eitaa logo
اخلاق
30.3هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
5.4هزار ویدیو
104 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/GB0d.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆خراب کردن خانه‌ی خدا 🍃گویند «تبع» از آن پنج‌نفری است که همه‌ی دنیا را گرفت. هنگامی‌که به مکّه رسید، چون اهل مکّه مثل دیگر شهرها او را احترام ننمودند، اراده کرد خانه‌ی خدا را خراب کند. 🍃خداوند او را به سر دردی مبتلا کرد که از بینی‌اش آبی گندیده می‌آمد و از بوی بدش کسی را تاب نشستن نزدش نبود؛ و همه‌ی دکترها از معالجه‌ی او عاجز گشتند تا آنکه عالِمی در خلوت به او گفت: «به این شهر مکه آمدی چه اراده کردی؟» تبع گفت: «قصد دارم خانه‌ی خدا را خراب کنم و مردان این شهر را بکشم و زنانشان را اسیر کنم.» 🍃عالم فرمود: «اگر تغییر رأی و عقیده بدهی، مرضت خوب شود!» تبع تصمیم گرفت دست از خراب کردن کعبه و کشتن اهل مکّه بکشد. پس سلامتی را دوباره پیدا کرد. 🍃آنگاه دستور داد کعبه را به هفت پرده بپوشانند و او اوّل کسی بود که کعبه را پوشاند. 📚(نمونه معارف، ج 4، ص 155 -ثمرات الاوراق، ج 2، ص 5) ✳️ @Akhlagh_Et
🌷🌷🌷 🌻🍃روزی پادشاهی ولخرج هنگام عبور از سرزمینی با دو دوست جوان ملاقات كرد. این دو دوست بینوا كه تا آن زمان با گدایی امرار معاش می‌كردند، همچون دو روی یك سكه جدانشدنی به نظر می‌رسیدند. 🌻🍃پادشاه كه آن روز سرحال بود، خواست به آنها عنایتی كند. پس به هر كدام پیشنهاد كرد آرزویی كنند. 🌻🍃ابتدا خطاب به دوست كوچك‌تر گفت: به من بگو چه می‌خواهی قول می‌دهم خواسته‌ات را برآورده كنم.اما باید بدانی من در قبال هر لطفی كه به تو بكنم، دو برابر آن را به دوستت خواهم كرد! 🌻🍃دوست كوچك‌تر پس از كمی فكر با لبخندی به او پاسخ داد: «یك چشم مرا از حدقه بیرون بیاور..!» 🌻🍃حسادت اولین درس شیطان به انسان احمق است! ✳️ @Akhlagh_Et
💚 مناظره‌ی امام رضا علیه‌السلام با یحیی بن ضحاک سمرقندی عده‌ای از حضرت رضا علیه‌السلام خواهش کردند که در حضور مأمون در مناظره‌ای در مورد امامت شرکت کند. امام پذیرفت، مجلسی تشکیل شد و «یحیی بن ضحاک سمرقندی» برای بحث با ایشان دعوت شد. امام فرمود: «بپرس!» او گفت: «شما بپرسید ای پسر رسول خدا تا ما به سؤال شما افتخار کنیم». امام فرمود: «ای یحیی! نظر تو درباره کسی که ادعا می‌کند راستگوست ولی به راستگویان، نسبت دروغ‌گویی می‌دهد، چیست؟ آیا چنین کسی راستگو و پیرو دین حق است یا دروغ‌گو؟» یحیی مدتی به فکر فرو رفت و چیزی نگفت. مأمون گفت: «چرا جواب نمی‌دهی؟» یحیی گفت: «سؤالی از من کرد که نمی‌توانم پاسخ دهم». مأمون از حضرت رضا علیه‌السلام پرسید: «منظورتان از این سؤال چه بود؟» امام فرمود: «من از یحیی با کنایه پرسیدم اگر ابوبکر راستگو بوده، پس راویان صادق و راستگو که گفته‌اند ابوبکر بر فراز منبر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله اعلام کرد: «شما مرا امیر خود قرار دادید ولی من بهتر از شما نیستم». باید این سخن هم راست باشد و اگر این سخن ابوبکر راست است می‌گوییم امیر باید از رعیت بهتر باشد، پس ابوبکر امام نیست. همچنین از قول ابوبکر نقل کرده‌اند که گفته است: «من شیطانی دارم که مرا وسوسه می‌کند و من گرفتار او هستم»، اگر ابوبکر راستگوست و این سخن هم راست است، پس نمی‌تواند امام باشد چون شیطان نمی‌تواند در امام تصرف کند و نیز از عمر نقل کرده‌اند که گفته است: «امامت ابوبکر یک کار ناگهانی و بدون مقدمه بود که خداوند ما را از شرّ آن حفظ کرد، پس هر کس این کار را تکرار کند، او را بکشید». اگر عمر راستگو بود پس امامت ابوبکر به نظر عمر هم صحیح نبوده و اگر دروغ گفته که خودش برای زعامت و رهبری مسلمین لیاقت ندارد.» سخن حضرت که به اینجا رسید مأمون آن‌چنان عصبانی و ناراحت شد که بی‌مقدمه فریادی کشید که همه آن عده متفرق شدند. سپس رو کرد به بنی هاشم و گفت: «مگر‌ من نگفتم حضرت رضا علیه‌السلام را شروع کننده بحث قرار ندهید و علیه او جمع نشوید؟ این‌ها علمشان از علم رسول الله است». 📚بحار الأنوار ، ج ۱۰ ، ص ۳۴۸ مناقب آل‌ أبي طالب ، ج ۲ ، ص ۴۰۴ ✳️ @Akhlagh_Et