسه_آفریدیم
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#مدیون_لطف_مادراین_خانواده_ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فـاطـمـیـه ،
این روز هایش از روزِ شهادت مادر درد آور تر است . . .
این روز های #بستری بودن را می گویم !
همین روز هایِ آخر که از چشم های خسته مادر معلوم است ماندنی نیست :((
همین روز هایِ سکوتِ خانه #علی و
بغص بچه ها وقتی نگاهشان
به نگاه مادر گره میخورد ...
اوج درد ها همین روز های شرمندگیِ
فاتحِ خیبر است ،
وقتی درد کشیدن های فاطمه را میبیند ... اهل روضه :
غسلها..كفنها...ثم جلس وحيداً ..
يبكيها..بعدها همس في لحدها:
زهــراء..؟!
أنا،علي..! غُسلِش داد...کفَنِش ڪَرد،
آنگاه نِشَست و تنها برایَش گریہ کرد...
بعد آرام درون قبرش گفت:
زهــرا... منم علی
#ایام_فاطمیه 🏴