نَشرِآثارِاحمدصدرایی
در دنیائی که آدماش وقتی خونشون مهمونی میری و میخوای برگردی باصد تا عذر خواهی و ببخشیدهای ِ ازسرِ حرف
نَشرِآثارِاحمدصدرایی
#درد هاتون رو به هیچکسی بازگو نکنید عادی میشه واسشون ولی برای شما هنوز درده
یه بیت جناب #صائب دارن مضمونش اینه:
میفرماد کسایی کِ غافل هستن از کوتاهی ِ عمر شکایت میکنن! و در مقابل برای اهلِ معرفت شب ها هم بسیار بلند هست !
اگه شعرش و بلدید بفرستین👇
🆔 @Ahmadsadraei6955
علم نصرت ما آه سحرگاهی ما
مهر خاموشی ما چتر شهنشاهی ما
ما ز بی برگ و نوایی خط پاکی داریم
چه کند باد خزانی به رخ کاهی ما؟
چرخ چندان که زند نقش حوادث بر آب
می شود جوهر آیینه آگاهی ما
چه توقع ز رفیقان دگر باید داشت؟
سایه جایی که کشد پای ز همراهی ما
رفته بودیم که از وادی دل دور شویم
نفس سوخته شد سرمه آگاهی ما
هر سر خار درین دشت چراغی گردید
پای برجاست همان ظلمت گمراهی ما
رفت عمر و قدم از خود ننهادیم برون
داد از غفلت ما، آه ز کوتاهی ما
همچنان خار به دل از رگ خامی داریم
فلس اگر داغ شود بر بدن ماهی ما
نیست در دامن این دشت، شکاری #صائب
که علم چرب کند آه سحرگاهی ما