eitaa logo
عجائبُ الاَرض🇵🇸🇮🇷
74.6هزار دنبال‌کننده
51.3هزار عکس
52.8هزار ویدیو
209 فایل
متفاوت‌ترین‌مجله‌دانستنی‌هاوعجایب‌جهان🌎 هدف این کانال افزایش‌اطلاعات عمومی و آشنایی با حقایق شگفت انگیزجهان است ‌‌انتقاد؛پیشنهاد؛@Niai73 تبلیغات‌ ارزان بابازدهی عالی: eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ .
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁 🤔 تفکر 🤔 ابوالحسن خرقانی میگوید: جواب چهار نفر مرا سخت داد ! 💥مرد از کنارم گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد او گفت؛ ای شیخ! خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد شد!📌 💥 دیدم که افتان و خیزان در جاده های گل آلود میرفت، به او گفتم؛ قدم بردار تا ! گفت؛ من بلغزم باکی نیست، به هوش باش تو نلغزی ای شیخ که جماعتی از پی تو خواهند لغزید. 💥کودکی دیدم که چراغی در دست داشت، گفتم: این را از کجا آورده ای⁉️ کودک چراغ را فوت کرد و آنرا خاموش ساخت و گفت؛ تو که شیخ این شهری بگو این روشنایی کجا رفت؟! 💥 بسیار زیبا رو که با خشم زیاد از شوهرش شکایت میکرد! گفتم؛ اول رویت را بپوشان، بعد با من حرف بزن! 👈گفت؛ من که دنیا هستم اکنون چنان از خود بیخودم که از خویش خبرم نیست، تو چگونه غرق محبت که از نگاهی بیم داری؟ @ghiamat_ir
هدایت شده از تبلیغ موقت
جذاب آهنگـر و زن زیـبا آهنگـر: روزي در همين دكان نشسته بودم كه ناگاه بسيار زيبا كه تا آن روز كسي را به او نديده بودم، نزد من آمد و گفت: « برادر! چيزي داري كه در راه به من بدهي؟» من كه شيفته رخسارش شده بودم، گفتم: « حاضر باشي با من به خانه ام بيايي و خواسته مرا اجابت كني، هرچه بخواهي به تو خواهم داد.» زن با ناراحتي گفت: نه گفتم: «پس برخيز و از پيش من برو.» ⛔️زن برخاست و رفت تا اينكه از چشم ناپديد شد. پس از چندي دوباره نزد من آمد و گفت قبول میکنم اما به یک ... ❌بــراے خواندن ادامـہ داستان ڪلیڪ ڪنید❌ ❌بــراے خواندن ادامـہ داستان ڪلیڪ ڪنید❌
5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬کلیپ زنده شدن با دعای مرد عابر که از دنیا رفته بود به دنیا بازگشت تا همچنان مراقب بچه هایش باشد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬کلیپ زنده شدن با دعای مرد عابر که از دنیا رفته بود به دنیا بازگشت تا همچنان مراقب بچه هایش باشد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
من پارسیانم مردی ثروتمند و که هیچ غیر از مادرم برام مهم نیست اما‌... اما یک مردِ همسن خودم وارد زندگی مادرم شد و باهاش قرار گذاشت. حرص و در من بیدار شد می‌دونستم به خاطر با مادرم ازدواج می‌کنه پس تصمیم گرفتم ازش بگیرم، روزِ فهمیدم یه داره... خواهری به اسم که برخلاف انتظارم چادری بود، ازش اومد پس تصمیم گرفتم وارد زندگی‌اش بشم و برادرش رو نابود کنم... قدم اولم این بود که رو کنم و بعد ...🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫 https://eitaa.com/joinchat/1289027618Ccd93567b0b ❌ماه‌صنم برخلاف انتظار کوروش با دلبریِ ذاتی‌ای که داره اون رو به بازی می‌گیره اما...❌